دين به معنى جزا و يوم الدّين يعنى روز جزا كه همان روز قيامت است . مالك را (ملِك ) هم خوانده اند كه به معناى (مالك امر و نهى و حكومت در مردم ) است . 19 بـا آنـكـه خداوند، مالك و مَلِك دنيا و آخرت است ، اما ذكر عبارت مالك يوم الدين ، اشاره به اين است كه در آن روز ظاهر مى گردد كه مالكيت و حكومت مطلق ، مخصوص خداست ، بر خلاف اين دنيا كـه مـدعيان بسيارى وجود دارند. 20 و نيز اشاره است به اينكه روز قيامت روزى است كه بـطـور كـامـل پـاداش و كـيـفـر هـركـس بـدو داده مـى شـود، بـرخـلاف دنـيـا كـه بـطـور معمول امكان جزاى كامل كردار نيك وبد وجود ندارد.
توجه ازغيبت به حضور
سـخن درباره خداوند، ازآغاز سوره حمد، به شيوه غايب بود و به اصطلاح از خداوند به عنوان سوّم شخص ياد مى شد.در ايـنـجـا شـيوه سخن از غيبت به حضور تغيير كرده و بنده ، خداوند را مخاطب قرار مى دهد و مى گويد:تنها تو را مى پرستيم و تنها از تو يارى مى جوييم .تـغيير شيوه سخن در هنگام مناسب از زيباييهاى ادبى به شمار مى رود و اديبان براى آن دلايلى ذكر مى كنند. در اين مورد نيز ظرافت سخن در آن است كه چون بنده ، صفات پسنديده و شايسته و اسماى بزرگ الهى راياد مى كند، مشتاق ديدار معبود و يار حقيقى مى گردد و خود را در محضر او مى يابد، پس به صورت مخاطب با او سخن مى گويد. همه چيز را از او مى داند و براى خود هيچ توانى نمى بيند تا آنجا كه حتى در عبادت خويش از او استمداد جسته و مى گويد:(اِيّاكَ نَعْبُدُ وَ اِيّاكَ نَسْتَعينُ) در چـنـيـن مـوقع حساسى انسان بايد بسيار بكوشد تا در اين سخن راستگو بوده و به هيچ چيز جز خداوند توجه والتفات نداشته باشد. 21
معناى عبادت
كلمه عبادت از ريشه عبد است و عبد به معناى انسان رام و مطيع است ،(زيرا در زبان عربى وقتى كـه چـيـزى رام ، نـرم و مـطـيـع شـود، بـطورى كه هيچ گونه عصيان و تعدّى و مقاومتى نداشته بـاشـد، ايـن حـالت