جمله (لَكُمْ فِى الْقِصاصِ حَياةٌ) با همه كوتاهى از بليغ ترين آيات قرآن در رساندن معناى خويش است و همچنين استدلالش بسيار قوى است .پـيـش از قـرآن ، اديـبان عرب در اين زمينه ، جملاتى زيبا داشتند؛ از جمله :(كشتن بعضى افراد احـيـاء هـمـه است ) يا (زياد بكشيد تا كشتار كم شود.)بهترين آنها كلام (اءمرؤ القيس ) بود كـه مـى گـفـت :(اَلْقـَتـْلُ اءَنـْفـى لِلْقـَتـْلِ) كـشـتـن مـؤ ثـرتـريـن عـامـل براى از بين بردن كشتار است ، اما آيه مزبور همه آنها را كنار زد. برخى از امتيازات آيه مزبور:الف ـ جمله (فِى الْقِصاصِ حَياةٌ) رساننده تر و كوتاهتر از همه آن جملات است .ب ـ قـتـل فـقـط بـه مـعـنـاى كـشـتـن اسـت ، ولى قـصـاص ، عـلاوه بـر آن ، شامل كيفر هر جنايتى مانند قطع دست و پا و غير آنها نيز مى شود.ج ـ آيـه شـريـفـه مـتـضـمـن تـشـويق نيز هست ، زيرا ثمره قصاص ، حياتى است كه جامعه از آن غافل است و به وسيله اجراى قصاص بدان دست مى يابد.د ـ جملات قبل ، قصاص قبل از جنايت را جايز مى شمرد ولى در عبارت قرآن كلمه قصاص آمده كه فقط بعد از جنايت است و قصاص قبل از جنابت راشامل نمى شود. 145
رابطه روزه با تقوا
(يـا اءَيُّهـَاالَّذيـَن آمـَنـُوا كـُتـِبَ عـَلَيـْكـُمُ الِّصـيـامُ كـَمـا كـُتـِبَ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ) 146 اى كـسـانـى كـه ايـمـان آورده ايد، روزه بر شما نوشته (واجب ) شد، چنان كه بر پيشينيان شما نوشته شد.شايد تقوا پيشه كنيد.قـرآن مـجـيـد در مـواردى بـه بـيـان فلسفه يا حكمت تشريع بعضى از احكام پرداخته است . به عـنـوان مـثال ، فلسفه نماز را، ذكر و ياد خدا و فلسفه قصاص را ايجاد تقواى اجتماعى مى داند كه سبب خوددارى افراد از ارتكاب جرايم مى باشد. در مورد روزه نيز پس از اشاره به تشريع آن در امـّتـهاى گذشته ، به مؤ منان دستور روزه گرفتن مى دهد، سپس در صدد بيان فايده اش برآمده و آن را تقويت تقواى مؤ منان مى داند.
علل تقوا پرورى روزه
روزه از چند جهت سبب تقواى افراد مى شود:1 ـ انـسـان موجودى است كه داراى دو بعد مادى و معنوى است و به هر كدام توجه بيشترى نمايد، بـعـد ديـگـر را تـضـعـيـف كرده است و روزه سبب مى شود شخص روزه دار به خوردن و آشاميدن و بسيارى از مباحات ديگر، كمتر توجه كند كه در حقيقت تضعيف بعد مادى و تقويت بعد معنوى است . بـه عـبارت ديگر، انسانى كه از خوردن و آشاميدن و شهوات جنسى دورى مى كند و اين تمرين را ادامـه مـى دهـد، بـه تـدريج قوه خويشتندارى در او تقويت شده ، صاحب اراده قوى مى گردد و كسى كه براحتى در اين امور مباح فرمان خدا را اطاعت مى كند، بطور قهرى در پرهيز از محرمات و گـنـاهـان مـطـيـع تـر خـواهـد بـود و ايـن هـمـان تـقـوايـى اسـت كـه بـراى روزه دار حاصل مى شود. 147 2 ـ روزه ، طـعـم گرسنگى و تشنگى و ... را به افراد مى چشاند و سبب مى شود كه انسان به يـاد تـشـنـگـى و گـرسنگى روز قيامت بيفتد و در نتيجه براى آنجا توشه برگيرد. تهيه اين توشه ، اطاعت و بندگى خدا و انجام عبادات و ترك گناهان است كه معناى تقواست .