خـداونـد در مـقـام شـمـارش نـعـمـتـهـاى بـهـشـتـى ، بـه بـاغـهـاى مـتـنـوع و دل انـگـيـز و چـشـمه ساران گوناگون اشاره كرده است ذكر (جنّات و عيون ) به صيغه جمع ، اشـاره بـه باغهاى متنوع و چشمه هاى فراوان بهشت است كه هر كدام لذت تازه اى مى آفريند و ويژگى خاصى دارد.(96)
3 ـ نـعـمتهاى معنوى
خداوند به نعمتهاى معنوى و روحى متقين پرداخته وبه برخى از آنها اشاره مى كند.الف ـ سلامت از هر گونه رنج و ناراحتى .ب ـ امنيت از هر گونه نگرانى ، چه از درون ، چه از بيرون .ج ـ ريـشـه كن شدن انواع صفات مزاحم و رذايل اخلاقى همچون كينه ، حسد، غرور و خيانت كه با كلمه (غِلّ) كه مفهوم وسيعى دارد به همه آنها اشاره شده است .قـابـل دقـت ايـنـكه اگر قلب انسان از اين (غِلّ) پاك نشود، هيچ نعمتى براى انسان لذت بخش نخواهد بود و نعمت سلامت و امنيت هم فراهم نخواهد شد.(97) د ـ برخوردارى از محبّت ، صفا، صميميت و برادرى كه نزديكترين پيوندهاى محبت در ميان آنهاست ، (98) هـ روبـه رو بـودن و مـقـابـل نـشـسـتن كه كنايه از محفل انس ، بدون عيب جويى و سوء قصد است (عَلى سُرُرٍ مُتَقابِلينَ)(99)، و ـ عـدم احـسـاس خـسـتـگـى و رنـج (لا يـَمـَسُّهـُمْ فيها نَصَبُ)، ز) جاودانگى و بقا (وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجينَ).بـنـابـرايـن ، در ايـن آيات در مجموع ، هشت نعمت بزرگ مادى و معنوى به تعداد درهاى بهشت آمده است .(100)
4 - پـاداش كـامـل
پـاداش كـامـل پـاداشـى اسـت كـه چـهـار خـصـوصـيـت داشـتـه بـاشـد:مـنـفـعـت قابل ملاحظه ، همراه بودن با احترام ، دورى از هر گونه ناراحتى ، و حفظ بقا و جاودانگى آن ، كه نعمتهاى بهشتى ياد شده در اين آيات هر چهار جنبه را دارند.
اصحاب اءَيْكَهْ
(وَ إِنْ كانَ اءَصْحابُ الاَْيْكَةِ لَظالِمينَ فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ وَ اِنَّهُما لَبِإِمامٍ مُبينٍ)(حجر، 79 ـ 78) اصـحـاب اءيكه هرآينه ستمكار بودند پس ، ازآنان انتقام گرفتيم و شهرهاى آن دوقوم بر سر راه آشكار است .
چند نكته
1 - اصـحـاب اءيـكـه
اصـحـاب اءيـكـه طايفه اى از قوم شعيب بودند كه در سرزمينى پر آب و جنگلى در مسير راهى كه مدينه را به شام متصل مى كرد زندگى مى كردند. (101) ايـن مـنـطـقـه بـه خـاطـر داشـتـن آب و درخـتـان زيـاد (ايـكـه ) نـام گـرفـت ، چـون (ايـكـه در اصل به معنى محل پردرخت است كه در فارسى از آن به (بيشه ) تعبير مى شود.قرائن موجود نشان مى دهد كه آنان زندگى مرفّه و ثروت فراوان داشتند.(102) رفـاه و آسـايـش بـه تـدريـج مـوجـب غـرور و طغيان آنها گرديد و دست به كارهاى زشت زدند و اعمال ظالمانه انجام دادند.قرآن به برخى از عملهاى ناشايست آنان اشاره كرده است :الف ـ اختلاس در اموال مردم .ب ـ كم فروشى .ج ـ كم ارزش جلوه دادن كالاهاى مردم و عيب تراشى براى آنها.د ـ فساد و طغيان در روى زمين .خـداونـد حـضـرت شـعـيـب عـليـه السـلام را ماءمور هدايت آنهاكرد تا از اين كارهاى ناشايست دست