چند نكته - فرازهایی از قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرازهایی از قرآن - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بر گردند و راه حق را در پيش گيرند.

2 - حكم دين و عقل

در آيه قبل باتوجه به حس كمال جويى و هدايت طلبى انسان ، بيان كرد كه غير خدا نمى تواند هدايتگر بسوى كمال باشد. دراين آيه شريفه مى فرمايد:بيشتر گمراهان و منكران ومنحرفان به خيال خويش راه حق وهدايت را در پيش گرفته اند. البته يقين به راه خود نـدارند ولى با توجه به تقليد از گذشتگان و تمايلات شيطانى خود گمان مى كنند كه اين راه ، حق است ، امّا بايد توجه داشته باشند كه ظن و گمان ، آنها را نجات نداده ، به مقصد نمى رساند و عذر قابل قبولى هم نيست .

اگـر بـه عـقل خود مراجعه كنند، مى يابند كه عقل ، حكم مى كند كه بايد يقين به حقانيت راه خود داشـتـه بـاشند تا در امان باشند. آرى همه منحرفان و گمراهان ، براى قانع كردن فطرت حق جوى خود به استدلالهاى پوشالى متوسل مى شوند و همين كه با آن استدلالها گمان به حقانيت بـرايشان پيدا شد به همان گمان اكتفا مى كنند؛ ولى اين صحيح نيست همچنان كه اگر در راهى ، احـتـمـال خـطـر وجـود داشـتـه بـاشـد، بـا ايـنـكـه گـمـان بـه امـنـيـت وجـود دارد ولى عـقـل حـكـم مـى كـند كه به خاطر همين احتمال بايد از آن راه ، بر حذر بود و تا يقين به امنيت راه حاصل نكرده ، قدم درآن راه نگذارد.

پـرسـتـش خدايان ديگر يا پيروى از ديگران به اين ظن و گمان كه آن پرستش و اين پيروى ، حـق اسـت ، صحيح نيست و بى نياز كننده ما از حق نخواهد بود. ما بايد قطع داشته باشيم كه آن خـدا حق و شايسته پرستش است و پيروى از او مى تواند ما را به حق برساند تا در پرستش و پيروى از او به حق برسيم و گرنه در وادى جهل وگمراهى همچنان خواهيم ماند.

?(إِنَّ اللّهَ لايَظْلِمُ النّاسَ شَيْئاً وَلكِنَّ النّاسَ اءَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ) (يونس ، 44) خداوند به مردم ظلم نمى كند و لكن اين خود مردم هستند كه به خويشتن ظلم مى كنند.

چند نكته

1 - كرى وكورى قلب

اين آيه در حقيقت ، پاسخى است به آنچه در دوآيه پيش ذكر شده است . از اين رو لازم است اشاره اى به مطالب آن آيات داشته باشيم .

در دو آيـه قـبـل ؛ خـطـاب به رسول اكرم (ص ) آمده است كه اى پيامبر! بعضى از كفّار و منكران بـه سـخـن تـو گـوش مى دهند و كلام تو را مى شنوند، ولى گوش قلبشان كر است و تو نيز نـمـى تـوانـى كـلامـت را بـه آنـهـا بفهمانى . كلام تو ـ قرآن ـ معجزه صدق و حق است و آنها با گـوش سـر ايـن كلام را مى شنوند، ولى چون قلبشان كر است آن را نمى فهمند. همچنين بعضى بـه تـو مـى نـگـرند معجزات وكارهايت را كه مبتنى بر حقيقت است مى بينند. امّا چون چشم دلشان كـور اسـت . بـصيرت ، بينايى و شناخت پيدا نمى كنند وهدايت نمى شوند. بسيارند كسانى كه چـشـم و گـوش ظـاهـرشـان سالم است ، ولى قلب آنان مريض است . حقايق و نشانه هاى خدا را در جـهان هستى مشاهده مى كنند و آيات خدا را به گوش مى شنوند، ولى قلبشان نه مى شنود و نه مـى بـيـنـد؛ ايـنـها همان مرده دلانى هستند كه زمينه و استعداد هدايت يافتن را از دست داده اند. قرآن آنـان را چـنين توصيف كرده است :دلهايى دارند كه با آن فهم نمى كنند و چشمهايى كه با آن ، نـمـى بـيـنـنـد و گـوشـهـايـى كـه بـا آن نـمـى شـنوند، آنها همچون چهارپايان ، بلكه گمراه ترند. (124)

2 - ظـلم بـر خويشتن

ممكن است اين سؤ ال به ذهن آيد كه چرا قلب آنان كور و كر شده است ؟ آيا ايـن نـقـص ظـلمـى از نـاحـيـه خـداونـد بـه آنـهـا نـيـسـت ؟ در ايـن آيـه شـريـفـه بـه ايـن سـؤ ال جـواب مـى دهـد كـه خـداونـد عـادل و نـسبت به بندگانش رؤ وف ورحيم است . اين خود بندگان هـسـتند كه به خويشتن ظلم مى كنند. خداوند، نظام خلقت را بر اساس سنّتها و قوانين محكمى بنا نـهـاده اسـت از جـمـله اينكه

/ 375