دنيا طلبان در آخرت سهمى ندارند - فرازهایی از قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرازهایی از قرآن - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

3 - سـلب نـعـمـت مـوجب ناسپاسى

در جمله (وَلَئِنْ اءَذَقْنَا اْلاِنْسانَ مِنّا رَحْمَةً) كلمه (رحمت ) به جاى (نعمت ) به كار رفته است ، در حالى كه نعمت چشيدنى است و رحمت چنين نيست ، و اين سخن اشـاره بـه ايـن اسـت كـه هـر نـعمتى كه خداوند به انسان مى دهد، مصداقى از رحمت اوست ؛ زيرا حـاجـتى از انسان برطرف مى سازد، در حالى كه خود انسان ، استحقاق آن را ندارد. معناى آيه 9 بـا تـوجـّه بـه نكاتى كه ذكر شد چنين خواهد بود اگر مانعمتهايى به انسان داده ، سپس آن را پس بگيريم ، دچار ياءس ‍ شده بشدت نوميد مـى گـردد تـا حـدى كـه گـويـى بازگشت دوباره آن نعمت را غير ممكن مى داند، آنگاه به كفران نعمت ما مى پردازد؛ تو گويى آن نعمت ، حق ثابت اوست و آن را از ما طلبكار است و ما محكوم به دادن آن هـسـتـيـم .

انـگـار مـا بـه هيچ وجه ، مالك آن نعمت نبوده و نيستيم . طبيعت انسان بگونه اى آفريده شده كه وقتى چيزى از او گرفته مى شود، ماءيوس گشته و كفران مى ورزد.

4 ـ فخور كيست ؟

(فخور) به معناى كسى است كه زياد فخر فروشى مى كند و يا با شمردن فـضـائل خـود، مـى خواهد خود را يك سرو گردن از ديگران بلندتر جلوه دهد. كلمه فخور هر جا اطـلاق شود نشانه نكوهش است ، چون دلالت بر تكبر دارد، تكبر كردن كسى كه تكبّر براى او روانيست . (147) مـنـظـور از (سـيـئات ) در ايـنـجـا، مـصـائب و بـلاهـايـى اسـت كـه نزول آن ، آدمى را آشفته حال ، دردمند و پريشان مى كند.

5 - چـرانـعمت سبب سرمستى است

معناى آيه چنين خواهد بود:اگر ما انسان را پس از گرفتارى ، به نعمتى برسانيم ، خاطر جمع مى شود كه ديگر آن مصيبتها بر نـمـى گـردد. عـلت خـاطـر جـمـعـى اش ايـن اسـت كـه خـيـال مـى كـنـد هـمـيـشـه در ايـن حـال ، بـاقـى خـواهـد مـانـد. اگـر انـسـان فـكـر مـى كـرد نـعـمـتـهـايـى كـه در اخـتـيـار اوسـت ، زوال پـذيـر اسـت ـ چـون نـعـمـت بـه دسـت او نـيـسـت بـلكـه در دسـت خـداسـت ، چـنـانـكـه احـتـمـال دارد آنـچـه از گـرفـتـاريـهـا و مـصـائب كـه از او بـرطـرف شـده ، دوبـاره بـرگـرددـ خوشحال و سرمست نمى شد، چون هيچ انسان عاقلى از امرى ناپايدار، ابراز خوشحالى نمى كند.

6 - طـايـفـه استثناء شده

خداوند، يك طايفه از انسانها را از دسته بالا استثنا نموده ، (إِلا الَّذينَ صـَبَرُا وَ عَمِلوُا الصّالِحاتِ) يعنى رهايى انسان از آن دو طبيعت نكوهيده ـ ياءس و ناسپاسى در سـلب نـعـمـت و سـرمـسـتـى و فـخـر فروشى در روى آوردن نعمتها ـ براى كسانى امكان دارد كه خويشتندار و داراى عمل صالح باشند. اين طايفه از آن دو حالت زشت رهايى مى يابند و خدا آنان را مى آمرزد. زيرا خويشتندارى آنان نـمـى گـذارد كـه در برابر مصائب ، جزع و فزع كنند و دچار نوميدى و كفر شوند، بلكه موجب مـى شـود كـه هـنـگـام رسـيـدن نـعـمـتـهـا، از خـداى تـعـالى كـه (ولّى نـعـمـت ) آنـهـاسـت غافل نگردند و در مقام شكر گزارى برآيند.

دنيا طلبان در آخرت سهمى ندارند

(مـَنْ كـانَ يـُريـدُ الْحـَيـوةَ الدُّنـْيـا وَ زيـنـَتَها نُوَفِّ إِلَيْهِمْ اءَعْمالَهُمْ فيهاوَ هُمْ فيها لا يُبْخَسُونََ اوُلئِكَ الَّذيـنَ لَيـْسَ لَهـُمْ فـىِ الاْ خـِرَةِ إِلا النـّارُ وَ حـَبـِطَ مـا صـَنـَعـُوا فـيـهـا وَ بـاطـِلٌ ما كانْوا يَعْمَلُونَ)(هود، 15ـ 16) كـسـى كـه از تـلاش خود تنها زندگى دنيا و زينت آن را بخواهد، ما نتيجه تلاش آنها را بطور كـامل مى دهيم و در آن هيچ نقصانى نمى يابند، امّا اينها همانهايى هستند كه در آخرت بچز آتش ، بـهـره اى

/ 375