در مـورد مـعـراج پـيـامـبـر، چـنـد سـؤ ال مطرح است .اولاً، مـعـراج ، قـبـل از بعثت بوده يا بعد از بعثت ؟ بيشتر روايات معراج كه در كتابهاى شيعه و سـنـى ثـبـت است ، قبل از بعثت بودن معراج را رد مى كند و اكثر علماى اسلام نيز بر اين اعتقادند كه معراج ، بعد از بعثت بوده است .(138) ثـانـيـاً، مـعراج در خواب بوده يابيدارى ؟ ظاهر آيه شريفه كه مى فرمايد:خداوند بنده اش را شـبـانـه از مـسـجـد الحـرام بـه مـسـجـد الاقـصـى بـرد، ايـن احـتـمـال را كـه سـفـر مـعـراج در خـواب بـوده ، رد مـى كـنـد. هـمـچـنـيـن آيـات اول سـوره نـجم نيز مى فرمايد:چشم منحرف نشد و خطا نكرد، او بزرگترين آيات پروردگار خود را ديد.عـلاوه بـر اينها، آيه در مقام منت نهادن و در عين حال ثناى خداى سبحان است كه چنين پيشامدى بى سـابـقـه اى را پـيـش آورده و چنين قدرت نمايى عجيبى كرده است . بديهى است كه مساءله قدرت نمايى با خواب ديدن چندان سازگار نيست ، چون خواب را چه صالح و چه غير صالح مى بيند و چه بسا افراد فاسق و فاجر، خوابهايى مى بينند كه از خوابهايى كه يك مؤ من متقى مى بيند عـجـيـبـتـر اسـت . گـذشـتـه از ايـن خـواب در نـظـر عـمـوم مـردم چـيـزى نـيـسـت كـه آن را دليل بر قدرت يا سلطنت خدا بدانند.(139) ثـالثـاً، مـعـراج جسمانى بوده يا روحانى اكثر علماى مذاهب اسلامى بر اين اعتقادند كه معراج از مـكه تا مسجد الاقصى و از آنجا به آسمانها جسمانى بوده و پيامبر (ص ) در عالم بيدارى و با جسم شريفشان به معراج رفته اند. آيات قرآن و روايات در اين مطلب ظهور يا صراحت دارند.عـلامـه مـجـلسـى بـعـداز بـحـث در مـورد مـعـراج واثـبـات مـعـراج جـسـمـانـى ونقل دلايل مى نويسد:(بـدان كـه مـعـراج آن حـضـرت بـا جـسـم شـريفش در يك شب به مسجد الاقصى و بعد از آن به آسمانها، از چيزهايى است كه آيات و روايات متواتر از شيعه و سنى بر آن دلالت دارد و انكار ايـن مـطـلب يا تاءويل آن به معراج روحانى و يا سفر در خواب ، نتيجه كمى تحقيق و تفحص در روايـات مـعـصـومـيـن ، يا ضعف يقين و ديندارى و يا اثر خدعه و نظريات گمراه كننده فيلسوف نـمـايـان اسـت . گـمان نمى كنم در هيچكدام از اصول مذهب به اين اندازه روايت وارد شده باشد و نـمـى دانم علت چيست كه اصول ديگر را پذيرفته و در آن ادعاى علم مى كنند (با اينكه روايات وارده در آن باب كم است ) ولى در اين مورد توقّف مى كنند...).(140)
4 - مـعـجـزه آشـكـار
پـذيـرفـتـن مـعـراج بـراى بـعـضـى مـشـكـل است ، چون پيمودن اين مسافت طولانى را در مدت يك شب آن هم در بيدارى و با جسم مادى ، غير عادى و غير قابل قبول مى دانند. در جواب بايد گفت :اگر كسى ادعا كند كه با قدرت عادى و بـا امـكـانـات مـادى در آن زمـان چـنـيـن مـسـافـرتـى را انـجـام داده ، قـابـل قـبـول نـيـسـت ولى مـا مـعـتـقـديـم كـه خـداونـد عـالم كـه بـر تـمـام عـلل و اسـباب ، مسلط است براى اكرام بنده اش و براى نشان دادن آيات عظمت به او، به قدرت بـى كـران خـود او را سـيـر داده ، مـلكـوت جـهـان را به او نمايانده است و اين نيز قدرت نمايى خداست كه از دايره علل و اسباب مادى بيرون بوده ، جاى انكار ندارد.