(وَ لا تـَقـْفُ مالَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ اِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤ ادَ كُلُّ اُولئُِكَ كانَ عَنْهُ مَسْئُولاً) (اسراء، 36) از آنـچـه كـه بـدان عـلم نـدارى پـيـروى مـكـن ، زيـرا گـوش و چـشـم و دل ، همه را بدان بازخواست كنند.
چند نكته
1 - فـطـرت و عـلم يـقـيـنـى
انـسان بنابر فطرت خويش واقعگرا و حقيقت طلب است و در اعتقاد و عـمـل جـز رسـيدن به واقع و متن خارج ، هدفى ندارد و اين تنها با پيروى (علم يقينى ) فراهم مـى شـود. گـمـان و شـك ، چنين خاصيتى ندارد.(161) به همين جهت ، قرآن كريم اين حكم فطرى راامـضـا كـرده و در ايـن مورد مثل ديگر مسائل دينى ، كتاب تكوين با كتاب تشريع هماهنگ گشته است .
2 - شـعـاع پـيـروى از عـلم
نـهـى از تـقـليـد و پـيـروى نـاآگـاهـانـه و تـاءكـيـد بـر عـلم و عمل مبتنى بر آگاهى ، شامل ابعاد سه گانه حيات انسان مى گردد كه عبارتند از:الف ـ اعتقاد درونى ؛ يعنى نهى از اعتقاد به موهومات و تكيه نكردن بر امور ظّنى .ب ـ زبان و گفتار؛ يعنى پرهيز از گفتن و قضاوتى كه بدان علم يقينى ندارد.ج ـ عمل و كردار؛ اجتناب از پيروى راهى كه علم ، به درستى آن راه نداريم .در نـتـيـجـه ، مـعـنـاى آيـه چـنـيـن مـى شـود كـه :در هـر اعـتـقـاد يـاعـمـلى كـه تحصيل علم ، ممكن است ، پيروى از غير علم حرام مى باشد، و در اعتقاد و عملى كه نمى شود بدان عـلم پـيـدا كـرد، زمـانـى اقـدام و ارتـكـاب جـايـز اسـت كـه يـك دليـل عـلمـى ، آن را تـجـويز نمايد، مانند گرفتن احكام از پيغمبر (ص ) و پيروى و اطاعت از آن حضرت ، عمل كردن مريض طبق دستورى كه پزشك متخصص مى دهد و مانند آن ، زيرا در تمام اين مـوارد دليـل عـلمـى داريـم كـه آنـچـه ايـنـان مـى گـويـنـد، مـطـابـق بـا واقـع اسـت ، مـانـنـد دلايل عصمت انبيا (ع ) ونيز دليل علمى برخبره بودن و حاذقيّت پزشك .(162)
3 - آفـات پـيـروى از گـمـان
پيروى از گمان ، حدس ، تخمين ، شايعات و هر آنچه غير از علم است ، خطرات بزرگى ايجاد مى كند از جمله :