چند نكته
1 ـ عـوامـل پـيـروزى
خـداونـد درايـن آيـه مـؤ مـنـان را مـخـاطـب قـرار داده و ضـمـن دستورى جامع ، عوامل پيروزى را ترسيم كرده است :الف ـ ثبات
هر گاه با گروهى از دشمن درگير شديد، درمواضع خود، استوار باشيد و به ضعف و سستى نگراييد.ب ـ يـاد خـدا
خدا را بسيار ياد كنيد. مقصود از ياد خدا دراينجا تنها ذكر زبانى و گفتن تكبير و لااله الاالله و امـثـال آن نـيـسـت . بـلكـه مـقـصـود اين است كه درجنگ همواره رضايت خدا را در نظر بگيريد و فقط براى احقاق حق و ازاله باطل ، تاءمين سلامت و امنيّت جامعه ، قطع دست جنايتكاران و تـعـيـيـن سـرنوشت كشورهاى اسلامى بجنگيد و خدا را در ميدان جنگ و هنگام نبرد، حاضر وناظر بـدانـيـد و بـه او پـنـاه بـبـريـد و مـحـبـت زن و فـرزنـد را از دل بـيـرون كـنـيـد. چـنـيـن كـسـى هـرگـز احـسـاس تـنـهـايـى نمى كند و به مقام ارزشمند (اِحدَى الْحُسْنَيَيْنِ) دست مى يازد. (1)
ج ـ اطـاعـت از رهـبر
در ميدان جنگ ، تنها ازخدا و پيامبرش اطاعت كنيد و از افرادى كه توسط آنها (گرچه با چند واسطه ) تعيين شده اند، با رعايت سلسله مراتب ، فرمان ببريد و ازتصميمات خود سرانه و اِعمال نظرات شخصى و گروهى بپرهيزيد.د ـ وحـدت عـمـلى
بـا يكديگر به نزاع بر نخيزيد و اختلافات را به يكسو افكنيد و منسجم و هـماهنگ باشيد كه درغير اين صورت ، نه تنها پيروز نمى شويد كه سست وناتوان گرديده و هيبت و شوكت و عظمت شما از بين مى رود.كـلمـه ريـح ( بـاد) مـشـعر بر اين است كه در صورت نزاع بايكديگر جريان امور بروفق مراد شـمـا نخوهد بود، زيرا، هميشه وزش بادهاى موافق به ويژه درآن زمان ، سبب حركت كشتيها به سوى مقصد اصلى بوده است . (2) واين تعبير قرآن كريم ، تعبيرى بس نغز و بديع و پـرمـعـنـاسـت ، زيـرا درگـذشـتـه چـنـانـچـه بـاد بـر وفـق مـراد نـمـى وزيـد، درحـركـت كـشـتيها اخـتـلال پـديـد مى آمد. ولى هنگامى كه باد موافق مى وزيد، قدرت حركت و پيشروى وجود داشت . درحـركـتـهاى اجتماعى هم تا اختلافات داخلى بروز نكند، قدرت حركت وجود دارد. ولى اختلافات داخلى ، سبب شكست جبهه حق و پيروزى دشمن مى گردد.چـنـانـكـه مـسـؤ وليـن نـظـامـى رژيـم اشـغـالگـر قـدس اعـتـراف كـردنـد كـه يـكـى از عوامل مهم پيروزى ما در جنگ اعراب و اسرائيل اختلافات داخلى كشورهاى عرب بود. (3)ه ـ پايدارى
در مقابل سختيهاى ناشى از جنگ ، نارساييهاى تداركاتى ، كمبودهاى تسليحاتى و فشار تبليغاتى دشمن ، صبور باشيد. با دقّت در اين آيه ، فرق (ثبات ) و (صبر) كه در دستور اوّل و پنجم مورد تاءكيد قرار گرفته روشن مى شود، زيرا ثبات قدم ؛ بيشتر جنبه جـسـمـانـى و ظـاهـرى دارد، ولى صـبـر، جـنـبـه هـاى روانـى و بـاطـنـى را شامل مى شود. (4)وـ اهـداف عـالى
بـكـوشـيـد آرمـانـهـاى مـقـدس را دنـبـال كـنـيـد و انگيزه شما براى جنگ ، غرور، هـواپـرستى ، خودنمايى ، فساد انگيزى و سدّراه خدا نباشد، آن گونه كه ابوسفيان و يارانش عـمـل كـردنـد. آنها مغرورانه و براى جلوگيرى مردم از حركت در راه خدا بسوى جبهه بدر، حركت كردند، ولى چون هدفشان نامقدس بود، شكست خوردند.2 ـ اهـمـيـّت دسـتـورات شـشـگـانـه
ايـن دسـتـورات از آن جـهـت كـه تبيين كننده خطوط كلى جنگ درچهارچوب مكتب اسلام است ،ارزش فراوانى دارد. علاّمه طباطبايى رضوان الله عليه مى نويسد:( مـجـمـوع ايـن امـور ششگانه ، نظام دفاعى فراگيرى است كه چيزى از دستورات مهّم جنگى را فـرو گـذار نـكـرده اسـت . دقـت در جـزئيـّات حوادثى كه درتاريخ جنگهاى اسلام چون بدر، اُحد و...كه در زمان پيامبر اسلام به وقوع پيوسته است ، نشان مى دهد كه پيروزى و شكست ، نتيجه رعايت اين دستورات يا عدم رعايت آنها از ناحيه مسلمانان بوده است . (5)