چند نكته - فرازهایی از قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرازهایی از قرآن - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چند نكته

1 - ظلم برادران

وقتى حضرت يوسف ، خواب خود را براى پدر حكايت كرد، پدر او را از حكايت خـواب بـراى بـرادران نـهـى كـرد چـون انـطـبـاق يازده ستاه خورشيد و ماه بر يعقوب و همسر و فرزندانش خيلى روشن بود و برادران اگر خواب را مى شنيدند، تكبر، نخوت و حسادتشان آنها را وادار مـى كـرد كـه نـقـشـه اى شـوم بـريـزنـد و بـيـن يـوسـف و پـدر، حـايـل شـونـد و نـگـذارنـد يـوسـف (ع ) بـه آن بـشـارت نايل گردد. (164) خـواب يـوسـف ، دلالت بـر آيـنده تابناك او داشت ، آينده اى كه از جبين او هويدا بود و پدر نيز بـه او عـلاقـه خـاصـى داشت برادران بر محبوب بودن يوسف ، حسد بردند و نقشه جدايى او و پدر را طرح كردند و سرانجام توافق نمودند كه او را در چاه اندازند. با اصرار از پدر اجازه گـرفـتـنـد كـه يـوسـف را بـا خـود به صحرا برند و شامگاهان گريان برگشتند و به پدر عـرض كـردنـد كـه يـوسـف را گـرگ دريـده اسـت و پـيراهن خون آلود او را به گواه آورده ايم . يعقوب (ع ) با زيركى ، دروغگويى آنان را دريافت و فرمود:

چـنـيـن كـه ادعـا مـى كـنـيـد نـيـسـت ، بـلكـه نـفـسـهـاتـان شـمـا عمل زشتى را برايتان نيكو جلوه داده و مرتكب گناهى شده ايد و من بايد صبر كنم .

2 ـ چرا يعقوب (ع ) صبر پيشه كرد؟

او يقين داشت كه يوسف ، زنده است و برادران وى دروغ مى گـويـنـد، ولى راهـى براى تحقيق ندارد، چون در چنين پيشامدهاى ناگوارى بايد به فرزندان متوسل شد، ولى در اينجا مصيبت به دست خود فرزندان واقع شده است . اگر بخواهد از ديگران كـمـك بـگيرد به افشاى بيشتر فرزندان منجر مى شود و يعقوب چگونه آنها را طرد يا مجازات نـمـايـد. خـلاصه ، اينكه در اينجا تحمل و صبر، نيكوتر از سعى و كوشش براى يافتن يوسف است چه اينكه اين طلب كردن ، مفاسدى داشت . (165) از اين رو، صبر را بر مى گزيند.

3 ـ صبر يعنى چه ؟

معناى صبر اين نيست كه انسان ، خود را آماده هر مصيبتى نموده و صورت خود را بـراى سـيـلى زدن ديـگران ، آماده نمايد. معناى صبر اين نيست كه انسان مانند زمين مرده ، زير دسـت و پـاى ديـگـران بـيـفـتـد، مردم او را لگد كوب كنند و مانند سنگريزه مورد بازيچه قرار گـيـرد زيـرا انسان به حكم فطرت و شرع ، موظّف به دفاع است و صبر عبارت است از اينكه انـسـان در قـلب خـود، اسـتـقـامـت داشـتـه بـاشـد تـا بـتـوانـد به هنگام مصيبت ، شدت و سختى ، كنترل نظام نفس را در دست گرفته و از جاده عقل و شرع ، خارج نشود.

صابر كسى است كه در مصائب و سختيها، استقامت به خرج داده و از پا در نيايد و هجوم رنجها و سختيها او را نلغزاند و از جاده عدالت ، خارج نكند. (166)

4 ـ صبر جميل چيست ؟

بنا به نقلى ، امام باقر(ع ) مى فرمايد

صبر جميل ، صبرى است كه صابر، شكوه پيش خلق خدا نبرد. (167) در مـجـمع البيان آمده ، صبر جميل ، صبرى است كه صابر نه شكوه پيش خلق برد و نه جزع و فزع نمايد. (168) سيد مرتضى (رض ) مى فرمايد:

صبرى جميل است كه به خاطر خداباشد. (169)

تصميم قاطع و سريع در برابر گناه

(وَ راوَدَتـْهُ الَّتى هُوَ فى بَيْتِها عَنْ نَفْسِهِ وَ غَلَّقَتِ الاَْبْوابَ وَ قالَتْ هَيْتَ لَكَ قالَ مَعاذَ اللّهِ إِنَّهُ رَبّى اءَحْسَنَ مَثْواىَ إِنَّهُ لايُفْلِحُ والظّالِمُونَ)(يوسف ،23) آن زنـى كـه يـوسـف در خـانـه وى بـود از او تـمـناى كامجويى كرد و درها را محكم بست و گفت :بـيـا. (170) (يـوسـف ) گـفـت :پناه به خدا كه او ربّ من است و منزلت مرا نيكو داشته و ستمكاران ، رستگار نمى شوند.

/ 375