در ايـن آيـات ، نخست به حجابى كه ميان بهشتيها و دوزخيان كشيده شده ، اشاره شده است . آيات بـعـد حـجـاب مـزبـور را هـمـان (اعـراف ) ذكـر مـى كـنـد كـه مـكـان مـرتـفـعـى ، مـيـان اهل بهشت و جهنم است ، كه مانع مى شود، بهشتيان و جهنميان يكديگر را ببينند، واعراف جمع عُرْف است و (عرف ) در لغت ، محل مرتفع و بلند را گويند.
2 ـ دوگروه دراعراف
بررسى آيات فوق نشان مى دهد، اصحاب اعراف ، داراى دو گونه صفات مختلفند. آيات 46 و 47، اصـحـاب اعـراف را چـنـيـن مـعرفى مى كند كه آرزو دارند وارد بهشت شوند، ولى هنوز نمى توانند. وقتى به دوزخيان نظر مى كنند، از سرنوشت آنها به خدا پناه مى برند.ازآيـات 48 و 49 اسـتـفـاده مى شود كسانى كه براعراف قرار دارند، افرادى با نفوذ و صاحب قـدرت هستند واهل دوزخ را مؤ آخذه و به واماندگان دراعراف كمك مى كنند تا از آن بگذرند و به سر منزل سعادت و بهشت جاودان برسند. بايد دانست از مجموع آيات و رواياتى كه در اين زمينه مـوجـود اسـت ، اسـتفاده مى شود كه (اعراف ) گذرگاه سخت و صعب العبورى بر سر راه بهشت سعادت است طبيعى است كه صالحان و پاكان ، از اين گذرگاه بسرعت عبور مى كنند، امّا افرادى كه خوبى و بدى را به هم آميخته اند، دراين مسير وا مى مانند.هـمـچـنـيـن طـبيعى است كه پيشوايان و رهبران ، در گذرگاههاى سخت ـ مانند فرماندهى كه دراين گونه موارد، درآخر لشگر، راه مى رود تا همه سپاهيان بگذرند ـ توقف مى كنند تا به كمك مؤ مـنـان ضعيف بشتابند و آنها كه شايستگى نجات دارند، در پرتو امدادشان ، رهايى يابند. پس در اعـراف ، دو گـروه وجـود دارنـد:ضـعيفان و آلودگانى كه درجوار رحمت حق هستند و پيشوايان بزرگى كه درهمه حال ، يار و ياور ضعيفانند.بـنـابـرايـن ، قـسمت اوّل آيات ، اشاره به گروه نخست ، يعنى ضعفاست و قسمت دوّم ، اشاره به گروه دوّم يعنى انبيا و امامان و صلحاست .
3 ـ اصحاب اعراف در روايات
درتاءييد مطلب فوق ، روايات فراوانى وجود دارد كه به يك روايت از امام صادق عليه السلام بسنده مى كنيم . آن حضرت فرمود:اعراف ، تپه اى است ميان بهشت و دوزخ ، و امامان آن مردانى هستند كه براعراف ، در كنار شيعيان (گـنـاهـكارشان ) قرار مى گيرند، درحالى كه مؤ منان (خالص ) بدون نياز به حساب در بهشت جـاى گـرفـتـه انـد. در ايـن مـوقـع ، امـامـان و پـيـشـوايان به پيروان گناهكار خود مى گويند:بـرادران مـؤ من خود را خوب بنگريد كه چگونه بى حساب بسوى بهشت شتافته اند و اين همان اسـت كـه خـداونـد مـى گـويـد:(سـلامٌ عـليـكـم لم يدخلوها و هم يطمعون ) (شيعيان گنهكار به بـهـشـتـيـان گـويـنـد) درود بـر شـمـا؛ (درحـالى كـه خـود هـنـوز) داخـل بـهـشـت نشده اندولى در آن طمع دارند. سپس به آنها گفته مى شود:دشمنان حق را بنگريد كـه چـگـونه در آتشند واين همان است كه خداوند مى فرمايد:(وَ إِذا صُرِفَتْ اءَبْصارُهُمْ تِلْقاءَ اءَصـْحـابِ النـّارِ قـالُوا رَبَّنـا لا تـَجـْعـَلْنـا مـَعَ الْقـَوْمِ الظـّالِمـينَ....) و چون (شيعيان گنهكار) ديـدگـانـشـان بـه سـمـت اصحاب نار (ياران آتش )