شرايط اجابت - فرازهایی از قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرازهایی از قرآن - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مى نوازد و به آنها اميد استجابت مى دهد.

(... فَاءِنّى قَريبٌ اءُجيبُ دَعْوَةَ الدّاعِ اءِذا دَعانِ... ) 154

شرايط اجابت

با توجه به اين آيه معلوم مى شود كه دعا اگر داراى دو شرط باشد، به طور حتم به اجابت مى رسد.

1 ـ دعـا، درخـواسـت و طـلب واقـعـى بـاشـد (اُجـيـبُ دَعْوَةَ الدّاعِ). بعضى از دعاها گرچه صورت درخـواسـت دارد ولى در واقع مورد درخواست دعاكننده نيستند و چون دعا كننده علم به واقعيت ندارد، آن ظـاهـر را مـوافـق درخواست خود ديده و طلب مى كند. مثلاً كسى كه شفاى فرزند مريضش را مى خـواهـد اگـر بـدانـد كـه ايـن فرزند در صورت بهبود چه زيانهاى جبران ناپذيرى به او مى رسـانـد، دعـا نـمى كند. از طرف ديگر درخواست چيزى را بكند كه شدنى باشد، مثلاً فردى كه براى شفاى فرزندش كه عمر او تمام شده دعا مى كند، در اينجا اين فرد بايد زنده شدن او را بـخـواهـد چـون ايـنـجا ديگر مريضى نيست تا شفا يابد، بلكه بايد او زنده شدنش را بخواهد، ولى او چـون از زنـده شـدنـش مـاءيوس است ، شفايش را مى خواهد و چيزى را مى طلبد كه شدنى نيست و اين در حقيقت طلب نيست .

2 ـ دعـا كـنـنـده ، فـقـط بـه خـدا رو آورد و از هـمـه اسـبـاب و وسـايـل قـطع اميد كند (اِذا دَعانِ). كسى كه به غير خدا اميدوار است ، در دعايش نمى تواند تنها خدا را بخواند و خداوند هم به او وعده اجابت نداده است . 155

نكته ادبى

آيـه شـريـفه از جهت ادبى داراى لطيف ترين نكته ها درباره دعاست ، كه يكى از آنها سخن گفتن مـسـتـقـيـم و بـدون واسـطـه خـدا با بندگان است ؛ يعنى نفرمود:(بديشان بگو كه ...) بلكه بطور مستقيم خطاب كرد:(فَاِنّى قَريبٌ اُجيبُ...).

منشاء اختلافات اجتماعى و دينى

(كـانَ النـّاسُ اءُمَّةً واحـِدَةً فـَبـَعـَثَ اللّهُ النَّبـِيـيـنَ مـُبـَشِّريـنَ وَ مُنْذِرين وَ اءَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بـِالْحـَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النّاسِ فيَما اخْتَلَفُوا فيهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فيهِ اءِلا الَّذينَ اُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جـاءَتـْهـُمُ الْبـَيِّنـاتُ بـَغـْياً بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللّهُ الَّذينَ آمَنُوا لِمَااخْتَلَفُوا فيهِ مِنَ الْحَقِّ بِاءِذْنِهِ وَاللّهُ يَهْدى مَنْ يَشاءُ اءِلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ) 156 مـردم (قـبـل از بـعـثـت پـيـامـبـران ) امـتـى يـگـانـه (و بـر يـك روش ) بـودنـد. سـپس خداوند (به خـاطـراخـتـلافـى كـه در ميان آنان پديد آمد)، انبيا را بشارت دهنده و انذار كننده برانگيخت و به هـمـراه ايـشان كتابها به حق و راستى فرستاد تا ميان مردمان در آنچه مورد اختلافشان شد، حكم كـنـد (ايـن بـار در خـود ديـن اخـتلاف كردند) و اختلاف را ايجاد نكردند، جز همانها كه بر ايشان كتاب آمده بود، بعد از آنكه شواهدى روشنگر بديشان رسيد (و اين اختلاف جويى آنها) به سبب سـركـشـى ايشان بود. آن گاه خداوند اهل ايمان را در آنچه از حق كه در آن اختلاف كردند به اذن خود هدايت فرمود و خداوند هر كه را بخواهد به راه راست هدايت مى كند.

آيـه مـزبـور به سير تدريجى پيدايش اختلاف در بين افراد بشر اشاره كرده ، سپس تشريع اديان از ناحيه خداى متعال را براى از بين بردن اختلافات ، يادآور شده و به واكنش انسانها در برابر آن شرايع مى پردازد.

امت واحد و پيدايش اختلاف

اين آيه تصريح مى كند كه انسانها، ابتدا امتى واحد بودند و در بين آنان اختلافى وجود نداشت ، چـون آگـاهـى انـدك آنـهـا از طـبـيـعـت و توانايى كم آنها در استفاده از منابع طبيعى و سرگرم بـودنـشـان بـه بـرآوردن نـيـازمـنـديـهـاى اوليـه و روزانـه ، بـه آنـان مـجـال اخـتـلاف نـمـى داد، و بـا تـوجـه به نيازهاى اندك آنان ، تزاحم منافع پيش نمى آمد و در نـتـيـجـه بـا راحتى و آرامش در كنار هم زندگى مى كردند. اما بشر بتدريج پيشرفت كرد و به ساختن آلات و ادواتى مانند چاقو و اره و تيشه دست زد و بدين وسيله دايره نفوذ خود را در جمادات بيشتر كرد، از طرفى با تصرّف در گياهان و

/ 375