شاهد بودن خداو ملائكه بر اعمال بندگان (61) اولياى خدا در امان از خوف و حزن و عاقبت آنان (62 ـ 64) تـسـليـت پـيـامـبر نسبت به ياوه گوييهاى كفار(65) كفار، پيروان ظن و گمان (66) اسـتـراحـت در شـب و روشـنايى روز، دو آيت الهى (67) بى نيازى خداوند از فرزند كه مفتريان گـمـراه بـرايـش فـرض مـى كنند و تهديد افترا زنندگان به عذاب شديد (68 ـ 70) يادآورى سـرگـذشـت نـوح واتـمام حجت او با قومش و تكذيب آنان دعوت نوح را و گرفتار شدنشان به عـذاب الهى تا عبرتى باشد براى آيندگان ز71 ـ 74) بعثت موسى و هارون بسوى فرعون و اطـرافـيـانـش ، سـاحر شمرده شدن موسى از جانب آنان ، نهى آنان را سرپيچى از حق به وسيله مـوسـى ، اتـّهـام مـوسى به بزرگى طلبى و گمراه كنندگى ، دعوت فرعون ساحران را به مـبـارزه بـا مـوسـى وتـهـديـد آنـان از سـوى مـوسـى بـه ايـنـكـه خـدا سـحـرشـان را بـاطـل و حـق را آشـكـار مـى كـنـد. ايـمـان آوردن گـروهـى از مـسـتـضـعـفـان بـنـى اسرائيل به موسى ، و دعوت آنان به توكل و كمك طلبيدن از خدا از سوى موسى ، ماءمور شدن موسى به حركت بسوى مصر، عبور بنى اسرائيل از دريا و غرق شدن فرعون و يارانش ، ايمان آوردن فـرعـون بـه خـداى بـنـى اسـرائيـل ، در هـنـگام غرق شدن و پذيرفته نشدن آن ، بيرون افـتـادن جـسـم او از دريـا بـراى عـبـرت آيـنـدگـان . اسـتـقـرار بـنـى اسـرايـيـل در مـنـزلگـاه نـيـكـو و بـرخـوردارى از نـعـمـتـهـاى پاكيزه (75 ـ 93) طلب شهادت از اهل كتاب بر حقانيت آنچه در قرآن است از معارف و داستانهاى پيامبران (94 ـ 95) ايمان نياوردن تـكـذيـب كـنـنـدگـان تا زمان مشاهده عذاب و بى فايده بودن ايمان در آن زمان (96 ـ 100) كفّار منتظر سرنوشتى همچون سرنوشت اقوام گذشته هستند و خداوند نيز در انتظار موعد عذاب آنهاو نـجـات دادن مـؤ مـنـان به هنگام نزول عذاب است (101 ـ 103) امر پيامبر به اعلام خداپرستى و انـزجـار از شـرك و خـوانـدن خـدايـان بى خاصيت كه نه برطرف كننده بلا هستند نه مانع نعمت (105 ـ 107) اعـلام ايـنـكـه ايمان آوردن يا نياوردن هر كس به سود و زيان خود اوست و امر به پيامبر به پيروى از وحى واستقامت تا حكم خدا برسد(108 ـ 109).
عالم محضر خداست
(وَمـاتـَكـُونُ فـى شـَاءْنٍ وَمـاتـَتـْلُوامـِنـْهُ مـِنْ قـُرْآنٍ وَلاتـَعـْمـَلُونَ مـِنْ عَمَلٍ إِلاّ كُنّاعَلَيْكُمْ شُهُوداً إِذْتـُفـيضُونَ فيهِ وَما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فى اْلاَرْضِ وَلافى السَّماءِ وَ لا اءَصْغَرَ مِنْ ذلِكَ وَلا اءَكْبَرَ الاّ فى كِتابٍ مُبينٍ)(يونس ، 61) در هـيـچ حـال (و انـديـشـه اى ) نيستى و هيچ قسمتى از قرآن را تلاوت نمى كنى ، و هيچ عملى را انـجـام نـمى دهيد، مگر اينكه ما ناظر بر شما هستيم ، در آن هنگام كه وارد آن كارمى شويد. و هيچ چيز در زمين و آسمان از پروردگار تو مخفى نمى ماند، به اندازه سنگينى ذره اى و نه كوچكتر از آن و نه بزرگتر از آن ، مگر اينكه (همه آنها) در كتاب آشكار ( و لوح محفوظ علم خداوند) ثبت است . (130)