مـنـافـقـان در بـرخـوردشان با مسلمانان چنان با چرب زبانى و تملق سخن مى گـويـنـدكـه همه را به خود جذب كرده و مؤ منان گمان مى كنند كه آنان افرادى حق طلب و پيرو دين مى باشند.خداوند در خطاب خود به پيامبر، اين ويژگى آنان را خاطرنشان مى سازد.(وَ اِنْ يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ) 60 اگر سخنى بگويند، به سخنانشان گوش فرا مى دهى .حـضـرت عـلى (ع ) نيز در اين باره فرمود:(سخنانشان شفاست (بوى شفا و درستى مى دهد) اما عملشان يك درد ناعلاج است .) 61
6 ـ راحـت طـلبـى
آنـان راحـت طلبند و از تحمل زحمت در راه دين شانه خالى مى كنند. به فرموده قرآن كريم اگر غنايمى نزديك و سفرى سهل و آسان باشد، از تو پيروى مى كنند، ولى اگر راه دور باشد (براى جنگ با دشمن ) براى نيامدن قسم ها مى خورند. 62 با اين وجود در هنگام تقسيم غنايم حاضر شده و سهم افزونترى براى خود مى طلبند. 63
اعجاز قرآن
(وَ اِنْ كـُنـْتُمْ فى رَيْبٍ مِمّانَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَاْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَداءَكُمْ مِنْ دُونِ اللّهِ اِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ) 64 و اگـر از آنـچـه بـر بـنده خود نازل كرديم در ترديد هستيد، پس سوره اى مانند آن بياوريد و گواهان خود را جز خدا فرا خوانيد اگر راستگوئيد.معجزه چيست ؟ معجزه كار غير طبيعى و خارق عادت است كه توسط مدعى نبوت و همراه با مبارز طلبى (تحدى ) انجام مى شود و ديگران از انجام آن ناتوانند. 65 پـيـامـبـران الهـى براى اثبات حقانيت دعوت خود، كارهاى غير طبيعى انجام مى دهند و از مخالفان خـود مـى خـواهـند كه اگر در صداقت آنها ترديد دارند، مانند آن را بياورند و ثابت كنند كه اين عـمـل مـعجزه نيست ؛ مانند اژدها شدن عصاى حضرت موسى (ع )، ناقه صالح (ع )، زنده شده مرده توسط حضرت عيسى (ع ) و ... .
شرايط معجزه
هر كار شگفت انگيزى را نمى توان معجزه ناميد، بلكه بايد داراى شرايط زير باشد:1 ـ انجام آن از توانائى بشر عادى خارج بوده و هيچ كس حتى نابغه هاى جهان نيز نتوانند مانند آن را بياورند.2 ـ بـا ادعـاى نـبـوت هـمـراه بـاشـد؛ يعنى مدعى نبوت ، آن را به عنوان سند زنده براى اثبات رسالت خود بياورد.3 ـ بـا تـحدى همراه باشد، يعنى آورنده آن ، دعوت به معارضه و مقابله نمايد تا بر ديگران ثابت شود كه نمى توانند مثل آن را بياورند و بفهمند كه او باجهان غيب در ارتباط است .4 ـ ابـطـال پـذيـر نـيـسـت ، بـديـن مـعـنـا كـه مـعـجـزه پـيـامـبـر را هـيـچ كـس نـمـى تـوانـد باطل كند.5 ـ قابل واگذارى و تعليم به ديگران نيست .بـا تـوجـه بـه ايـن ويـژگـيـهـا تـفـاوت مـعـجـزه بـا كـار نـابـغـه هـا مـعـلوم مـى شـود؛ زيـرا اعـمـال آنـان اگـر چـه كـم نظير است اما از قدرت و توانائى بشر خارج نيست .تفاوت معجزه با سـحـر و امـثـال آن نيز اين است كه سحر قابل تعليم و تعلم است ، اما معجزه چنين نيست . و ديگر آنـكـه سـحـر،