فـشـرده مطالب آيات (93 ـ 110) - فرازهایی از قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرازهایی از قرآن - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فـشـرده مطالب آيات (93 ـ 110)

مـؤ اخـذه كـسـانـى كـه بـا وجـود امكانات كافى از پيامبر مى خواهند كه آنها را از شركت در جهاد مـعـذور بـدارد(93) نـپـذيـرفـتـن عـذر آنها و تصديق نكردن آنها از جانب پيامبر و مسلمانان (94) سـوگـنـد (دروغ ) آنان براى جلب عفو و چشم پوشى پيامبر و رضايت مسلمانان ، و ماءمور شدن پـيـامبر به روى گردانى از آنان (95 ـ 96) بيان وضع باديه نشينان از حيث شدّت كفر ونفاق وجهل ـ حدود الهى ـ غرامت و زيان محسوب شدن انفاق از ديد گروهى از آنها و بدخواهى آنها نسبت به مسلمانان (97 ـ 98) اشاره به گروهى از اعراب باديه نشين كه مؤ من بوده و انفاق را مايه تـقرّب به خداوند برخوردارى از دعاهاى پيامبر مى دانند (99) خشنودى خدا از نخستين پيشگامان از مـهـاجـران و انـصـار و پـيروان صادق آنها و خشنودى خدا از آنان ، اشاره به نفاق گروهى از اعـراب و اهل مدينه ومجازات آنها در هر دو دنيا(100 ـ 101) اميد پذيرش توبه گروهى كه به گناهان خود اعتراف نموده عمل صالح را با ناصالح درآميخته اند(102) حكم به گرفتن زكات مـال بـراى پـاكـى و رشـد مـسـلمـانـان ، سـفـارش بـه عـمـل عـرضـه اعـمـال به خدا و پيامبر و مؤ منان (103 ـ 105) اشاره به گروهى كه عاقبتشان به خدا واگذار شـده اسـت (106) مـسـجـد ضـرار پـايـگـاه كـفـر ونـفـاق ومـحـاربـيـن بـا خـدا و رسول ، نهى پيامبر از عبادت در آن (107 ـ 110).

ثروتمندانى كه براى شركت درجنگ بهانه جويى مى كنند

(إِنَّمـَاالسَّبيلُ عَلَى الَّذينَ يَسْتَاءْذِنُونَكَ وَهُمْ اءَغْنِياءُ رَضُوابِاءَنْ يَكُونوُا مَعَ الْخَوالِفِ وَ طَبَعَ اللّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا يَعْلَمُونَ)(توبه ، آيه 93) راه مؤ اخذه ، تنهابه روى كسانى باز است كه از تو اجازه مى خواهند، در حالى كه بى نيازند و (امـكـانـات كـافـى دارنـد) آنها راضى شدند كه با متخلّفان بمانند و خداوند بر دلهايشان مهر نهاده از اين رو چيزى نمى دانند.

چند نكته

1 - ثـروتـمـندان بى تعهّد

مورد مؤ اخذه در اين آيه كسانى هستند كه تمام امكانات لازم را براى شركت در جهاد دارند و هيچ عذرى از قبيل ضعف وناتوانى و بيمارى ونداشتن امكانات لازم ندارند، بـا ايـن وجـود، ازپـيـامـبـر درخـواسـت مـى كـنـنـد كـه آنـهـا را مـثـل كـسـانـى كـه عـذر دارنـد، از شركت در جهاد، معاف كند و چنين كسانى از ديدگاه قرآن ، سخت قابل ملامتند و آنان كسانى هستند كه بصيرت و دانايى شان سلب شده است .

2 - دلهاى مهر شده

قرآن در آيه ياد شده بعد ازملامت كسانى كه با وجود تمام امكانات لازم ، از شـركـت در جهاد سرباز مى زنند، مى فرمايد:خداوند بر قلبهاى اينان مهر زده است ، از اين رو چيزى نمى داننــــد، در اينجا اين سؤ ال مطرح است كه چـــه رابطه اى مى تواند بين عدم شركت آنـــها درجهاد و مهر شدن قلبـــهاى آنان و جهل ونادانى شان باشد؟ بـراى پـاسـخ به اين سؤ ال ، مقدمه اى لازم است و آن اينكه :از ديدگاه قرآن ، قلب ، يك نوع ابـزار شـنـاخـت و كـليـد مـعـرفـت اسـت و بـخـش عـمـده اى از پـيـام قـرآن را دل انـسـان ، درك مى كند.

پيامبر صلى الله عليه وآله درجواب شخصى كه مى خواست معناى برّ ونيكى و اثم و زشتى را بداند، فرمود:

(اِسْتَفْتِ قَلْبَكَ وَاِنْ اَفْتاكَ الْمُفْتُونَ) نظر واقع بينانه را از قلبت بپرس ، اگر چه صاحب نظران به خلافش نظر بدهند.

مولوى اين حديث را به شعر در آورده :




  • گوش كن استفت قلبك از رسول
    گرچه مفتى برون گويد فضول



  • گرچه مفتى برون گويد فضول
    گرچه مفتى برون گويد فضول



از اين فرمايش پيامبر، چنين بر مى آيد كه قلب ، كليد شناخت خوبيها و بديهاست . بنابراين ، كـسـى كـه

/ 375