فشرده مطالب آيات (27 ـ 41) انعام - فرازهایی از قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرازهایی از قرآن - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

روزى رسـول خـدا نـشـسـتـه بـود كـه جـبـرئيـل افـسـرده ومـحـزون و رنـگ پـريده ، خدمتش رسيد، رسـول خدا پرسيد:اى جبرئيل ! چرا تو را افسرده ومحزون مى بينم ؟ گفت :اى محمد(ص )! چرا چـنـين نباشم ، درحالى كه امروز (منافيخ ) دَمهاى جهنم كنار گذاشته شد. حضرت پرسيد:دَمهاى جـهـنـم چـيـسـت ؟ جـواب داد:خـداى تـعـالى بـه آتـش امـر كـرد پـس هـزار سـال بـر جـهـنـم افـروخـتـه شـد تـا سـرخ گـرديـد پـس دوبـاره امـر كـرد و هـزار سـال ديـگـر بـر آن افـروخـتـه شـد تـا سـفـيـد گـرديـد بـاز هـم امـر فـرمـود هـزار سـال ديـگـر تـا سـيـاه گـرديـد و آن جـهنم ، سياه و تاريك است ، اگر يك حلقه از زنجيرى كه طول آن هفتاد ذراع است بر دنيا گذاشته شود، دنيا ازحرارت آن ذوب مى شود و اگر قطره اى از زقوم و ضَريع آن در آبهاى اهل دنيا بچكد، همه از تعفن آن مى ميرند. امام صادق (ع ) مى فرمايد:بعد از اين سخن ، پيامبر اكرم و جبرئيل هر دو به گريه افتادند و گريستند. خداوند بسوى آن دو بزرگوار ملكى فرستاد كه گفت :پروردگار به شما سلام مى رساند و مى فرمايد:شما را درامان قرار دادم از اينكه گناهى كنيد كه به سبب آن شما راعذاب كنم . (57) امام خمينى قدس سرّه در ذيل اين حديث شريف مى نويسد:

اى عزيزا مثال اين حديث شريف بسيار است و وجود جهنّم و عذاب اليم آن از ضرورّيات جميع اديان و واضـحات برهان است ، و اصحاب مكاشفه و ارباب قلوب در همين عالم ، نمونه آن را ديده اند. درسـت تـصـوّر و تـدبـر كـن ! در مـضـمـون ايـن حـديـث كـمـر شـكـن ، آيـا اگـر احـتـمال صحّت هم بدهى ، نبايد مثل ديوانه ها سر به بيابان بگذارى ؟ چه شده كه ما اين قدر درخـواب غـفـلت و جـهـالتـيـم ؟ آيـا مـَلكـى مـانـنـد رسـول الله و جبرئيل برما نازل شده و ما را از عذاب ايمن كرده ؟! با اينكه رسـول خـدا و اوليـاى او تـا آخـر عـمر همه از خوف خدا قرار نداشتند و خواب و خوراك نداشتند؟ ولىّ خـدا از خـوف خـدا غـش مـى كـرد. عـلى بـن الحـسـيـن عـليـهـماالسلام امام معصوم ، گريه ها و زاريهايش و مناجات و عجز و ناله هايش ، دل را پاره پاره مى كند. ما را چه شده كه هيچ حيا نكرده ، درمـحـضـر ربـوبـيّت ،اين قدر هتك حرمات و نواميس الهى را مى كنيم ؟ واى بر ما و غفلت ما! اى واى برما و بر شدّت سكرات موتِ ما! اى واى بر ما در دوزخ و سختيهاى آن و در قيامت و ظلمتهاى آن ! اى واى بر حال ما درجهنم ، و عذاب و عقاب آن ! (58)

فشرده مطالب آيات (27 ـ 41) انعام

آرزوى بـازگـشت دوباره به دنيا از جانب كفّار هنگام رويارويى با آتش دوزخ (27) بيان اينكه اگـر كـفّار به دنيا برگردند، همان اعمالى كه ازآن نهى شده اند انجام خواهند داد، دروغ بودن ادعـاى آنـان مـبـنـى بـراينكه اگر به دنيا برگردند، از مؤ منان خواهند بود(28) انكار قيامت از جـانـب كـفـّار در دنـيا و اعتراف آنها به حقانيت آن درمحكمه آخرت ، در زيان و خسران بودن منكران قـيـامـت و حـسرت و افسوس آنها در قيامت به خاطر كوتاهى شان از انجام وظيفه بندگى در دنيا (29 ـ 30) بـيـان مـاهـيـت زنـدگـى دنـيـا كه جز سرگرمى و بازى ، چيز ديگرى نيست ، معرفى آخـرت بـه عـنـوان حـيـات بـرتـر بـراى مـتـقـيـان و دعـوت بـه تـعـقـل درمـورد ايـن دو مـطـلب ( 32) غـمـگـين شدن پيامبر از گفتار نا به جاى كفّار و اعلام اينكه تكذيب پيامبر تكذيب آيات الهى است (33) تكذيب شدن پيامبران پيشين و صبر آنان بر تكذيب و آزار كفّار (34) اراده خدا برايمانِ اجبارى نيست (35) پذيرش دعوت پيامبر توسط كسانى كه قلبشان شنواست (36) لجاجت كفار در تكذيب پيامبر و خدا و تقاضاى معجزه ديگر(37) نظامهاى اجـتـمـاعـى زنـدگـى حـيـوانـات و حـشر عمومى در قيامت (38) تكذيب كنندگان خداو پيامبر، كر و لالهـايـى هـسـتـنـد گـرفـتـار درتاريكيهاى جهل و گمراهى (39) اقرار گرفتن براينكه جز خدا پناهگاهى نيست (40 ـ 41).

/ 375