چند نكته - فرازهایی از قرآن نسخه متنی

مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذالِكَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ )(نور، 2ـ3) زنـان و مـردان زنـاكار را ، هر يك صد تازيانه بزنيد و اگر به خداو روز قيامت ايمان داريد ، مبادا كه در حكم خدا نسبت به آن دو دستخوش ‍ ترحّم گرديد و شكنجه آنان را گروهى از مؤ منان بايد شاهد باشند.

مرد زنا كارجز زن زناكار يا مشرك را نكاح نكند و زن زناكار رانيز جز مرد زناكار يا مشرك نكاح نكند و اين بر مؤ منان حرام شده است .

چند نكته

1 - فـلسـفـه حـرمـت زنـا

زنـا يـكى از گناهان كبيره است كه در اسلام بشدّت مورد سرزنش قرار گـرفـتـه اسـت .در روايـتـى از پـيـامـبـر اسـلام (ص )، زنـا در رديـف قتل پيامبر و امام و ويران كردن خانه كعبه قرار داده شده است . (160) كه بخوبى نشان دهنده درجه زشتى اين عمل ناپسند است .

از آنجاكه زنا باعث فساد نسل ، فرو پاشى كانون خانواده ، شيوع امراض گوناگون تناسلى ، مـنـشـاء بـسـيـارى از مـفـاسـد اجـتـمـاعى و از بين برنده اخلاق عالى و كرامت انسانى مى باشد. درطـول تـاريـخ بـشـر مـورد نـكـوهـش و تـقـبـيـح بـوده اسـت و حـتـى مـرتـكـبـان ايـن عمل زشت در خفا و پنهانى بدان مبادرت ورزيده اند.

از بـيـن بـردن مـيـل و رغـبـت بـه ازدواج و تـاءمـيـن نـيـاز جـنـسـى از طـريـق نـامـشـروع ، بـدون تـحمل رنج و مشقت و هزينه ازدواج و عدم توجه به فرزندان (چون نامشروعند) و تربيت آنان از ديگر نتايج زيانبار زنا است .

امام رضاعليه السلام در مورد فلسفه حرمت زنا مى فرمايد:

زنـا بـه خـاطـر مـفـاسـدى كـه دارد حـرام شـده اسـت و آن مـفـاسـد عـبـارتـنـد از:قـتـل ، از بـيـن رفـتـن نـسـب هـا تـرك تـربـيـت اطـفـال ( چـون كـسـى خـود راپـدر طـفل حرامزاده نمى داند و خود را نسبت به او متعهد نمى پندارد ) و فاسد شدن ميراثها و شبيه آن (161)

2 - حـد زنـا

اسـلام بـراى پـيـشـگـيـرى از مـفـاسـد و پـيـامـدهـاى زيـانـبـار ايـن عـمل زشت ، با آن سخت به مبارزه برخاسته و كمترين مجازاتى را كه براى انجام دهنده آن قرار داده ، تنبيه شديد بدنى است . در اين آيه ، حدّ زنا، بيان و دستور داده شده كه هر كدام از زن و مـرد زنـاكـار را، صـد تـازيـانه بزنند. بدون شك ، جزاى زنا در چند مورد شديدتر است . به عـنـوان مـثـال اگـر بـا نـزديـكـان مـحـرم خـود زنـا كـنـد يـا زنـاكـار (مـحـصـن ) يـا (محصنه ) بـاشـد. (162)يـا مـرد بـه زور بـه زنى تجاوز كند، حكم او اعـدام و سنگـسار است و در بعضى مـوارد ديگر علاوه بر تازيانه ، تبعـيد و مجازاتهاى ديـگرى نيز هست كه شـرح آنها در كـتب فقهى آمده است .

3 - فوايد اجراى حدود

تنبيه و اجراى حدود، سبب مى شود كه گناهكار كيفر ببيند. و توبه كند و دسـت از گـنـاه بـردارد. هـم او اصلاح شود و هم ديگران عبرت بگيرند. با توجه به اين مطلب اجراى حدود هم به مصلحت گناهكار است و هم به مصلحت اجتماع .

4 - محبّت بى مورد

با توجه به اينكه اجراى حدّ به مصلحت فرد و اجتماع است . بايد در اجراى صـحيح آن دقت كرده وقتى گناهكارى به حكم اسلام محكوم به چند ضربه شلاق مى شود، هدف ايـن اسـت كه با چشاندن درد تازيانه به او، شيرينى گناه را از كامش بزداييم تا ديگر هوس گـنـاه بـه سـرش نـزنـد. و مـايـه عـبـرت ديـگـران نـيـز بـاشـد. حـال اگـر مـجـرى يا قاضى به هنگام اجراى حد تحت تاءثير عواطف و احساسات بى مورد قرار گـيـرد و تـازيانه را آرام بزند، تلخى مجازات رابه مجرم نچشانده و شيرينى گناه همچنان در كـام او بـاقـى مى ماند و او را به ارتكاب دوباره فرامى خواند. بدين جهت آيه شريفه مجريان حـدود الهى را از اينكه به هنگام اجراى حد تحت تاءثير عاطفه و احساس بى مورد قرار گيرند، نهى مى كند.

5 - اجـراى حـدّ در حـضـور جـمع

بعضى از گناهكاران هستند كه ترس از تنبيه ،آنها را از انجام گـنـاه بـاز مـى دارد؛ ولى آبـروى خـود را بـا اهـمـيـت مـى شـمـارنـد. اگـر احـتمال دهند كه در صورت انجام گناه ، در حضور جمع مجازات مى شوند، هرگز مرتكب آن گناه نمى شوند. از طرف ديگر، جزاى گناهكار درحضور جمع سبب عبرت ديگران مى شود. بدين جهت و بنابه مصالح ديگرى آيه شريفه دستور مى دهد كه بايد تنبيه گناهكار در حضور جمعى از مردم باشد.گفتنى است كه تعيين تعداد افراد يامكان بستگى به نظر قاضى دارد.