بـراى خـود احـساس نكند. اين ميل ، انسان را به انكار قيامت مى كشاند، زيرا اعتقاد به قيامت مانع بزرگى در برابر احساس آزادى عمل است ، از اين رو قرآن در سوره قيامت مى فرمايد:
(اَيـَحـْسـَبُ الاِْنـْسـانُ اَلَّنْ نَجْمَعَ عِظامَهُ، بَلى قادِرينَ عَلى اَنْ نُسَوِّىَ بَنانَهُ بَلْ يُريدُ الاِْنْسانُ لِيَفْجُرَ اَمامَهُ) آيـا انـسـان گـمـان مـى كند ما نمى توانيم استخوانهاى او را جمع آورى كنيم ، آرى ما قادريم كه سـرانـگشتان او را (دوباره ) بيافرينيم و موزون سازيم ؛ بلكه انسان مى خواهد جلو راه خود را باز كند (وجلوگير نداشته باشد).
عدّه اى ديگر چون وقوع معاد را با ميزان قدرت و توانايى خود مى سنجند، وقوع آن را امـرى بعيد ومحال مى دانند و به قول قرآن مى پرسند:كيست كه اين استخوانهاى پوسيده را دوبـاره زنـده كـنـد؟ (78) چرا كه شناخت وآگاهى آنها از قدرت بى پايان خدا ناقص است و از اين روست كه قرآن درجواب اين دسته مى فرمايد:
بـگـو هـمـان خـدايـى كـه آنـهـا را بـراى نـخـسـتـيـن بـار آفـريـد واو بـه هـر خـلقـى دانـاسـت . (79) (80)
(وَمـَاالْحـَيـوةُ الدُّنـْيـا اِلاّ لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدّارُ الاْ خِرَةُخَيْرٌ لِلَّذينَ يَتَّقُونَ اَفَلا تَعْقِلُونَ)(انعام ، 32) و زنـدگـى دنـيـا چيزى جز بازى و سرگرمى نيست و همانا آخرت براى آنان كه تقوا را پيشه خـود سـازنـد بـهـتـر اسـت ، پـس آيـا (بـعـداز ايـن بـيـان ) تعقل نمى كنيد.
با توجه به آيه فوق و اين آيه كه مى فرمايد:
(اِعـْلَمـُوا اَنَّمـَاالْحـَيـوةُ الدُّنـْيـا لَعـِبٌ وَلَهـْوٌ وَزيـنـَةٌ وَتـَفـاخـُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكاثُرٌ فىِ الاَْمْوالِ وَ الاَْوْلادِ) (81) بـدانـيد كه همانا زندگانى دنيا بازى ، سرگرمى ، زيور، تفاخر ميان شما و مسابقه در زياد كردن ثروت و فرزند است .
با استفاده از اين آيه زندگى دنيا را به پنج دوره تقسيم نموده اند:
الف ـ مرحله بازى ؛ (اِنَّما الحَيوةَ الدُّنْيا لَعِبٌ ) نخستين دوران زندگى انسان دوره بازى است ؛ در ايـن دوره كـه دوران كـودكـى اسـت ، تـمـام فـكـر و هـمـّت او رابـازى تشكيل مى دهد.
ب ـ دوران سـرگـرمـى ؛ (ولَهـْوٌ) ايـن مـرحـله ،مـقـارن بـا دوره نـوجـوانى آدمى است كه درانسان مـيـل فـراوانـى بـه سـرگـرمـيـهـاى گـونـاگـون از قـبـيـل قـصّه ، تماشاى تصاوير و فيلمها، مسافرتهاى دسته جمعى ، مسابقات و غيره پيدا مى شود.
ج ـ دوران عـشـق بـه زيـبـايـى ؛( زيـنـة ) درايـن مـرحـله كـه دوران جـوانـى اسـت ؛ انـسـان ميل شديد به زينت ، تجمل ، خود آرايى و لباس فاخر دارد.
د ـ دوران تـفـاخـر و مـبـاهـات ؛ (تـفـاخـر بـيـنـكم ) دراين دوره ، حس جاه طلبى و تفاخر و مباهات درانـسـان بـيـدار مـى شـود وافـكـار انـسـان را بـه خـود مشغول مى دارد و انسان به هر چيزى كه وسيله فخر و مباهات را فراهم كند، رو مى آورد.
ه ـ دوران مـسـابـقـه در زيـاد كـردن ثـروت و اولاد؛ (تكاثرٌ فِى الاَْموْالِ وَالاَْوْلاد) در اين مرحله ، سـايـر غـرايـز ضـعـيـف و كـمـرنـگ شـده ، روح ثـروت انـدوزى وجـمـع آورى امـوال و رقـابـت بـا ديـگـران درانـسـان بـه وجـود مـى آيـد و مـيـل بـه داشـتـن فـرزندان متعدّد درانسان فراوان مى شود وا و بيش از هر چيز ازمشاهده فرزندان واموال خود لذّت مى برد.
اين است ماهيت زندگى دنيوى كسانى كه آن را هدف نهايى خود قرار داده اند و زندگى ، تلاش و كوشش يك عمر شان را براى رسيدن به آن صرف كرده اند.