رو بسوى خدا از روى ناچارى - فرازهایی از قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرازهایی از قرآن - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

انـجام كار خير نمى دانند، بلكه براى رسيدن به دنياكه مايه آرامش آنهاست ، بدون واهمه بـه هـر كـارى دسـت مـى زنـنـد و از هـيـچ ظـلم وسـتـمـى رو گـردان نـيـستند و اگر به ظاهر نيز عـمل صالحى انجام مى دهند، يا از ظلم و ستمى دست مى كشند، نه به خاطر خدا ترسى يا انسان دوسـتـى اسـت ، بـلكه فقط به اين دليل است كه آن را به سود دنياى خود مى دانند و معلوم است كه چنين افرادى به خاطر اعمال واعتقادشان ، سزاوار عذابند.

رو بسوى خدا از روى ناچارى

(وَإِذا مـَسَّ الاِْنـْسـانَ الفُّرُّ دَعـا نـا لِجَنْبِهِ اءَوْقاعِداً اءَوْقائِماً فَلَمّاكَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّكَاءَنْ لَمْ يَدْعُنا إِلى ضُرٍّ مَسَّهُ كَذالِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفينَ ماكانُوا يَعْمَلُونَ) (يونس ، 12) هـنـگـامـى كـه بـه انـسـان زيـان بـرسـد مـا را (در هـمـه حـال ) مـى خـوانـد، (خـواه ) به پهلو خوابيده يا نشسته يا ايستاده و اما هنگامى كه ناراحتى او را بر طرف ساختيم ، چنان مى رود كه گويى هرگز ما را براى حلّ مشكلى كه به اورسيد نخوانده است . بدينسان ، كردار زشت مسرفان برايشان زينت داده شده است .

چند نكته

1 - خاصيّت مهم دنيا گرايى ، فراموشى خداست

انسان كه دنيا گرا شود، دنيا در چشم او جلوه مـى كـنـد و دلش از محبت آن مالامال مى گردد، بطورى كه ديگر جايى در آن براى محبت و ياد خدا بـاقـى نـمـى ماند و به خدافراموشى مبتلا مى شود. چنين كسى تا درخوشى و فراخى زندگى است ، با خدا رابطه اى ندارد و خدا را نمى خواند، هر آنچه دارد از ناحيه خود و علم و قدرت خود مـى بـيـند (112) و خود را فعّال مايشاء مى داند، اما همين كه گرفتار شد و مصيبت به او رو كـرد و نـاتوانى و عجزش ظاهر شد، با تمام وجود به خدا متوجه مى شود و در هر حالى كه هـسـت ، از او رفـع گـرفـتـارى اش را طـلب مى كند ويكسره خدا،خدا مى گويد. اين همان توحيد و خداشناسى فطرى است .

2 - بازگشت به گمراهى سابق

چنين كسى همين كه خدا، بلايش رابر طرف كرد، دوباره خدا را فـرامـوش مـى كـنـد و دلش بـسـوى هـمـان كـارهـاى قـبـلى اش ميل مى كند وفراموش مى كند كه همو بود كه آن همه خدا خدا مى كرد. علت اين فراموشى اين است كه شيطان ، گناهان و شهوات را در نظر اوجلوه مى دهد، آن چنان كه ياد آن شهوات جاى خالى در دل او بـراى خـدا بـاقـى نـمـى گـذارد و خـدا را، بـعـد ازمـدتـهـا خـدا خـدا كـردن ، از يـادش مـى برد. (113) اين افراد آنچنان به اين جلوه هاى شيطانى دل مى بندند و اين تزيين چنان قلب آنها را جذب مى كـنـد كه راه خود را بهترين راه مى دانند و ديگران را مسخره مى كنند كه چرا آنها هم به لذتهاى دنـيـايـى رو نـمـى آورنـد و چـرا خود را سرگرم عبادت و خدمت به خلق خدا كرده اند و در اين راه زحمتها برخود هموار مى كنند!!

هلاكت قوم ستمگر و جانشينى شمابراى آزمايش

(وَلَقـَدْ اءَهـْلَكْنَاالْقُرُونَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَمّا ظَلَمُوا وَجاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ وَما كانُوا لِيُؤْمِنُوا كـَذلِكَ نـَجـْزِى الْقـَوْمَ الْمـُجـْرِمـيـنََ ثـُمَّ جـَعـَلْنـاكـُمْ خـَلائِفَ فـِى الاَْرْضِ مـِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْطُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ) (يونس ، 13) اقـوامـى را كـه قبل از شما بودند، وقتى مرتكب ظلم شدند، هلاك كرديم . پيامبران بانشانه ها و عـلامـتهاى روشن براى هدايت آنها آمدند، ولى آنها ايمان نمى آوردند. اين چنين ، اقوام مجرم را جزا مى دهيم . بعد از آنها شما را در زمين جانشينشان گردانيده ايم . (وحكومت وقدرت را به شما داديم ) تا بنگريم شما چگونه عمل مى كنيد.

چند نكته

1 - سنت خدا

جهان ، صحنه آزمايش است و چه بسيار امتها و ملّتها دراين صحنه حاضر شده وامتحان داده انـد.

سـنّت خدا بر اين است كه هر قومى به ظلم و ستم رو آورد و كفر ورزد، به كيفر ظلم و كـفـرش نـابود شود.

/ 375