حضرت امام على عليه السلام در بيان شگفتيهاى مورچه مى گويد:(بـنـگـريـد بـه مـورچـه با آن كوچكى جُثّه و نازكى اندامش ، كه در نگاه سطحى و گذرا ديده نمى شود و به انديشه نمى آيد. چگونه راه خود را مى پيمايد و روزى خود را مى جويد. دانه را بـه لانـه خـود مـى بـرد و آن را در كـاشـانـه خـود آماده نگه مى دارد. در گرما براى سرما و در تـابـستان براى زمستان گرد آورى مى كند، روزى اش ضمانت شده و مناسب با خودش به او داده مى شود.) (54) اين همه اعجاب و شگفتى را تنها بر مبناى هدايت عامّه و تكوينى الهى مى توان تفسير كرد.
4 - ربوبيت و هدايت عامّه
تا اينجا معلوم شد كه خداى تعالى تدبير هر موجودى را در دست دارد و با دادن آفرينش مخصوص و جهاز لازم به هر موجودى او را به سوى هدفش هدايت كرده است . از طـرف ديـگـر معلوم است كه تدبير، به خلق منتهى مى شود، يعنى مدبّر موجودات و هادى آنها همان كسى است كه آنهارا ايجاد كرده است و خلقت و ايجاد موجودات فرع اين است كه مالك وجود و تـدبير آنها باشد، پس با اين بيان معلوم شد كه هدايت كننده موجودات همان خالق و مالك و ربّ آنهاست .حـضـرت مـوسـى و هـارون بـا ايـن جـمـله پـر مـعـنـا، مـدعـاى فـرعـون را بـاطـل كـردنـد و بـه او فـهـمـانـدنـد كـه تـو كه خود را خدا و ربّ جهان مى دانى ، نمى توانى پـروردگـار بـاشـى ، بـلكـه پـروردگـار ما و تو، خداوندى است كه جهان خلقت را ايجاد كرده وتـدبـيـر مـى نـمـايـد و هر موجودى را به سوى هدفش سوق مى دهد و تنها اوست كه مى تواند پروردگار باشد. (55)
توقّع فرعونى
(قـالَ امـَنـْتـُمْ لَهُ قـَبـْلَ اءَنْ اذَنَ لَكـُمْ اِنَّهُ لَكـَبـيـرُ كُمُ الَّذى عَلَّمَكُمُ السِّحْرَفَلاَُقَطِّعَنَّ اَيْدِيَكُمْ وَ اَرْجُلَكُمْمِنْخِلافٍ وَ لاَُصَلِّبَنَّكُمْفى جُذوُعِالنَّخْلِ وَلَتَعْلَمُنَّ اَيُّنااَشَدُّ عَذاباً وَاَبْقى )(طه ، 71) (فـرعـون ) گـفـت آيا پيش از آنكه به شما اذن دهم به او ايمان آورديد؟! حتماً او بزرگ شماست كـه سـحر به شما آموخته است ، بيقين دست و پاهاى شما را بطور مختلف قطع مى كنم و شما را در شـاخـه هـاى نـخـل بـه دار مـى آويـزم ، و خـواهيد دانست كه كدام يك از ما مجازاتش دردناكتر و پايدارتر است .
چند نكته
1 - جـريـان واقـعه
فرعون براى شكست دادن موسى (ع ) ساحران را جمع كرد و آنها در برابر چـشـم همگان به عملّيات سحر پرداختند تا موسى را شكست دهند؛ ولى آن گاه كه موسى به امر خدا، عصاى خود را افكند و به صورت اژدها درآمد و آنچه را كه آنها ساخته بودند بلعيد، همگى بـه سـجـده افـتـادنـد و گـفتند ما همگى به خداى موسى و هارون كه هستى بخش جهان است ايمان آورديم .بـديهى است كه اين عمل ساحران ، ضربه سنگينى بر حكومت فرعونى وارد ساخت و پايه هاى آن را بشدّت لرزاند. بنابراين فرعون ، ساحران ايمان آورده را مورد سرزنش قرار داد كه چرا بدون اجازه من آيين موسى را پذيرفته ايد.
2 - صـحنه سازى فرعون
ايمان آوردن ساحران برگزيده و آموزش ديده فرعون ، او را با دو مـشـكـل اسـاسى مواجه ساخت :يكى احتمال گرايش و توجه افكار مردم به موسى (ع ) و ديگرى حضور و وجود خودِ ساحران ايمان آورده كه مى توانست سرمشقى براى ديگران باشد. براى هر يـك راه و چـاره اى انـديـشـيـد. بـراى پـيـشـگـيـرى از گـرايـش مـردم ، شـك و شـُبـهـه اى در دل مردم انداخت تا افكار عمومى به جهات ديگر منحرف شود، بدين صورت كه اعلام كرد: