مباشيد كه سرمست و مغرور و براى خود نمايى از ديار خويش بيرون آمدند و ديگران را از راه خدا باز داشتند و خدا به هر كارى كه مى كنند، احاطه دارد.
خـداونـد درايـن آيـه مـؤ مـنـان را مـخـاطـب قـرار داده و ضـمـن دستورى جامع ، عوامل پيروزى را ترسيم كرده است :
هر گاه با گروهى از دشمن درگير شديد، درمواضع خود، استوار باشيد و به ضعف و سستى نگراييد.
خدا را بسيار ياد كنيد. مقصود از ياد خدا دراينجا تنها ذكر زبانى و گفتن تكبير و لااله الاالله و امـثـال آن نـيـسـت . بـلكـه مـقـصـود اين است كه درجنگ همواره رضايت خدا را در نظر بگيريد و فقط براى احقاق حق و ازاله باطل ، تاءمين سلامت و امنيّت جامعه ، قطع دست جنايتكاران و تـعـيـيـن سـرنوشت كشورهاى اسلامى بجنگيد و خدا را در ميدان جنگ و هنگام نبرد، حاضر وناظر بـدانـيـد و بـه او پـنـاه بـبـريـد و مـحـبـت زن و فـرزنـد را از دل بـيـرون كـنـيـد. چـنـيـن كـسـى هـرگـز احـسـاس تـنـهـايـى نمى كند و به مقام ارزشمند (اِحدَى الْحُسْنَيَيْنِ) دست مى يازد. (1)
در ميدان جنگ ، تنها ازخدا و پيامبرش اطاعت كنيد و از افرادى كه توسط آنها (گرچه با چند واسطه ) تعيين شده اند، با رعايت سلسله مراتب ، فرمان ببريد و ازتصميمات خود سرانه و اِعمال نظرات شخصى و گروهى بپرهيزيد.
بـا يكديگر به نزاع بر نخيزيد و اختلافات را به يكسو افكنيد و منسجم و هـماهنگ باشيد كه درغير اين صورت ، نه تنها پيروز نمى شويد كه سست وناتوان گرديده و هيبت و شوكت و عظمت شما از بين مى رود.
كـلمـه ريـح ( بـاد) مـشـعر بر اين است كه در صورت نزاع بايكديگر جريان امور بروفق مراد شـمـا نخوهد بود، زيرا، هميشه وزش بادهاى موافق به ويژه درآن زمان ، سبب حركت كشتيها به سوى مقصد اصلى بوده است . (2) واين تعبير قرآن كريم ، تعبيرى بس نغز و بديع و پـرمـعـنـاسـت ، زيـرا درگـذشـتـه چـنـانـچـه بـاد بـر وفـق مـراد نـمـى وزيـد، درحـركـت كـشـتيها اخـتـلال پـديـد مى آمد. ولى هنگامى كه باد موافق مى وزيد، قدرت حركت و پيشروى وجود داشت . درحـركـتـهاى اجتماعى هم تا اختلافات داخلى بروز نكند، قدرت حركت وجود دارد. ولى اختلافات داخلى ، سبب شكست جبهه حق و پيروزى دشمن مى گردد.
چـنـانـكـه مـسـؤ وليـن نـظـامـى رژيـم اشـغـالگـر قـدس اعـتـراف كـردنـد كـه يـكـى از عوامل مهم پيروزى ما در جنگ اعراب و اسرائيل اختلافات داخلى كشورهاى عرب بود. (3)
در مقابل سختيهاى ناشى از جنگ ، نارساييهاى تداركاتى ، كمبودهاى تسليحاتى و فشار تبليغاتى دشمن ، صبور باشيد. با دقّت در اين آيه ، فرق (ثبات ) و (صبر) كه در دستور اوّل و پنجم مورد تاءكيد قرار گرفته روشن مى شود، زيرا ثبات قدم ؛ بيشتر جنبه جـسـمـانـى و ظـاهـرى دارد، ولى صـبـر، جـنـبـه هـاى روانـى و بـاطـنـى را شامل مى شود. (4)
بـكـوشـيـد آرمـانـهـاى مـقـدس را دنـبـال كـنـيـد و انگيزه شما براى جنگ ، غرور، هـواپـرستى ، خودنمايى ، فساد انگيزى و سدّراه خدا نباشد، آن گونه كه ابوسفيان و يارانش عـمـل كـردنـد. آنها مغرورانه و براى جلوگيرى مردم از حركت در راه خدا بسوى جبهه بدر، حركت كردند، ولى چون هدفشان نامقدس بود، شكست خوردند.
ايـن دسـتـورات از آن جـهـت كـه تبيين كننده خطوط كلى جنگ در چهارچوب مكتب اسلام است ،ارزش فراوانى دارد. علاّمه طباطبايى رضوان الله عليه مى نويسد:
( مـجـمـوع ايـن امـور ششگانه ، نظام دفاعى فراگيرى است كه چيزى از دستورات مهّم جنگى را فـرو گـذار نـكـرده اسـت . دقـت در جـزئيـّات حوادثى كه درتاريخ جنگهاى اسلام چون بدر، اُحد و...كه در زمان پيامبر اسلام به وقوع پيوسته است ، نشان مى دهد كه پيروزى و شكست ، نتيجه رعايت اين دستورات يا عدم رعايت آنها از ناحيه مسلمانان بوده است . (5)