چشم و گوش و دل ، مسؤ ولند - فرازهایی از قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرازهایی از قرآن - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سـخـت ترين و حساسترين مراحل زندگى آنهــاست و بيش از پيش احتيــاج و تـوقـع يـارى و مـددكـارى از فـرزنـدان خـود دارنـد.(159) آرى ، بـه پاس ساليان درازى كه فرزندان را چون جان شيرين در آغوش خود پرورش داده اند و از محبت و يارى خود سيراب ساخته اند و در تاءمين نيازها و رفاه وراحتى برخود مقدم داشته اند، اينك كه از پا افتاده و آثار رنج و خـسـتـگـى راه دراز زنـدگـى در وجـودشان مشاهده مى شود، بايد بامحبت و احترام به خدمتشان همت گماشت و با راد مردى و تلاش در پيمودن ادامه اين راه بديشان يارى رسانيد.

خـفـض بـه مـعـنـاى فـرود آوردن اسـت و (خـفـض جـنـاح ) كـنـايـه از كـمـال تـواضـع و افـتـادگـى در مـقـابـل پـدر و مـادر اسـت . تـواضـع در كـلام و تـواضـع در عـمـل . در مـعـنـاى ايـن جـمـله (وَ اخـْفـِضْ لَهـُمـا جـَنـاحَ الذُّلِّ مـِنَ الرَّحـْمـَةِ) دو احـتـمـال اسـت . احـتـمـال اول ايـنـكـه اشـاره بـاشـد بـه حـالت جـوجـه در مـقـابـل مـادر كـه بـراى برانگيختن عطوفت مادر بال و پر خود را پائين مى آورد و حالت ذلت و سكنت به خود مى گيرد. در اين صورت معناى آيه اين است كه به هنگام رويارويى و مكالمه با آنـان از روى مـحـبـت و رحـمـت چـنـان بـرخـورد كـن كـه تـواضـع و خـضـوع وافـتـادگـى تـو در مـقـابـل آنـان مـعـلوم بـاشـد. احـتـمـال دوم ايـنـكـه ايـن كـلمـه تـشـبيه به حالت پرنده باشد كه بـال گـسـتـرده مـحـبـت خود را بر روى جوجه هايش فرود مى آورد و آنها را درپناه خود مى گيرد. بـنـابـرايـن آيـه چـنـيـن اسـت كـه بـال مـحبت و عطوفت و رحمت خويش را بر آنان بپوشان و آنان رامشمول عنايت ويژه خود قرار بده .(160) البـتـه بـه نـظـر احـتـمـال اول قـوى تـر اسـت چـون فـرمـوده (جـنـاح الذل ) يـعـنـى بال خواباندن و تواضع تو از روى فروتنى ومذلت باشد حالتى كه شبيه حالت جوجه است .

چشم و گوش و دل ، مسؤ ولند

(وَ لا تـَقـْفُ مالَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ اِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤ ادَ كُلُّ اُولئُِكَ كانَ عَنْهُ مَسْئُولاً) (اسراء، 36) از آنـچـه كـه بـدان عـلم نـدارى پـيـروى مـكـن ، زيـرا گـوش و چـشـم و دل ، همه را بدان بازخواست كنند.

چند نكته

1 - فـطـرت و عـلم يـقـيـنـى

انـسان بنابر فطرت خويش واقعگرا و حقيقت طلب است و در اعتقاد و عـمـل جـز رسـيدن به واقع و متن خارج ، هدفى ندارد و اين تنها با پيروى (علم يقينى ) فراهم مـى شـود. گـمـان و شـك ، چنين خاصيتى ندارد.(161) به همين جهت ، قرآن كريم اين حكم فطرى راامـضـا كـرده و در ايـن مورد مثل ديگر مسائل دينى ، كتاب تكوين با كتاب تشريع هماهنگ گشته است .

2 - شـعـاع پـيـروى از عـلم

نـهـى از تـقـليـد و پـيـروى نـاآگـاهـانـه و تـاءكـيـد بـر عـلم و عمل مبتنى بر آگاهى ، شامل ابعاد سه گانه حيات انسان مى گردد كه عبارتند از:

الف ـ اعتقاد درونى ؛ يعنى نهى از اعتقاد به موهومات و تكيه نكردن بر امور ظّنى .

ب ـ زبان و گفتار؛ يعنى پرهيز از گفتن و قضاوتى كه بدان علم يقينى ندارد.

ج ـ عمل و كردار؛ اجتناب از پيروى راهى كه علم ، به درستى آن راه نداريم .

در نـتـيـجـه ، مـعـنـاى آيـه چـنـيـن مـى شـود كـه :در هـر اعـتـقـاد يـاعـمـلى كـه تحصيل علم ، ممكن است ، پيروى از غير علم حرام مى باشد، و در اعتقاد و عملى كه نمى شود بدان عـلم پـيـدا كـرد، زمـانـى اقـدام و ارتـكـاب جـايـز اسـت كـه يـك دليـل عـلمـى ، آن را تـجـويز نمايد، مانند گرفتن احكام از پيغمبر (ص ) و پيروى و اطاعت از آن حضرت ، عمل كردن مريض طبق دستورى كه پزشك متخصص ‍ مى دهد و مانند آن ، زيرا در تمام اين مـوارد دليـل عـلمـى داريـم كـه آنـچـه ايـنـان مـى گـويـنـد، مـطـابـق بـا واقـع اسـت ، مـانـنـد دلايل عصمت انبيا (ع ) ونيز دليل علمى برخبره بودن و حاذقيّت پزشك .(162)

3 - آفـات پـيـروى از گـمـان

پيروى از گمان ، حدس ، تخمين ، شايعات و هر آنچه غير از علم است ، خطرات بزرگى ايجاد مى كند از جمله :

/ 375