(يـا بـَنـى آدَمَ خـُذُوا زيـنـَتـَكـُمْ عـِنـْدَ كـُلِّ مـَسـْجـِدٍ وَكـُلُوا وَاشـْرَبـُوا وَلا تُسْرِفُوا اِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ)(اعراف ، 31) اى فـرزنـدان آدم ! زيـنـت خـود را هـنگام رفتن به مسجد با خود برداريد، بخوريد و بياشاميد و اسراف نكنيد، همانا خدا اسراف كنندگان را دوست ندارد.
چند نكته
1 ـ زينت ظاهرى و زينت معنوى
خداوند در يك دستور كلى مى فرمايد:زينت خود را هنگام رفتن به مسجد با خودداشته باشيد كه ايـن مـطـلب ، هـم اشـاره بـه (زيـنـتـهـاى ظـاهـرى ) اسـت كـه شـامـل پـوشـيـدن لبـاسـهـاى مـرتـب و تـمـيـز، شـانـه زدن مـوهـا، اسـتـعـمال عطرو... مى شود وهم اشاره به زينتهاى معنوى يعنى صفات انسانى وملكات اخلاقى ، نيت پاك و اخلاص در عبادت است كه به هر كدام از اينهـا در روايات اسلامى اشاره شده است .
2 ـ آراستگى در روايات
دراسـلام بـه پـاكـيـزگى و آراستگى ظاهرى مؤ منان به هنگام عبادت و برپايى نماز، تاءكيد وتـوصـيـه شـده و روايـات زيـادى درايـن زمينه از پيشوايان مذهبى رسيده است . پيامبر گرامى اسلام فرمود:(لَولا اَنْ اَشُقَّ عَلى اُمَّتى لاََمَرْتُهُمْ بِالسِّواكِ مَعَ كُلِّ صَلاةٍ) اگـر بـرامـت مـن سـخـت و دشـوار نـبـود، بـه آنـهـا دسـتـور مـى دادم كـه بـراى هـر نـمـاز، مسواك نمايند. (153) در تـاريـخ زنـدگـى امـام حـسـن (ع ) مـى خـوانـيـم ، هنگامى كه به نماز بر مى خاست ، بهترين لباسهاى خود را مى پوشيد؛ سؤ ال كردند چرا بهترين لباس خود را مى پوشى ؟ فرمود:خـداونـد زيـبـاسـت و زيـبايى را دوست دارد، به همين جهت ، لباس زيبا را براى پروردگارم مى پـوشـم ، چـون او مـى فـرمايد:(خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ) دوست دارم ، بهترين لباسم را بپوشم . (154) در كتاب من لايحضره الفقيه است كه شخصى از حضرت رضا(ع ) پرسيد منظور از زينت در آيه (خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ) چيست ؟ حضرت فرمود:از آن جمله است شانه زدن قبل از هر نماز. (155) هرامّتى مهلت وانجامى دارد (لِكلّ امةٍ اَجَلٌ، فَإِذا جاءَ اءَجَلُهُمْ لا يَسْتَاءْخِرُونَ ساعَةً وَلا يَسْتَقْدِمُونَ)(اعراف ، 34) بـراى هـرامـتـى وجـمـعـيـّتـى اجـل و زمـان ومـدّت (مـعـنـى ) اسـت اگـر اجل آنها فرا رسد، نه ساعتى ازآن تاءخير مى كنند و نه در آن پيشى مى گيرند.
چند نكته
1 ـ علّت فروپاشى ملتها وتمدنها
خـداونـد در ايـن آيـه ، بـه يكى از قوانين آفرينش يعنى فنا ونيستى ملّتها اشاره مى كند. بايد دانست كه مرگ و حيات ، مخصوص افراد انسان نيست ، بلكه اقوام و جمعيتها و جامعه ها را نيز در بر مى گيرد. با اين تفاوت كه فناو نابودى ملّتها اغلب بر اثر انحراف از سير حق و عدالت و رو آوردن بـه ظلم و ستم و فرو رفتن درمنجلاب گناه و شهوات و دورى از خداست . جوامعى كه چـنـيـن بـاشـنـد، از قـوانين مسلّم آفرينش ، منحرف مى شوند و در سراشيبى سقوط و فروپاشى قـرار مـى گـيـرنـد. بـررسـى سـقـوط تـمـدنـهـايـى مـثـل تـمـدن بـابـل و فـراعنه مصر، قوم سباء، كلدانيان و مسلمانان اندلس و ... اين حقيقت رانمايش مى دهد كه در لحـظه فرا رسيدن فرمان نابودى از طرف خداوند، حتى ساعتى نتوانستند پايه هاى لرزان حكومت خويش را نگهدارند.بنابراين ، تاريخ تمدنها وفرهنگهاى گذشتگان بايد فرا روى جوامع امروز بشرى باشد، و بـدانـنـد كـه اگـر جامعه اى از مسير حق ، عدالت و خدا پرستى خارج شود ودر سراشيبى سقوط درمنجلاب گناه ، ظلم ، فساد