چند نكته - فرازهایی از قرآن نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
شـده اسـت . سپس براى احياى شخصيت انسان ، از داستان آفرينش آدم با اهميت فراوان ياد كرده است .
برداشت از اين سوره ، چنين است كه گويا ميثاقى كه پروردگار جهانيان از انسانها گرفته تا او را بپرستند و چيزى را شريك او قرار ندهند، مبناى كلام خداوند است . سپس براى نشان دادن شكست و ناكامى اقوامى كه از اين مسير (توحيدو پرهيزگارى ) منحرف شدند و براى نـشـان دادن رستگارى مؤ منان راستين ، سرگذشت بسيارى از اقوام پيشين و انبياى گذشته مانند (نوح ، هود، صالح ، لوط، شعيب و موسى (ع ) ) را بيان كرده است .
گـفـتـنـى اسـت كـه درايـن سـوره مـقـدار قـابـل مـلاحـظـه اى از مـعـارف الهى مانند:وصف ابليس و لشـكريانش ، وصف قيامت و ميزان ، اصحاب اعراف و عالم (ذر و ميثاق ) و وصف مردم با ايمان ، مورد بحث قرار گرفته است و درآخر سوره ، بار ديگر به مساءله مبداء ومعاد باز مى گردد.
نـزول قـرآن بـراى انـذار و تـذكـرمـؤ مـنـان ، فـرمـان بـه پـيـروى هـر آنـچـه كـه از جـانب خدا نازل شده است و نهى از پيروى از ديگران (1 ـ 3) هلاك شبانه يا به هنگام خواب اهالى شهرها و روسـتـاهـاى بـسـيـار و اعـتـراف هـلاك شـدگـان بـه ظـلم خـويـش (4 ـ 5) باز پرسى از امّتها وپـيـامـبـران و شـرح دقـيـق اعـمـال آنـان در قـيـامـت ، حـقـانـيـّت سـنـجـش اعـمـال در قـيـامـت ، هـركـه كـفـه اعـمـال نـيـكـش سـنـگـيـن بـاشـد رسـتـگـار اسـت و هـركـه كـفـه اعمال نيكش سبك باشد، زيانكار است (6 ـ 9) حاكميت و تسلّط انسان بر زمين ، فراهم بودن انواع وسائل زندگى درآن ، و شكر گزارى اندك انسان (10) آفرينش آدم و دستور خدا به فرشتگان جهت سجده براو، تمرّد شيطان از سجده بر آدم ، رانده شدن شيطان از درگاه الهى كوچك شدنش بـه خاطر تكبّر، مهلت خواستن وى از خدا ومهلت دادن خدابه او. تهديد شيطان به سدّ راه مستقيم انـسـان ، حـمـله بـه فـرزنـدان آدم از هـر جهت تا بيشتر آنها شاكر نباشند، سوگند خدا به پر كـردن جـهـنـم از شـيـطـان و آنـانى كه پيرو او باشند (11 ـ18) فرمان سكونت آدم و همسرش در بـهـشـت و استفاده آن دو از هر چيز آن به جز درخت ممنوع ، وسوسه آدم و همسرش به آشكار كردن زشتيهاى خود و خوردن از درختِ ممنوع به منظور مَلَك شدن و يافتن عمر جاويد و فريب خوردن آدم و هـمـسـرش ، بـازخـواسـت آن دواز نـاحـيـه خـدا(19 ـ 22) اعتراف آن دو به ظلم به خويش و طلب بـخـشـش ، فـرمـان تـبعيد آدم به زمين وسپرى نمودن سير طبيعى حيات (تولّد، مرگ ، رستاخيز) (23 ـ 25) نـزول لبـاس بـه بـنـى آدم بـراى پوشش و زينت ، برترى لباس تقوا، هشدار از فـريـب شيطان ، يادآورى قصه فريب آدم به بنى آدم ، شياطين ، دوستان غير مؤ منان ، توجيه و دليـل تـراشـى بـراى اعمال زشت ، نسبت ناروا دادن به خدا (26 ـ 28) فرمان دادن به عدالت ، تـوجـه بـسـوى خدا هنگام عبادت ، اخلاص در دين ازجانب خدا، هدايت يافتن گروهى و گمراه شدن گروهى كه شياطين و غير خدا را به گمان هدايت به دوستى گرفتند(29 ـ 30).
مردم و پيامبران ، همه مسؤ ولند (فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذينَ اُرْسِلَ اِلَيْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلينَ)(اعراف ، 6) پـس بـه يـقـيـن از كـسـانـى كـه پـيـامـبـران را بسوى آنها فرستاديم ، پرسش خواهيم نمود واز پيامبران (نيز) سؤ ال مى كنيم .
چند نكته
1 ـ باز پرسى عمومى در قيامت
ايـن آيـه ، اشـاره بـه يـك بـاز پـرسـى عمومى در روز قيامت دارد.در آن روز از تمام كسانى كه پـيـامـبـرانـى بـسـوى آنـهـا فـرسـتـاده شـده ، سـؤ ال خـواهـد شـد، نـه تـنـهـا از امـّتـهـا سـؤ ال مـى شـود، بـلكـه از پـيـامـبـران نـيـز در مـورد چـگـونـگـى رسـالتـشـان سـؤ ال خواهد شد.
حـديـثـى از عـلى (ع ) درمـورد چـگـونـگـى پـرسـش از رسـولان ،نقل شده است كه فرمود:
پـيـامـبـران رانگه مى دارند و از آنها سؤ ال مى كنند كه آيا رسالت خويش را به امّتها رسانده اند يانه ؟ آنها پاسخ مى گويند كه اين وظيفه را انجام داده اند. (141) 2 ـ پاسخ به يك سؤ ال
ممكن است سؤ ال شود، خدا به همه چيز عالم است و همه ما در محضر خدا هستيم ، بدين جهت ، خداوند چـه