برخى امامت را هم معناى نبوت دانسته اند:چون نبى نيز كسى است كه مقتداى مردم بوده و مردم در گـفـتـار و كـردار از او پيروى كنند؛ اما اين معنى صحيح نيست ؛ زيرا در اين صورت معنى نداشت حضرت ابراهيمى كه نبى ، رسول ، مقتدا و مطاع بود، به همان مقام به اسم امامت مفتخر شود. در آيـاتـى كـه امامت در آن مطرح گشته ، بحث هدايت در كنار آن ذكر شده و اين نشان مى دهد كه امامت مـقـامـى اسـت كـه دارنـده آن ، عـلاوه بر هدايت ظاهرى كه كار انبيا نيز بوده است از يك نوع هدايت بـاطـنـى نـيـز بـرخـوردار مـى بـاشـد كـه مـى تـوانـد افـراد مـسـتـعـد را بـه كـمـال بـرساند. به عبارت ديگر، علاوه بر ارائه طريق كه پيامبران نيز انجام مى دهند، وظيفه امـام راه بـردن و رسـانـدن بـه هـدف مـى بـاشـد، زيـرا انسان گاهى راه به كسى نشان مى دهد وگاهى دست او را مى گيرد و به مقصد مى رساند. نوع دوم از وظايف امام است .آياتى از قرآن اشاره به اين نوع هدايت دارد، مانند:(وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ اَئِمَّةً يَهْدُونَ بِاَمْرِنا لَمّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِاياتِنا يُوقِنُونَ) 121 و مـا از ايـشـان امـامانى قرار داديم كه به امر ما هدايت مى كنند و اين مقام را بدان جهت يافتند كه صبر مى كردند و به آيات ما يقين داشتند.پـس امام هدايت كننده اى است كه با قدرت ملكوتى كه در اختيار دارد، هدايت مى كند و امامت از نظر بـاطـن يـك نحوه ولايتى است كه امام در اَعمال مردم دارد وكارش تنها آدرس دادن نيست ، بلكه دست خلق را گرفتن و به حق رساندن است . 122 گفتنى است كه پيامبر اسلام (ص )و برخى ديگر از پيامبران همچون ابراهيم (ع )علاوه بر منصب نـبـوت ايـن مـقـام را نـيـز دارا بـوده انـد، هـمان طور كه قرآن تصريح مى كند كه به برخى از فرزندان حضرت ابراهيم اين مقام داده شده است .(وَ وَهَبْنا لَهُ اِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ نافِلَةً وَ كُلاًّ جَعَلْناهُمْ اَئِمَّةً يَهْدُونَ بِاَمْرِنا) 123 و مـا بـه ابـراهـيـم ، اسـحـاق را داديم و علاوه بر او يعقوب هم داديم ، و مقرر كرديم كه امامانى باشند كه به امر ما هدايت كنند.
امامت انتصابى است نه انتخابى
از آيه مزبور استفاده مى شود كه امامت مقامى است كه از جانب خدا براى افراد خاص كه لياقت و صلاحيت لازم را دارند، قرار داده مى شود و افراد بشر نه قادر به انتخاب چنين افرادى هستند و نه حق اين انتخاب را دارند.آيـه 36 سـوره احـزاب نـيـز اشـاره دارد كـه پـس از انـتـصـاب از جـانـب خـدا و رسول ، ديگران حق انتخاب واختيار بوسيله اجماع و غير آن را ندارند. (وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ اِذا قَضَى اللّهُ وَ رَسُولُهُ اَمْراً اَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ اَمْرِهِمْ)
امام بايد معصوم باشد
بـه تـصريح آيه امامت ، اين مقام هرگز به افرادى كه ظالم باشند، نمى رسد و تنها افرادى كـه در تـمـام عـصـر هـيـچ گـونـه ظـلمـى بـه خـود و ديـگـران نـكرده اند مى توانند به اين مقام نـائل شـونـد.ايـنـهـا هـمـانا افراد معصومى هستند كه در تمام عمر يك لحظه هم غير خدا را عبادت نكرده و گناهى را انجام نداده اند.