عناد ولجاج كافران در برابر حق - فرازهایی از قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرازهایی از قرآن - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و وعده حـتـمى عذاب در حق آنها (128 ـ 129) ارسال پيامبرانى بسوى جن و انس براى بيان آيات الهى وانـذار از قـيـامـت وگـواهـى كـفـّار عليه خودشان و هلاكت شهرها در اثر ظلم و ستم (130 ـ 131) جـانـشينى نسلها يكى پس ازديگرى ، تحقق حتمى قيامت ، تهديد ظالمان وعدم هدايت ايشان (132 ـ 135) اشـاره بـه آداب و رسـوم خـرافـى مـشركان چون تقسيم دانه و دام يا گوشت آن ميان خدا و بـتـهـا وفـرزنـد كـشـى و انـگـيـزه آن ، كـه سـفـاهـت بـود وهـلاكـتـشـان را بـه دنـبـال داشـت .(136 ـ 140) شـمارش نعمتهاى الهى :باغهاى بى شمار با ميوه هاى همگون چون خرما، انار و زيتون و حيوانات باربرو گوشتى چون شتر، اسب ، گاو و گوسفند و بيان احكام فقهى هر يك ازآنها ونهى از اسراف و پيروى از شيطان و امر به اداى حقوق مالى (141 ـ 144) شـمـارش خـوردنـيـهـاى حرام چون مردار، خون و خوك ، حرام بودن حيوانات ناخندار و پيه گاو و گوسفند براى يهوديان ، تهديد منكران نبوّت (145 ـ 147) مغالطه مشركان در توجيه شرك و كفر خودشان كه آن را امرى جبرى و مولود اراده خداوند مى دانستند(148) اشاره به بيان قاطع و رساى خداوند و انتقاد از افكار مشركان و فرمانهايمهمّ دهگانه :توحيد، حقوق والدين ، بزهكارى ، آدمكشى ، كم فروشى ، پيمان شكنى و... (149 ـ 153).

عناد ولجاج كافران در برابر حق

(وَلَوْ اَنَّنـا نـَزَّلْنـا اِلَيـْهـِمُ الْمـَلائِكـَةَ وَكَلَّمَهُمُ الْمَوْتى وَحَشَرْنا عَلَيْهِمْ كُلَّ شَىْءٍ قُبُلاً ما كانُوا لِيُؤْمِنُوا اِلاّ اَنْ يَشاءَاللّهُ وِلكِنَّ اَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ)(انعام ، 111) واگر ما فرشتگان را بر آنها نازل كرده بوديم و مردگان با ايشان سخن مى گفتند و هرچيزى را دسته دسته نزدآنان گرد مى آوريم ، باز هم ايمان نمى آوردند. مگراينكه خدا بخواهد. ولكن بيشترشان جاهلند.

چند نكته

1 ـ هدف كفّار از درخواست معجزه

ايـن آيـه ، پـاسـخ بـه ادعـاى كـافـرانى است كه مى گفتند اگرمعجزه اى برايشان آورده شود، ايمان مى آورند. خداوند مى فرمايد:آنها دروغ مى گويند وبه هيچ وجه ايمان نمى آورند، اگر چـه مـعـجـزات بـزرگ و مهمى براى آنها آورده شود. اينكه آنها معجزه مى خواستند براى اطمينان يافتن نسبت به صداقت پيامبران وايمان آوردن نبود، بلكه به گمان خود مى خواستند با مطرح سـاخـتـن ايـن درخـواسـتـهـا و مـعـجـزات عـجـيـب و غـريـب ، افـكـار مـؤ مـنـان رامـتـزلزل ونـظر حق جويان را مشوش سازند و در آنهاترديد و دودلى ايجاد كنند وحتى اگر اين معجزات به دست پيامبر هم جارى مى شد، توجيه مى كردند و ادعا مى نمودند كه اين واقعيت ندارد و پيامبر، ما را سحر كرده است .

2 ـ نشانه حق جويان

كسانى كه لجاجت وعناد باحق نداشته باشند، وقتى با دعوت پيامبران رو به رو مى شوند، به دنبال علامت صدق وراستى مى گردند. گاهى اصول دعوت را مطابق با فطرت خود مى يابند و درهـمـان وهـله اول ، ايـمـان مـى آورنـد؛ ولى بـعـضى افراد كه شناختشان كمتر است و يا بزودى اطـمينان قلبى برايشان حاصل نمى شود، تقاضاى معجزه مى كنند و با مشاهده معجزه با اطمينان قلبى ، ايمان مى آورند. اما تعدادى هستند كه به صداقت پيامبران علم دارند اما نمى خواهند ايمان بياورند. اين افراد از پيامبران انجام كارهاى عجيب رامى طلبند به اين گمان كه اگر نتوانست و شـكـسـت خـورد كـه بـهـتر و اگر هم انجام داد، آن را توجيه يا انكار مى كنيم . چون اين افراد در تقاضاى خود صادق نيستند، خداوند هم تقاضايشان را اجابت نمى كند.

شرح صدر زمينه هدايت

(فـَمـَنْ يـُرِدِاللّهُ اءَنْ يـَهـْدِيـَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلاِْسْلامِ وَمَنْ يُرِدْ اءَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً كَاَنَّما يَصَّعَّدُ فِى السَّماءِ كَذلِكَ يَجْعَلُ اللّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذينَ لايُؤْمِنُونَ)(انعام ، 125) و هـركـس كـه خـدا خـواهـد هـدايـتـش كـند سينه اش را براى اسلام مى گشايد وهر كس را كه خواهد گـمـراه كـنـد سينه او را تنگ و ناپذيرا مى گرداند، گويى كه به آسمان بالا مى رود. بدين سان خداوند پليدى را بر كسانى كه ايمان نمى آورند قرار مى دهد.

/ 375