ايـنـكـه در ايـن آيـه انـسـانـهـا (جـانـشـيـنـان زمـيـن )، مـعـرفـى شـده انـد، بـه دو صـورت قـابـل تـفـسـيـر اسـت ؛ يـكـى ايـنـكـه انـسـان ، مـظـهـر صـفـات جلال و جمال و اسماءِ حسنى بوده ، سمبل آفرينش و مقصود اصلى خلقت است . او تنها موجودى است كـه صـلاحـيـّت كـسـب اخـلاق الهـى و تـقـديـس و تـسـبـيـح خداوند را دارد. او از كرامت خاصّ الهى بـرخـوردار وبـار امانت بر دوش اوست .تنها انسان است كه وارث زمين گشته و ماءذون ومُجاز در تصرّف مواهب طبيعت است . دوّم اينكه خداوند، انسان موجود راخليفه و جانشين نسلهاى منقرض شده ، قرار داده است . (139)
2 ـ فلسفه برتريهاى ذاتى
خداوند به مقتضاى حكمتش ، مردم را در شايستگيها و لياقتهايشان متفاوت قرار داد و برخى را در عـقـل ، ذوق ، عـلاقـه و نـيـروى جـسـمـى ، بـربـرخى ديگر برترى داد و هدف از اين تفاوتها و بـرتـريها آزمايش مردم بود كه بدين سان آنها را بيازمايد و چهره واقعى آنان را به خودشان نشان دهد كه استعدادهاى متنوع را درچه مواردى به كار مى گيرند.عـلاوه بـرآن ، تـفـاوتـهـاى ذاتـى و امـتـيـازات طـبـيـعـى ، خـود عـامـل حـركـت و پـايه انسجام است . همچنين متفاوت بودن انسانها از نظر استعدادهاى گوناگون ، مـوجـب تـقـويـت حسّ تجدّد طلبى و روحيّه نوگرايى و نوآورى است ونيز زمينه ساز رفع نيازها، كـمـبـودهـا وتـاءمـيـن امـكـانات ضرورى كه از لوازم اجتناب ناپذير يك زندگى اجتماعى و حيات معقول است ؛ چرا كه رفع نيازمنديهاى مختلف ؛ استعدادهاى گوناگون و متنوّعى را مى طلبد.پـس تـفـاوت ، مـنـشـاء تـكـامـل اسـت . حـروف بـيـسـت وهـشـتـگـانـه عـربـى بـا تـفـاوتـى كـه در شـكـل ، آهنگ و مخرج دارند، سبب پيدايش بى نهايت كلمه شده اند كه اگر همه آنها يكسان بودند حـتـى يـك كـلمـه هـم وجـود نـداشـت . اگـر جـهـان تـاريـكـى مـحـض بـود؛ هـيـچ چـيـز قـابـل ادراك نبود و اگر نور محض بود؛ چيزى مشاهده نمى شد. ما اشياء را در تفاوتشان احساس مى كنيم .اگـر شـمـا بـا گـچ سـفـيـد، روى صـفـحـه سـفـيـد چـيـزى بـنـويـسـيـد، قـابـل خـوانـدن نـيـسـت .پـس تـفـاوتـهـامـنـشـاءبـركـت اسـت وايـجـاد تعادل مى كند همه كشفها و فهمهانتيجه تفاوتهابوده است .
3 ـ محور تفاوت
مـقصود از تفاوت و (رفعت درجات ) در اينجاتفاوت در استعدادها، سليقه ها و انتخابها و... است نه برترى در بعد انسانى ؛ همان چيزى كه يهود و نصارا به آن معتقدند و خود را نژاد برتر مى دانند. (140) شناسنامه سوره اعراف
فشرده مطالب آيات (1 ـ30) اعراف
سـوره اعـراف از سـوره هـاى مكّى قرآن است . درآغاز سوره ، اشاره كوتاهى به مساءله (مبداء و مـعـاد)