(قالَ رَبُّنَا الَّذى اَعْطى كُلَّ شَىْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى )(طه ، 50) گـفـت :پـروردگـار مـا هـمان كسى است كه آفرينش (و وجود خاص ) هر چيزى را به او داد، سپس هدايتش كرد.
چند نكته
1 - مفهوم هدايت عامّه
خداوند براى هر موجودى در جهان خلقت ، غايت و هدفى تعيين كرده است و به هـر كـدام ، آنـچـه لازمـه خـلقـتـشـان بـوده و بـراى پـيـمـودن طـريـق رشـد و تـكـامـل ، نـيـاز داشـتـه انـد، عـطـا كـرده اسـت و طـريـق رسـيـدن بـه هـدف و كـمـال را با هدايتهاى غريزى بدانان نمايانده است . هيچ موجودى درجهان نيست كه خلقتش ناقص بـاشـد و بـراى رشـد و ادامـه حـيـات و رسـيـدن به كمال ، نياز به جهازى داشته باشد كه در وجـودش تـعـبـيـه نـشـده بـاشـد و هـيـچ موجودى نيست كه راه زندگى را نداند. جهان خلقت با اين گـسـتـره عـظـيـم ، شـامـل موجودات بى شمارى است كه هر كدام خلقتى خاص به خود دارد و راه و روشـى مـخـصـوص براى حيات و زندگى و همه آنها به تعليم الهى راه و روش زندگى رامى دانـند و خلقتشان بطوركلى بااحتياجاتشان تناسب دارد. اين معناى آيه شريفه (اَعْطى كُلَّ شَىْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى ) است كه ازآن به هدايت عمومى ياهدايت عامه تعبيرمى شود.
2 - هماهنگى طبيعت ، مظهر ديگرى از هدايت عامّه
علاوه بر اينكه خلقت هر موجودى ، مناسب نيازها و خواسته هاى طبيعى اوست و جهاز لازم در وجودش تعبيه شده است و هماهنگى درونى بين خلقت او و خـواسـتـه هـايش وجود دارد، هماهنگى خارجى بين او و بقيه موجودات و نظام عمومى جهان خلقت نيز وجـود دارد بـه طـورى كـه هـر مـوجـودى در ايـن نـظـام مـى تـوانـد به هدف و غايت خود برسد و مـوجودات ديگر در اين راستا ياور او هستند آيه مزبور اين نظام هماهنگ و حساب شده را چنين بيان مى كند:در خلقت و آفرينش خداى رحمان تفاوت و شكافى نمى بينى . (52) علاّمه طباطبايى در ذيل آيه شريفه مى نويسد:(مـنـظـور از نـبـودن تـفـاوت در خـلق ، ايـن اسـت كـه تـدبير الهى در سراسر جهان زنجيروار و متصل به هم است و موجودات بعضى به بعضى ديگر مرتبطند. به اين معنا كه نتايج حاصله از هر موجودى ، عايد موجود ديگر مى شود و در نتيجه دادنش به موجوداتى ديگر وابسته و نيازمند است ، در نتيجه اصطكاك اسباب مختلف در عالم خلقت و برخوردشان نظير برحورد دو كفه تراز و اسـت كـه در سـبـكى و سنگينى دايماً در حال مقابله مى باشند. اين مى خواهد سبكى كند، او نمى گذارد و او مى خواهد سنگينى كند، اين نمى گذارد....پـس مـنـظـور از نـبـودن تـفـاوت در خـلق ايـن شـد كـه خـداى عزوجل اجزاى عالم خلقت را طورى آفريده كه هر موجودى بتواند به آن هدف و غرضى كه براى آن خـلق شـده بـرسـد و ايـن از بـه مـقـصد رسيدن آن ديگرى مانع نمى شود و يا باعث فوت آن صفتى كه براى رسيدنش به هدف نيازمند آن است ، نمى گردد.) (53)
3 ـ مظاهرى ديگر از هدايت عامّه
در اينجا به دو نمونه از هدايت تكوينى عمومى اشاره مى كنيم .
الف ـ انسان
ميان عالم درون انسان ، و جهانِ بيرون ، تطابق زيادى وجود دارد؛ انسان تشنه مى شـود و