انتظار بيجا از رهبرى
(قـالُوا اُوذيـنـامـِنْ قـَبـْلِ اَنْ تـَاءْتـيـنـا وَمـِنْ بـَعـْدِمـا جـِئْتـَنا قالَ عَسى رَبُّكُمْ اَنْ يُهْلِكَ عَدوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِى الاَْرْضِ فَيَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ)(اعراف ، 129) (بـنى اسرائيل به موسى (ع ) گفتند:پيش ازآنكه سوى ما بيايى ، آزار ديديم و پس ازآمدنت ـ هـم اكـنـون ـ نـيز آزار مى بينيم ، (موسى (ع ) گفت :اميد است پروردگارتان دشمن شما را هلاك كـنـد و شـمـا را در زمـيـن جـانـشـيـن (آنـهـا) سـازد و بـنـگـرد چـگـونـه عمل مى كنيد؟چند نكته
1 ـ انتظار نابجا
آيـه مـورد بحث ، گلايه بنى اسرائيل را از مشكلاتى كه بعد از قيام موسى (ع ) باآن دست به گريبان بودند، منعكس مى سازد. گويا آنها متوقع بودند كه با قيام حضرت موسى (ع ) تمام مـشـكـلاتـشـان بـه سـرعـت حـل شـود و فـرعـون و طرفدارانش ازميان بروند و سرزمين پهناور و حاصلخيز مصر با نعمتهاى خداوندى آن در اختيار آنها قرار گيرد. چنانكه عده اى از مردم كشور ما در جـريـان انـقـلاب اسـلامـى و پـس از پـيـروزى انـقلاب ، انتظار داشتند تمام مشكلات و كمبودها بـسـرعـت بـر طـرف گـردد و مـردم دركـمـال رفـاه و آسـايـش ، روزگـار بـگـذرانـنـد، و حال آنكه :
نابرده رنج گنج ميسرنمى شود
مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد
مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد
مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد