پـايـه اسـاسـى مـكـتـبـهاى آسمانى را توحيد، تشكيل مى دهد و به همين جهت ، دراين آيه در راءس فـرمـانـهـا قرار گرفته تا ارزش آن برخواننده معلوم شود. اينكه توحيد بصورت نفى شرك (لاتـشـركوا) بيان شده است ، بدين جهت است كه اين تعبير فراگير توحيد ذاتى ، صفاتى ، افعالى وعبادى است و نيز بدين جهت است كه شرك ظلم عظيمى است كه اميد بخشش درآن نيست و هر مـعصيتى ، سرانجام به نوعى شرك منتهى مى شود، چنان كه هر كار خيرى از توحيد نشاءت مى گـيـرد و روح تـمـام تـعـليـمـات اسـلام ، تـوحـيـد اسـت و اگـر ايـن اصـل درجـامـعـه عـيـنـيـّت يـابـد، هـيـچ اخـتـلافـى رخ نـمـى دهـد وهـمـگـى هـدف واحـدى را دنبال خواهند كرد. (126)
3 ـ حقوق والدين
رعـايـت حـقـوق والديـن از دسـتورات مهمّ الهى است كه در اين آيه در رديف توحيد وعقوق آنها (عدم رعـايـت احـتـرام آنـهـا) در كـنـار شـرك آمـده اسـت و ايـن گـويـاى حـقـيـقـتى است كه پس از شرك ، بـزرگـتـرين گناه ، بى حرمتى به پدر ومادر و رعايت نكردن احترام آنهاست . (127) و فـلسـفه آن نيز روشن است ، چه آنكه قوام جامعه انسانى به قوام خانواده است و قوام خانواده از يـك طـرف بـه پـدر ومادر و از طرف ديگر به فرزندان است . اگر فرزندان نسبت به والدين خـود بـى اعـتـنـا بـاشـنـد يـكـى از پايه هاى اساسى خانواده را از بين برده اند، زيرا اين بى اعـتـنـايـى بـتـدريـج رواج پـيـدا مـى كـنـد ودر نـتـيـجـه انـگـيـزه تـوليـد نـسـل و تـربـيـت بـكـلى ازجـامـعـه رخـت بـربـسـتـه افـراد از تـشـكـيـل خـانـواده ، سـربـاز مـى زنـنـد در نـتـيـجـه نـسـل بـشـر بـسـرعـت رو بـه انـقـراض مى گذارد. (128)
فشرده مطالب آيات (154 ـ 165) انعام
خـبـراز نـزول كـتـاب آسـمـانـى بـراى حـضـرت مـوسـى (ع ) كـه تـكـمـيـل نـعـمـت براى نيكان و بيان روشن برنامه زندگى و راهنمايى مردم ، از اهداف اصلى آن بود.(154) فراخوانى عمومى جهت رعايت تقوا وتبعيت از قرآن كه كتاب مبارك و سرچشمه خيرات و بـركـات اسـت . (155) هـدف از نـزول قـرآن قـطـع بهانه افراد لجوج است تا نگويند كتاب آسمانى تنها بر يهود و نصارا نازل شده است و اگرماهم مانند آنها كتاب آسمانى داشتيم بهتر از آنـان بـه راه هـدايـت مـى رفـتـيم (156) اشاره به (بيّنه )، روشن وروشنگر بودن قرآن و تـهديد افرادى كه از آن ، رو مى گردانند(157) كافران لجوج انتظار دارند كه فرشتگان يا خود خداوند نزدشان فرود آيند و يانشانه خاصى از جانب او برآنها ظاهر شود تا به خدا ايمان آورند در حالى كه ايمان آوردن و توبه كردن درآستانه مرگ فايده اى ندارد(158) تفرقه در ديـن و تـهـديـد تـفـرقـه افـكـنـان (159) پـاداش ده بـرابـرنـيـكـوكـاران و مـجـازات مـتـقابل بدكاران (160) راه مستقيم پيامبر و تبعيّت او از دين حنيف (161) خلوص پيامبر اسلام در عـبـادت و كـليـه مـراحـل حـيـاتـش (162) نـفى شرك و اثبات يگانگى خداو نخستين مسلمان بودن پـيامبر(162) استدلال بر يگانگى خدا از طريق تبيين آغاز وانجام جهان (163 ـ 164) استخلاف در زمين و سرّ متفاوت بودن مردم كه آزمايش آنهاست (165).
اخلاص درعبادت
(قـُلْ إِنَّ صـَلاتـى وَ نـُسـُكى وَمَحْياىَ وَمَماتى لِلّهِ رَبِّ الْعالَمينََ لا شَريكَ لَهُ وَ بِذلِكَ اُمِرْتُ وَاَنَا اَوَّلُ الْمُسْلِمينَ)(انعام ، 163 ـ 162) بـگـو نـمـازم و تـمـام عـبـاداتـم و زنـدگـى و مـرگم براى خدا پروردگار جهانيان است ، او را شريكى