(سـُبـْحـانَ الَّذى اَسـْرى بـِعـَبـْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ اِلَى الْمَسْجِدِ الاَْقْصَى الَّذى بارَكْنا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ اياتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمى عُ الْبَصيرُ)(اسراء، 1) پـاك و مـنـزه اسـت خـدايـى كـه بـنـده اش را در يـك شـب از مـسـجـد الحـرام بـه مـسـجـد اقـصـا كه گـرداگـردش را پـر بـركت ساختيم برد، تا آيات خود را به او نشان دهيم ، او شنوا و بيناست .(131)
چند نكته
1 - شـرح مـخـتصرى از جريان معراج و مسير آن
هنگامى كه پيامبر (ص ) در مكه بود، در يك شب بـه قـدرت پـروردگار از مسجد الحرام به مسجد الاقصى برده شد و از آنجا به آسمان صعود كـرد و آثـار و عظمت خدا را در پهنه آسمانها مشاهده نمود و همان شب به مكه بازگشت .(132) در روايتى ، امام صادق (ع ) از پيامبر (ص ) نقل فرمود:جـبـرئيـل (ع ) مـرا بـر مـركـبـى بـه نـام (بـُراق ) سـوار كرد و در مسير مسجد الحرام به مسجد الاقصى دوبار فرود آمديم . يك بار در طور سينا (محلى كه موسى (ع ) با خدا سخن گفت ) و يك بـار نـيـز در بـيـت اللحـم (مـحـل تـولد حـضـرت عـيـسـى عـليـه السـلام ). هـر بـار، جبرئيل (ع ) به من گفت اى محمد (ص ) نماز بخوان ؛ من در هر دو مكان نماز خواندم ؛ آن گاه سوار شـدم و بـه راه افـتـاديـم تـا بـه بـيـت المـقـدس رسـيـديـم ؛ در آنـجـا ابـراهـيـم خـليـل :مـوسـى و عـيـسـى در ميان عده اى از انبيا (ع ) ـ كه خدا مى داند تعدادشان چقدر بود ـ به خـاطـر مـن اجـتـماع كرده ، مهياى نماز بودند. جبرئيل (ع ) بازوى مرا گرفت و جلو برد و نماز را به امامت من برگزار نمودند و از آنجا به آسمانها صعود كرديم .سپس حضرت مفصل به بيان آيات عظمت خدا كه ديده مى پردازد.(133)
2 - فـلسـفـه مـعـراج
بـا تـوجه به آيات ـ بويژه آيه مورد بحث ـ و رواياتى كه در اين زمينه وجود دارد، فلسفه معراج پيامبر (ص ) در دو مطلب خلاصه مى شود:الف ـ خـداونـد كـه شـنـواى بـيـنـاسـت تـقـاضـاى قـلبـى رسول خود را ديد كه چنين اكرامى را اقتضا مى كرد. بدين جهت ، او را به معراج برد تا پاره اى از آيـات خـود را بـه او بنماياند (لِنُرِيَهُ مِنْ آياتِنا) و روح پر عظمت پيامبر در پرتو مشاهده آن آيات ، عظمت و آمادگى بيشترى بر هدايت انسانها پيدا كند. از اين آيه بر مى آيد كه آياتى كـه مـشـاهـده كـرده ، آيـات عـظيمى بوده است ، چه اينكه در آيه ديگرى در زمينه واقعه معراج مى فرمايد:(لَقَدْ رَاى مِنْ آياتِ رَبِّهِ الْكُبْرى )(134) آيات بزرگى از آيات پروردگارش را مشاهده نمود.(135) آيـاتـى كـه آن حضرت مشاهده كرده ، شگفت آور و عظيم بوده است و هر كسى بخواهد به گوشه اى از آن عـظـمـت پـى بـبـرد مـى تـوانـدبـه احـاديث معراج مراجعه كند وگوش جان به شنيدن آن بـسـپـارد، شـايـد كـه بـشـارتـى يـا حـزنـى از آن آيـات جلال و جمال برايش حاصل شود و نجات يابد.(136) ب ـ خـدا مـى خـواست با بردن پيامبر به معراج ، فرشتگان و ساكنان آسمانها را اكرام و احترام كند.امام صادق (ع ) در روايتى به هر دومطلب تصريح كرده و فرموده است :(اِنَّ اللّهَ لا يُوصَفُ بِمَكانٍ وَ لا يَجْرى عَلَيْهِ زَمانٌ وَ لكِنَّهُ عَزَّوَجَلَّ اَرادَ اَنْ يُشَرِّفَ بِهِ مَلائِكَتَهُ وَ سُكّانَ سَماواتِهِ وَ يُكْرِمَهُمْ بِمُشاهَدَتِهِ وَ يُرِيَهُ مِنْ عَجائِبَ عَظَمَتُهُ ما يُخْبِرُ بِهِ بَعْدَ هُبُوطِهِ) خـداوند، هرگز مكانى ندارد و زمان بر او جريان ندارد، ولى او مى خواست فرشتگان و ساكنان آسـمـانـش را با قدم گذاشتن پيامبر (ص ) در ميان آنها احترام كند. و نيز از نشانه هاى عظمت خود به پيامبرش نشان