ايمان شرط قبولى عمل - فرازهایی از قرآن نسخه متنی

This is a Digital Library

With over 100,000 free electronic resource in Persian, Arabic and English

فرازهایی از قرآن - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آنان داورى كند (112). (114)

ايمان شرط قبولى عمل

(فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصّالِحاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلا كُفْرانَ لِسَعْيِه وَ اِنّالَهُ كاتِبُونَ)(انبياء، 94) هـر كس از كارهاى شايسته انجام دهد در حالى كه ايمان داشته باشد. كوشش او پوشيده نخواهد ماند و ما اعمالش را مى نويسيم .

چند نكته

1 - راه نـجـات

خـداونـد مـتـعـال در آيـه شـريـفـه بـالا، راه نـجـات را ايـمـان و عـمل صالح شمرده است . مراد از ايمان در اين آيه با در نظر گرفتن آيات گذشته كه در مورد ربـوبـيـت خـدا بود، اعتقاد و ايمان به خداست . ازسوى ديگر، ايمان به خدا از ايمان به انبياى الهى و اوصياى آنان و ايمان به آخرت جدانيست . پس راه نجات ، ايمان به توحيد، نبوت و معاد و انجام عمل صالح است . (115)

2 ـ آيـا ايـمـان بـدون عـمـل مـفـيـد اسـت ؟

در ايـن آيـه ، عـمـل صـالح نـيـكـوكـاران مـؤ مـن قـابـل پـاداش شـمـرده شـده اسـت ؛ هـمـچـنـانـكـه آيـات حـبـط اعـمـال ، دلالت دارد بـر ايـنكه عملِ به ظاهر خوب كافران و منكران از بين رفته و نابود خواهد شـد. امـا ايـمـان بـدون عـمـل چـگـونـه ؟ از ايـن آيه و آيات ديگر فهميده مى شود كه اگر ايمان بـاعـمـل صـالح هـمـراه نـبـاشد، نجات بخش ‍ نيست مگر اينكه بنده بعد از ايمان آوردن ، فرصت عمل كردن نداشته باشد.

علاّمه طباطبايى مى نويسد:

(بعضى از مفسران به آيه 158 انعام :يَوْمَ يَاءْتى بَعْضُ اياتِ رَبِّكَ لايَنْفَعُ نَفْساً ايمانُها لَمْ تـَكـُنْ ا مـَنـَتْ مـِنْ قـَبـْلُ اَوْ كـَسـَبـَتْ فـى ايـم انـِه ا خـَيـْراً) (116) اسـتـدلال كـرده انـد كـه ايـمـان مـادامـى كـه هـمـراه بـاعـمـل نـبـاشـد، هـيـچ اثـرى نـدارد. ايـن استدلال صحيح است ولى نه به طور مطلق ، زيرا آيه شريفه تنها بيان اين جهت است كه اگر بـراى كـسـى مـمـكـن بـود ايـمان بياورد و نياورد و يابراى در مقام كسى ممكن بود پس ‍ از ايمان آوردن ، عـمـل صـالح انـجـام دهـد ولى انجام نداد تا با مرگ مواجه شد، ايمان او درموقع مرگ يا ديـدن عـذاب بـراى او مـفـيـد نـيـسـت . امـا كـسـى كـه بـه مـيـل و اخـتـيـار ايـمـان آورد ولى اجـل مـهلتش نداد كه عمل صالح انجام دهد و در حال ايمان كسب خيرى بنمايد، آيه شريفه متعرض حـال او نيست ، بلكه بر عكس دلالت و يا دست كم اشعار دارد بر اينكه ايمان نافع ، آن ايمانى اسـت كـه اولاً از روى اخـتـيـار و مـيل باطنى باشد نه اينكه ديدن مرگ و يا عذاب او را ناچار به اظهار ايمان كرده باشد و ثانياً آن ايمان را گناهان تباه نساخته باشد.) (117) پـس نـتـيـجـه مـى گـيـريـم كـه عـمـل بـدون ايـمـان مـفـيـد نـيـسـت هـمـچـنـانـكـه ايـمـان بـدون عـمـل نـيـز مـفـيـد نـمـى بـاشـد و تـنـهـا راه نـجـات ايـمـان و عمل صالح است .

3 - مـژده

از آنـجا كه مؤ منان معمولاً در اثر غفلت و ناآگاهى و غلبه هوا و هوس مرتكب گناهانى شـده و تـوفـيـق انـجـام هـمـه اعـمـال صـالح را نـمـى يـابـنـد، خـداونـد بـه فـضـل و رحمت خود به آنان تخفيف مى دهد و با فراخواندن آنان به توبه و دادن اجازه شفاعت ، آنـان را بـه بـخشيده شدن اميدوار مى سازد. از سوى ديگر در اين آيه مى فرمايد:(فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصّالِحات ...) هر كس ‍ مقدارى از اعمال نيك را بجا آورد، سعى و تلاشش ستوده و...) با اين جـمـله نـويـد مـى دهـد كـه مـؤ مـنـى كـه مـقـدارى از اعـمـال صـالح را انـجـام داده بـاشـد، اهل نجات است . (118)

صالحان ، وارثان زمين

(وَ لَقـَدْ كـَتـَبـْنـا فـىِ الزَّبـُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ اَنَّ الاَْرْضَ يَرِثُها عِبادِىَ الصّالِحُونَ)(انبياء، 105) ما در زبور ـ پس از تورات ـ نوشتيم كه اين زمين را بندگان صالح من به ارث خواهند برد.

چند نكته

1 - وراثـت زمـيـن ، پـاداش مـؤ مـنان نيكوكار

خداوند در آيه شريفه بالا، به بندگان صالحش ، وراثـت

/ 375