تـبـديـل شـدن عصاى موسى به اژدها (19 ـ 23) آغاز ماءموريّت حضرت موسى و درخواست سعه صـدر، قـدرت بـيـان از خـدا و انـتـخـاب هـارون بـه عنوان وزير براى هدايت فرعون (24 ـ 29) پذيرفته شدن خواسته هاى موسى و ياد آورى نعمتهاى الهى در دوران كودكى و جوانى وى (30 ـ 40) اشـاره بـه كـيفيّت برخورد موسى با فرعون و دستورات مهم در ارتباط با شيوه تبليغ (41 ـ 45) تـشـويـق هـدايـت يافتگان و تهديد مخالفان (46 ـ 48) مناظره فرعون با موسى در مورد خدا و استدلال هر يك از آنها براى نفى و اثبات وجود خدا (49 ـ 51) بيان برخى از نشانه هـاى خـدا هـمـانـند زمين ، آب ، گياهان ، چهارپايان و يادآورى آفرينش انسان ، عالم برزخ و روز قيامت (53 ـ 55) ارائه آيات الهى به فرعون توسط حضرت موسى و واكنش او در بسيج كردن سـاحـران و فـريـب و تـحـريـك آنـهـا براى مبارزه با حضرت موسى (56 ـ 64) اقدام ساحران و نـمـايـش ريـسـمانهاى جادويى و بلعيده شدن آنها توسط عصاى موسى و ايمان آوردن ساحران و شكست فرعون و فرعونيان (65 ـ 71).
سخن نرم براى هدايت
(فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ اَوْيَخْشى )(طه ، 44) با او به نرمى سخن گوييد، شايد پند گيرد يا بترسد.
چند نكته
1 - شـيـوه تـبـليـغ
ايـن آيـه مـى آمـوزد كـه بـراى نـفـوذ در دل ديـگـران ، از چـه راهـى بـايـد وارد شـد و چـگـونـه با افراد لجوج و لجام گسيخته اى چون فرعون ، برخوردى جهتدار و ارشاد كننده داشت .هر مكتبى بايد جذبه منطقى داشته باشد و همچنين كسى كه داعيه رهبرى آن را برعهده دارد بايد از سعه صدر، منطق قوى و دليل متين و روشن برخوردار باشد، چه درحدّ رسالت ، چه درحدّ امامت يا فقاهت .از اين رو، قرآن براى نفوذ در دل مردم (هر چند افراد گمراه و آلوده ) نخستين دستورش برخورد مـلايـم و هـمـراه بـا مـهـر و عـواطـف انسانى و توسل به خشونت در مرحله اى است كه برخوردهاى دوستانه و منطقى ، مؤ ثّر نباشد. (46) خداوند راه تبليغ را به حضرت موسى مى آموزد ومى گويد با فرعون به نرمى و ملاطفت سخن بگو و گفتارليّن را شعار خود قرارده ، زيرا چنين برخوردى نفس سركش آدمى را خاضع مى كند و دل عصيانگر را نرمش مى بخشد و سدّ روحى طغيانگر را مى شكند و دست كم راه عذر را مى بندد و حـجـت را تـمـام مـى كـنـد. ولى سـخـن درشـت و بـرخـورد خـشـونـت آمـيـز، دل او را جـريـحـه دار مـى سـازد و احـساساتش را بر مى انگيزد اين درسى است كه قرآن بر آن تاءكيد بسيار دارد، از جمله در سوره (فُصّلت ) بطور مستقيم به پيامبر دستور مى دهد، منطق دشـمـن را بـا راهـهـاى خـوب دفـع كـن (47)، سـفـاهـت و جـهـالت مردم را با اخلاق نيكو و پسنديده جواب ده ، بديهايشان را با خوبيهايت مقابله كن و تقصيرشان را با عفو، و خشونتشان را بـا حـلم و صـبـر تـحـمـّل كـن ، چـرا كـه اوّلين نتيجه اين نوع برخوردها اين است كه دشمنيها تبديل به محبّت مى شود و مردم به بدى اخلاق خود متوجه مى شوند و كارهاى زشت خود را ترك مى كنند و دوست صميمى تو مى گردند. (48)
2 ـ شرايط مبلّغ
راهنما و مبلّغ دين بايد داراى شرائط زير باشد.الف ـ دعوت او به سوى خدا و اطاعت و فرمانبردارى از او باشد و منافع شخصى و خواسته هاى نفسانى را درآن دخالت ندهد.ب ـ علم را با عمل و تعليم را با تربيت درهم آميزد.ج ـ در بـرابـر حـق ، تـسـليم گردد و هر نوع آزار و اذيت را به جان بخرد و باطعنه و تمسخر مخالفان دست از هدفش بر ندارد.دـ تعليمات و موعظه هايش همراه با زبان نرم و بيان لطيف باشد. (49)
3 - ويـژگـيـهـاى قـول ليـّن
بـراى آنـكـه بدانيم (قول ليّن ) چيست به مصداق روشن آن كه گـفـتـارحـضـرت موسى عليه السلام با فرعون است ، توجّه كنيم تا ببينيم اوچگونه برخورد كرد و براى دعوت فرعون چه شيوه اى را به كار برد. حضرت موسى با بيانى حاكى از لطف و نرمش به فرعون گفت :