زمينه تغيير نعمت الهى
(ذلِكَ بـِاءَنَّ اللّهَ لَمْ يـَكُ مـُغَيِّراً نِعْمَةً اءَنْعَمَها عَلى قَوْمٍ حَتّى يُغَيِّرُواما بِاءَنْفِسِهِمْ وَاءَنَّ اللّهَ سَميعٌ عَليمٌ (انفال ، 53) خـدا نـعـمـتـى را كـه بـه قـومـى ارزانـى داشـتـه اسـت ، دگـرگـون نـسـازد، تـا آن قـوم حال خود را دگرگون كنند و خدا شنوا و داناست .چند نكته
1ـ حيات و مرگ جامعه
اين آيه ، در صددتاءسيس يكى ازمبانى جامعه شناسى است و آن اين است كه حيات و مرگ ، پيشرفت و انحطاط تمدّنها و جوامع بشرى در گرو عملكرد خودآنهاست .جامعه ، همانند يك فرد، عزّت و ذلّت ، خوشبختى و بدبختى و حيات و مرگ دارد.از ديـدگـاه قـرآن يـكـى از عـوامل مهمّ پيروزيها و شكستها، حركتهاى تكاملى و تنزّلى ، ثبات و زوال نـعـمـتـهـا، تـحـوّلات درونـى خـود افـراد اسـت . ادامـه نـعـمـتـهـاى الهـى بـه انـديـشـه وعمل اشخاص بستگى دارد، واگر فرد يا جامعه اى خود را در مسير حق قرار داد وزندگى خود را بـرمـبـنـاى رضـايـت الهـى ، پـى نـهـاد و بـادسـتـورات او هـمـاهـنـگ سـاخـت ، به سرچشمه حيات مـعـقـول ، دسـت يافته است ، ولى اگر بر خلاف مكتب الهى ، حركت كرد، عصيان ورزيده و مغرور گشت ، به فساد و نفاق آلوده شد، كفران نعمت كرده و به مرز كفر والحاد گام نهاد و شايستگى پـذيـرش مواهب الهى را از دست داد، نعمتهاى خداوند هم تغيير مى يابد ونقمت وعذاب ، جاى نعمت و احـسـان را مـى گـيـرد وآب و بـاران حـيـات بـخـش بـه سـيـل بـنـيـان كـن تـبـديـل مى شود وعمران وآبادى را به ويرانى مى كشد و اين يك سنّت تغيير ناپذير الهى است . (6) امام صادق عليه السّلام فرمود:(مـااَنـْعـَمَ اللّهُ عـَلى عـَبـْدٍ بـِنـِعْمةٍ فَسَلَبَها اِيّاها حَتّى يَذْنِبَ ذَنْباً يَسْتَحِقُّ بِذلِكَ السَّلْبَ ) (7) خـداونـد، نعمتى را كه به بنده اى بخشيده از او نمى گيرد مگر اينكه گناهى كند كه به خاطر آن مستحق سلب آن نعمت شود.پـس تـداوم يـا سـلب نعمتهاى الهى ، ريشه در خود افراد دارد، چرا كه خاستگاه نعمت ، نفس آدمى است وبا تغيير آن ، نعمتهاى خداوندى تغيير مى يابد (8)با تغيير بنيادين و درونى مى تـوان تـاريـخ سـرنـوشت را به دست گرفت ، اگر درد انسان از خود اوست درمان هم در دست او اسـت ، تا در وضع او دگرگونى پيدا نشود وخويشتن را عوض نكند سرنوشتش عوض نخواهد شد. (9) وَ دَوائُكَ فيكَ وَ ما تَشْعُرُ و دَائُكَ فِيكَ وما تُبْصِرُ (10)
داروى تو در وجود توست ونمى دانى
ودردتو نيزازخود توست ونمى بينى
ودردتو نيزازخود توست ونمى بينى
ودردتو نيزازخود توست ونمى بينى