1 - حـضـرت مـوسـى (ع ) در جـسـتـجـوى مـعـلّم بـزرگ
در حـديـثـى از رسول خدا (ص ) به نقل از ابى بن كعب از ابن عباس آمده است كه :(يـك روز مـوسـى در مـيـان قـوم بـنـى اسـرائيـل مـشـغـول خـطـابـه بود، كسى از او پرسيد در روى زمين چه كسى از همه اعلم است ؟ موسى گفت :كـسـى عـالمتر از خود سراغ ندارم در اين هنگام به موسى وحى شد كه ما بنده اى داريم در مجمع البـحرين كه از تو دانشمند تر است ، در اينجا موسى از خدا تقاضا كرد كه به ديدار اين مرد عالم نايل گردد و خدا راه وصول به اين هدف را به او نشان داد.) (2) حـضـرت مـوسـى (ع ) بـه هـمـراه فردى ديگر به نام يوشع بن نون ـ مرد رشيد و شجاع و با ايـمان بنى اسرائيل ـ براى يافتن فرد عالم به سوى مجمع البحرين راه افتادند، و سرانجام او را پيدا كردند و خداوند از آن چنين ياد مى كند:(فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا اتَيْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنّا عِلْماً) پـس بـنـده اى از بـنـدگـان مـا را يـافـتـنـد كـه او را مـشـمـول رحـمـت خـود سـاخـتـه و عـلم و دانش قابل ملاحظه اى تعليمش كرده بوديم .گرچه قرآن از او به اسم نام نمى برد ولى از روايات متعددى چنين بر مى آيد كه اين مرد عالم (خـضـر) بـوده اسـت و از تـعـبـير (مِنْ لَدُنّا) چنين استفاده مى شود كه علم او يك علم عادى نبوده بـلكـه آگـاهـى از قـسـمـتـى از اسـرار جـهـان و رمـوز حـوادثـى كـه تـنها خدا مى داند بوده است . (3)
2 - ادب شـاگـرد و اسـتـاد
عـلاّمـه طـبـاطـبـايى ـ ادب حضرت موسى و خضر عليهما السلام را در برخورد