يـكـى از ويـژگـيـهـاى بـاطـل ايـن اسـت كـه هـر چند روز به لباسى در مى آيد تا چهره او را نشناسند آيه فوق اشاره ظـريـفـى بـه ايـن مـساءله دارد، آنجا كه مى گويد:كفها نه تنها بر روى آب ظاهر مى گردند، بـلكـه در هـر كـوره اى كـه فـلزات ذوب مى شوند، كفى آشكار مى شود. به تعبير ديگر، حق و بـاطـل هـمـه جـا وجـود دارد، هـمـان گـونـه كـه كـفـهـا در هـر مـايـعـى بـه شكل مناسب خود آشكار مى شود.بـنـابـرايـن ، نـبـايـد فـريـب تـنـوع صـورتـهـاى بـاطـل را بـخـوريـم ، بـلكـه بـايـد باطل را با صفات ويژه اش بشناسيم و آن را كنار بزنيم .
4 ـ بـقـا در گـرو سود رسانى
بقاى هر موجودى به ميزان سود دهى آن است . در آيه مورد بحث مى خوانيم
(وَ اءَمّا ما يَنْفَعُ النّاسَ فَيَمْكُثُ فِى الاَْرْضِ) آنچه به مردم سود مى رساند، در زمين باقى و برقرار مى ماند.بـديـن جهت مى بينيم آب كه مايه حيات است ماندنى و كفها كه سودى ندارند ازبين رفتنى است . به همين ترتيب انسانها، گروهها و مكتبها و غيره با ميزان سود خود حق حيات دارند.
5 - بـاطـل از بـيـن رفـتـنـى است
كلمه (جفاء) در جمله (فَاءَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفاءً) به معنى پـرتـاب شـدن و بـه بـيـرون پـريـدن اسـت ، و ايـن بـدان مـعـنـاسـت كـه كـار بـاطـل بـه جـايـى مـى رسد كه قدرت نگهدارى خويش را ندارد، و در اين لحظه از متن جامعه به خارج پرتاب مى شود. از اين روست كه قرآن مى گويد:(إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً)(27) به درستى كه باطل از بين رفتنى است .(بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ)(28) بـلكـه حـق را بـه جـان بـاطـل مـى انـدازيـم تـا آن را از بـيـن بـبـرد؛ پس ناگهان مى بينيد كه باطل از بين رفتنى است .
6 - هـمـيـشـگـى بـودن نـبـرد حـق و بـاطـل
مـا از ايـن مَثل قرآنى نتيجه مى گيريم كه مبارزه حق و بـاطـل ، هـمـيـشـگى است ؛ زيرا اين مثل ، محدود به زمان و مكان معينى نمى باشد بلكه صحنه اى است كه هميشه در نقاط مختلف جهان در مقابل چشم انسانها مجسّم است .بـديـن جـهـت ، ايـن پيكار از ظهور آدم تا قيام مهدى موعود (عج ) كه جهان و انسان به صورت يك جامعه ايده آل در خواهند آمد ـ ادامه خواهد داشت .
فـشـرده مطالب آيات (43 ـ 19) رعد
نـشـانـه هـاى اولوالالبـاب و جـايـگـاه آنـان (20 ـ 19)، گـسـترش رزق و محدود كردن آن همچنين گـمـراهـى و هـدايـت بـه دست خداست (27 ـ 26)، دل آرام گيرد به ياد خدا، پاكترين زندگيها و جـايـگـاه نـيـكـو ازآنِ ايـمـان آورنـدگـان (34 ـ 30)، ويـژگـيـهاى بهشت متقيان (35)، خوشحالى اهـل كـتـاب از نـزول قـرآن و انـكـار بـعـضـى از آيـات قـرآن بـه وسـيـله مـعـانـدان اهل كتاب و قريش ، قرآن كتابى است با حكمت و به عربى فصيح (37 ـ 36)، معجزات پيامبران نـمودى از قدرت خدا(38)، ايجاد و نابودى هر چيزى با خداست ، پديدار شدن عذاب كافران در دنيا و آخرت با اوست ، گواهى خدا بر رسالت رسولش كافى است (43ـ39).