ازآيه مزبور كه ارزش وكرامت ذاتى انسان را ثابت مى كند ـ برمى آيـد كـه بشر از همان نقطه آغازين زندگى ، داراى تمدن نسبى بوده و تاحدى بر طبيعت سلطه يافته است .
نماز شب
(وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى اءَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً)(اسراء، 79) پاسى از شب را از خواب برخيز و قرآن ونماز بخوان ، اين يك وظيفه اضافى براى توست تا پروردگارت تو را به مقام محمود برانگيزد.
چند نكته
1 - وجـوب و اسـتحباب نماز شب
خدا پيامبر را به شب زنده دارى امر مى كند و دستور مى دهد كه بـخـشـى از شـب را بـه عـبـادت بـپـردازد. از ايـن آيـه و آيـات سـوره مـزّمـل و روايـات اسـتـفـاده مـى شـود كـه نـمـاز شـب و قـرائت قـرآن بـراى پـيامبر واجب بوده به دليـل فـعـل امـر (تـَهَجَّدْ) و (قم الليل ) و كلمه (نافِلَةً لَكَ) يعنى ، اى پيامبر! اينها اضافه بـر فرايض عادى و روزانه براى تو قرار داده شده است . در روايتى از پيامبر رسيده است كه فرمود:سه چيز براى من واجب است و براى شما مردم مستحب :نماز وتر، مسواك و شب زنده دارى .(174)
2 - آثـار نـمـاز شـب بـراى پـيامبر
نماز شب براى پيامبر (ص ) آثار فراوانى داشت كه در اين آيات و سوره مزمّل بدان اشاره شده است . از جمله :الف ) كسب قدرت روحى جهت تلقى (قول ثقيل ) يعنى قرآن . در سوره مزمّل مى فرمايد:(اى رخـتخواب بر خود پيچيده ، شب را جز اندكى بپاخيز، نيمى از آن ، يا اندكى كمتر از نيم ، يا برنيم بيفزاى (و بيشتر از نيم شب بيدار باش ) و قرآن را با تاءنى قرائت كن ؛ زيرا كه ما بر تو سخن سنگينى القا خواهيم كرد.)(175) بـا تـوجـه بـه ايـن آيـات ، شـب زنـده دارى پـيامبر زمينه ساز كسب قدرت روحى براى دريافت (قول ثقيل ) (قرآن ) بوده است .ب ) استقامت در انجام رسالت الهى ؛ زيرا مگرنه اين است كه پيامبر اسلام ، كشتى نجات بود و نـجـات دهـنده غريق ؟! و جامعه پرآشوب آن روز چون درياى مضطرب ؟! كسى كه روزها را بدون وقـفـه و با تمام توان ، در پى نجات بشر سپرى مى كند، لنگر گاهى لازم داردكه دمى در آن بـياسايد و با ياد خدا نيروى تازه بگيرد. اين لنگرگاه جز ذكر خدا، نماز شب و تلاوت قرآن در سكوت آرامش بخش ، چه مى تواند باشد؟ (إِنَّ لَكَ فِى النَّهارِ سَبْحاً طَويلاً وَ اذْكُرِاسْمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتيلاً)(176) همانا كارهاى تو در روز بسيار است و نام او را بِبَر و از همه بِبُر و به او بپيوند.ج ) رسيدن به مقام محمود.
3 - مـقـام مـحـمود و ويژگيهاى آن
مقام محمود، مقامى است كه همواره و در همه جا مورد ستايش است .حـمـد و سـتـايـش از آن خـداسـت و محمودى جز او نيست ، مگر آنكه خدا چنين مقامى را به كسى بدهد.هـمـچـنانكه حمد و ستايش خداوند از نظر زمان ومكان ، محدود نيست ، مقام محمودى راهم كه به كسى داده باشد، محدود به زمان و مكان نخواهد بود. پس مقام پيامبر اسلام كه مقام محمود است ، مطلق و گـسـتـرده اسـت و آن (ولايـت كبرى ) در دنيا (كه برگرفته از ولايت مطلقه خداست ) و در قيامت (شفاعت عظمى ) است (كه از مغفرت و بخشندگى نامحدود خدا سرچشمه گرفته است ).(177) البـتـه لازم به ذكر است كه گرچه مقام محمود، در حد اطلاق از آن خداست و خداوند به پيامبرش وعـده داده اسـت كـه در حـد مـنـاسـب شـاءن او چنين مقامى را به او عطا فرمايد، ولى با توجه به روايـاتـى كـه در باب نماز شب است و با توجه به عنايات و افاضاتى كه خدا به نماز شب خـوانـهـاى بـا اخـلاص دارد، بـعـيـد نـيـسـت بـتـوان گـفـت مـراحـل پـايـيـن تـرى از ايـن مـقـام راخـداونـد مـتـعـال به هر كس كه شب زنده دارى كند و نماز شب بـخـوانـد، عـطـا مـى فـرمـايـد وايـن مـقـام جـز از ايـن راه حاصل نمى شود.