در ايـن آيـات بـه سـرگـذشـت گـروهـى از يـهـود كـه در ساحل دريا زندگى مى كردند، اشاره مى كند.ظاهراً كار و كسب در روز شنبه بر يهود حرام بوده اسـت (185) وايـن قوم هم كه دركنار دريازندگى مى كردند، در روز شنبه از صيد ماهى نهى شده بودند. خداوند آنان را امتحان كرد و روزهاى شنبه ماهيان بر سطح آب و جويبارها ظاهر مـى شـدنـد و در دسـتـرس بودند و روزهاى ديگر به عمق آب فرو مى رفتند. آنان در نهايت به وسـوسـه افتادند و دست به حيله زدند و با انداختن طور در آب در روز شنبه و جمع آورى آن به روز يكشنبه و يا با آماده ساختن آبگيرهايى كنار دريا و گير انداختن ماهيها در روز شنبه و صيد آنـهـا در روز بـعـد بـه حـكـم خـداتجاوز كردند. گروهى از يهود آنان را نهى كردند و موعظه و تـذكـر دادنـد ولى نـهـى و انـدرز آنـان مـفـيد واقع نشد. البته گروه ديگرى هم بودند كه خود مـرتـكب اين خلاف نشدند ولى مرتكبين را هم نهى نكردند و حتى به گروه نهى كنندگان گفتند كـه چـرا ايـنـهـا را انـدرز مـى دهـيـد، ايـنـها كه دست بردار نيستند و خداوند هلاكشان مى كند. نهى كـنـنـدگـان گـفـتـنـد كـه مـا بـه دو دليـل آنـهـا را انـدرز مـى دهـيـم ؛ اوّل بـراى عـذر واتـمـام حـجـت بـه پـيـشـگـاه پـروردگـار كـه مـابـه وظـيـفـه خـود عـمـل كـرديـم و دوم شـايـد انـدرز مـا درآنـان اثـر گـذارد. خلاصه آن قوم حيله گر برگناه خود اصرار ورزيدند و عذاب خدا بر آنان نازل شد و هلاك گرديدند. (186)
2 ـ بيان يك سنّت الهى
ظاهر آيه (فلَمّا نَسُوا ما ذُكِّرُوا بِهِ اءَنْجَيْنَاالَّذينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ) بيانگر اين مطلب است كه از سه گروه (گناهكاران ، سكوت كنندگان و ناهيان از منكر) تنها گروه سوم ، از مجازات الهى مـصـون مـانـدنـد. و نـيـز آيـه ، دلالت دارد كـه خـداونـد، ترك كنندگان نهى ازمنكر را به خاطر سكوت و بى تفاوتى ، شريك جرم آنان به شمار آورده است واين يك سنت الهى است كه چنانچه انـسـان قـادر بـاشـد بـا ظـلم و سـتـم مـبارزه كند ـ اگر چه با پند واندرز يا مبارزه منفى وترك معاشرت باآنان ـ ولى مبارزه نكند به همان عذابى كه بر مجرمان فرود مى آيد، مبتلا مى گردد.سـرور شـهـيـدان ، امـام حـسـيـن عـليـه السـلام بـا اسـتـنـاد بـه گـفـتـه اجـداد بـزرگـوار