حُبّ دنيا، موجب گمراهى - فرازهایی از قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرازهایی از قرآن - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نزول قرآن ، بسيج كردن نيروى مردم براى انسانيت است ، زيرا بيرون بردن از ظلمتها بسوى نور با دعوت و ابلاغ سطحى انجام مى گيرد و تحقق آن نيازمند مبارزه پيگير و دسته جمعى و سازمان يافته است تا جهل و خرافه پرستى و اوضاع فاسد، سامان يابد.(40)

4 - رهـايـى از ظـلمـات

از آيـه مـزبـور بـر مـى آيـد كـه هـر مـكـتـبـى غـير از اسلام را مردم هنگام نـزول قـرآن بـه عـنـوان عـقـيـده و مـكـتـب بـرگـزيـده بـودنـد ـ گـرچـه در اصـل ريـشـه الهـى هـم داشـتـه اسـت چـون مـسـيـحـيـت و آيـيـن يـهـود ـ بـه نـوعـى ظـلمت و گمراهى تبديل گرديده ، و آنچه كه جوامع كنونى ـ على رغم دسترسى به قرآن ـ به عنوان مكتب و ايده خـود پـذيـرفـتـه انـد جـز گـمـراهـى وتـاريـكـى چـيزى نيست ، چون (ناس ) كلى ومطلق است و شامل همه مردم زمان پيامبر و بعد از آن و پيروان همه اديان و مكاتب مى باشد. از اين آيه استفاده مـى شـود كـه پـيـروى از هـر آيـيـن و مـكـتـبـى جـز اسـلام مـردود وبـاطـل اسـت . البـتـه كـتـاب تـورات و انـجـيـل نـيـز كـه از طـرف خـداونـد نازل شده ، هدايتگر و نور بوده است ولى بعد تحريف شده و آنچه از حقايق كه در ضمن اين كتب تـحـريـف شـده وجـود داشـتـه بـراى هـدايتگرى كافى نبوده و نيست . در ضمن خود اين كتابها هم پيروان خود را به آمدن پيامبر اسلام مژده داده و آنها را به پيروى از آن بزرگوار دعوت نموده اند و يهود و نصارا با ايمان نياوردن به پيامبر اسلام در واقع بى ايمانى خود را به كتاب و پيامبر خود ثابت كرده اند.

5 - نور و ظلمات

مقصود از ظلمات و نور، گمراهى و هدايت است . در قرآن ظلمات بصورت جمع و نـور بـصـورت مـفرد آمده است ، بدين جهت كه هدايت از جانب خداست و خدا هم يگانه است . پس بين عـنـاصـر و اجـزاى هـدايـت و مـصـاديـق آن مـغـايرت نيست بر خلاف گمراهى كه پيروى از هواهاى نـفـسانى و شياطين است و آنها نيز با هم مغايرند و هيچ گونه وحدتى در ميان آنها نيست . از اين روسـت كـه خـداونـد بـنـدگانش را از پيروى راههاى مختلف باز داشته و آنها را به تبعيت از راه مستقيم خويش كه يگانه است ، فرا مى خواند.

(وَ اءَنَّ هـذا صـِراطـى مـُسـْتـَقـيـمـاً فـَاتَّبـِعـُوهُ وَ لاتـَتَّبـِعـُوا السُّبـُلَ فـَتـَفـَرَّقَ بـِكـُمْ عـَنْ سَبيلِهِ)(41) و اين است راه راست من . از آن پيروى كنيد و به راههاى متعدّد مرويد كه شما را از راه خدا پراكنده مى سازد.

6 - خـصـوصـيـات راه خدا

چنان كه خود خداوند، عزيز و حميد است ، يعنى وجودى است كه بر همه چـيـز قـاهـر و غـالب اسـت و چـيـزى او را مغلوب خود نمى سازد و حميد است يعنى همواره و در همه حـال ، سـزاوار حـمـد و ثـنـا و سـپاس و ستايش است و نيز راهى را كه براى هدايت مردم قرار داده عزيز و حميد است .(42) راهى است كه رهروش را از ذلت مى رهاند و به قلّه عظيم شرف و عزت مى رساند؛ و بگونه اى است كه دست بيگانگان او رامغلوب نمى سازد و هميشه سزاوار مدح و ستايش است وتحسين همگان را بر مى انگيزد، گويا ارزش ذاتى پيدا مى كند.

حُبّ دنيا، موجب گمراهى

(... اَللّهِ الَّذى لَهُ مـا فـِى السَّمـواتِ وَ مـا فـِى الاَْرْضِ وَ وَيـْلٌ لِلْكـافِرينَ مِنْ عَذابٍ شَديدٍَ اَلَّذينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَيوةَ الدُّنْيا عَلَى الاْ خِرَةِ وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبيلِ اللّهِ وَ يَبْغُونَها عِوَجاً اُولئِكَ فىِ ضَلالٍ بَعيدٍ)(ابراهيم ، 3 ـ 2) خـدايـى كـه هـر چه در آسمانها و زمين است از آنِ اوست ، و واى بر كافران از عذابى سخت . آنان كه زندگى دنيا را بر آخرت ترجيح مى دهند و مانع راه خدا مى شوند و آن را منحرف مى خواهند، آنان سخت در گمراهى هستند.

چند نكته

1 - رابـطـه انـسـان بـا دنـيـا و آخـرت

رابـطـه انـسـان بـا دنـيـا و جـهـان آخـرت از سـه حال خارج نيست :

الف ) اختيار دنيا و ترك آخرت

/ 375