از آيات مربوط به مسجد ضرار به دست مى آيد كه يك كانون فعال اسلامى بايد از دو عنصر مثبت تشكيل شده باشد:الف ـ هدف آن از آغاز، پاك باشد (اُسِّسَ عَلَى التَّقْوى مِنْ اءَوَلَّ يَوْمٍ).ب ـ حـامـيـان و پـاسـداران آن انـسـانهايى پاك ، درستكار، با ايمان و مصمم باشند (فيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ اءَنْ يَتَطَهَّرُوا).
فـشـرده مطالب آيات (111 ـ 129)
بـيـان معامله مؤ منان مجاهد با خدا و بشارت خداوند به آنها به خاطر اين معامله ، بيان بعضى از ويژگيهاى مؤ منان مجاهد(111 ـ 112) روا نبودن درخواست آمرزش از طرف پيامبر(ص ) و مؤ منان بـراى مـشـركـان گـرچـه از نـزديـكـانـشان باشند، همانند آمرزش نخواستن ابراهيم (ع ) براى عمويش بعد از آشكار شدن دشمنى او با خدا(113 ـ 114) خداوند، امّت هدايت شده را گمراه نمى كند، سلطنت خدا بر آسمانها وزمين ومنحصر بودن زنده كردن و ميراندن به او، نبودن سرپرست و يارى كننده اى جزاو، شامل شدن رحمت خداوند بر پيامبر(ص ) و انصار ومهاجرانى كه سختيهاى جـنـگ را تـحـمـل كـرده از پـيامبر (ص ) پيروى كردند، بخشودن خداوند سه نفر متخلّف از جنگ را (115 ـ 118) دسـتـور بـه تقوا و برقرارى ارتباط با افراد با صداقت ، جايز نبودن تخلّف مـردم مـديـنـه و بـاديـه نـشـينان از همراهى پيامبر(ص ) در جنگ براى حفظ جان خودشان ، ضايع نـشـدن پـاداش نـيـكـوكـاران ، اعـطـاى پـاداش بـهـتـر از عـمـل . (119 ـ 121) لازم نـبـودن كوچ و حركت همه مؤ منان به سوى جهاد، لزوم فراگيرى علوم ديـنـى و انـذار مـردم ، دسـتـور جـهـاد و برخورد شديد با كفّار، همراهى خداوند با پرهيزگاران (122 ـ 123) افـزايـش ايـمـان مـؤ مـنـان و افـزايـش پـليـدى بـيـمـاران روحـى بانزول سوره هاى قرآن (124 ـ 125) آزمايش منافقان و توبه نكردن آنها، نگاه كردن منافقان بـه يـكديگر هنگام نزول سوره هاى قرآن و برگشتن آنها از حضور پيامبر (ص ) كه بدين جهت خدا دلهاى آنها را از راه حق بر مى گرداند. (126 ـ 127) دلسوزى پيامبر(ص ) نسبت به مردم و حريص بودن او نسبت به (هدايت ) آنان (128 ـ 129)
شهادت ، معامله با خدا
(إِنَّ اللّهَ اشـْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنينَ اءَنْفُسَهُمْ وَاءَمْوالَهُمْ بِاءَنَّ لَهُمْ الْجَنَّةُ يُقاتِلُونَ فى سَبيلِ اللّهِ فـَيـَقـْتـُلُونَ وَ يـُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقّاً فِى التَّوْراةِ وَالاِْنْجيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ اءَوْفى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فـَاسـْتـَبـْشـِرُوا بـِبـَيـْعِكُمُ الَّذى با بَعْتُمْ بِهِ وَذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ) (توبه ، آيه 111) هـمـانـا خـداونـد از مؤ منان ، بدنها واموالشان را مى خرد كه (در عوض ) بهشت براى آنان باشد (بـه ايـن صـورت ) در راه خـدا پـيكار مى كنند، مى كشند وكشته مى شوند، اين وعده ثابتى است براو كه درتورات ، انجيل وقرآن (بيان كرده است ) و چه كسى از خدا به عهدش با وفاتر است ، اكـنـون بـشـارت بـاد بـر شما به داد و ستدى كه (با خدا) كرده ايد و اين پيروزى بزرگى (براى شما) است .
چند نكته
1 - معناى واژه (شهيد)
شهيد (از مصدر شهادت ) به كسى گفته مى شود كه در ميدان جنگ براى حـفـظ و دفـاع از ديـن خـدا، كـشـتـه شـود. عـلاّمـه طـبـاطـبـايـى در ذيـل آيـات 14 آل عـمـران 69 نـسـاء و 69 زمـر مـى نـويـسد كه منظور از شهيد وشهدا در قرآن ، شاهدان اعمال است نه كشتگان در راه خدا و شهيد به معناى كشته در راه خدا، اصطلاحى است كه در بـيـن مـسـلمـانـان رايـج شـده اسـت . البـتـه در ذيـل آيـه 19 سـوره حـديـد، قول بعضى از مفسرين را نقل مى كند كه گفته اند منظور از شهيد در اين آيه (وآيات ديگر) همان كـشـتـگـان در راه خـدايـنـد و ايـن قـول را ردّ نـمـى كـنـد و در بـحـث روايـى ذيل اين آيه ،