فتنه هاروت و ماروت - فرازهایی از قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرازهایی از قرآن - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

1 - نـسـبـت و دوسـتـى بـا خـدا

آنـان خـود را فـرزندان و نزديكان به خدا مى پندارند. اين اعتقاد بـاطـل ـ كـه از نـظـر قـرآن مـردود اسـت ـ سـبـب انـجـام بـسـيـارى از اعمال خلاف و زشتيها شده كه پيشتر به آن اشاره شد.

2 - بى نيازى خود و نيازمندى خدا

بعضى از يهوديان با شنيدن آيه :

(مَنْ ذَالَّذى يُقْرِضُ اللّهَ قَرْضاً حَسَناً) 100 گـفـتـنـد:پـس مـعـلوم مـى شـود كـه مـا غـنـى هـسـتـيـم و خـدا فـقـيـر. خـداونـد ايـن پـنـدار باطل آنان را محكوم كرد و فرمود:

(لَقَدْ سَمِعَ اللّهُ قَوْلَ الَّذينَ قالُوا اِنَّ اللّهَ فَقيرٌ وَ نَحْنُ اَغْنياءُ) 101 خداوند سخن كسانى را كه گفتند:خدا فقير است و ما ثروتمند، شنيد.

آرى ،آنان نفهميدند كه آيه قرض در صدد تشويق مؤ منان به كارهاى نيكوست و با اين بيان مى خـواهـداجـر بـسـيـار بـزرگ نـيكوكاران و قرض دهندگان رامشخص كند وآنان را طرف حساب خود قرار داده تا با آرامش و بدون اضطراب به انجام امور خير، از جمله قرض ‍ دادن بپردازند.

3 - در انحصار داشتن بهشت

يهوديان و مسيحيان گمان مى كردند كه بهشت مخصوص آنان است و ديگران حق ورود به آنجا را ندارند.

(وَ قالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ اِلاّ مَنْ كانَ هُوداً اَوْ نَصارى تِلْكَ اَمانيُّهُمْ قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ اِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ) 102 و گفتند:هرگز كسى جز يهودى و نصرانى به بهشت نمى رود. آن (تنها) آرزوهاى آنهاست ، به آنها بگو اگر راست مى گوييد دليل خود را بياوريد.

از سـوى ديـگـر، معتقدند كه به جهنم نيز نمى روند و اگر هم بروند براى مدتى محدود خواهد بود:

(وَ قـالُوا لَنْ تـَمَسَّنَا النّارُ اِلاّ اَيّاماً مَعْدُودَةً قُلْ اَتَّخَدْتُمْ عِنْدَاللّهِ عَهْداً فَلَنْ يُخَلِّفَ اللّهُ عَهْدَهُ اَمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ ما لا تَعْلَمُونَ) 103 و گـفـتند:هرگز آتش ما را لمس نخواهد كرد، مگر ايام اندكى ، بگو آيا نزد خدا عهدى بسته ايد تا خدا هرگز خلاف آن عهد نكند يا بر خدا چيزى را كه نمى دانيد مى بنديد؟

4 - ذى حـق دانـسـتـن خويش

بعضى از يهوديان از پرداخت حقوق ديگران سرباز مى زدند و معتقد بودند كه اموال ديگران براى آنان احترامى ندارد. قرآن سخن آنان را چنين بازگو مى كند:

(ذلِكَ بِاَنَّهُمْ قالُوا لَيْسَ عَلَيْنا فِى الاُْميّينَ سَبيلٌ) 104 آن (خـيـانـت در امـانـت )بـه ايـن سـبـب بـود كـه مى گفتند اميين (غير يهوديان ) بر ما راهى (حقى ) ندارند.

مـلت يـهـود بـراى پـرداخـت حـقـوق ديـگـران ، جـز (قدرت ) هيچ اصلى را به رسميت نشناسد و مسلمانان نيز براى مقابله با يهود جز توسل به زور راهى ندارند. حوادث سالهاى گذشته در مـنـطـقـه خـاورمـيـانـه بـه اثبات رساند كه حقوق از دست رفته ملتها، توسط يهود، به وسيله مـذاكـره سـازش يـاتـصـويـب قـطـعـنـامـه و يـا با خواهش و درخواست به دست نمى آيد و آنان در صورتى كه قدرتى بالاتر از خود نبينند، حاضر به پرداخت حقوق ديگران نيستند.

فتنه هاروت و ماروت

(وَاتَّبـَعـُوا مـا تـَتـْلُوا الشَّيـاطـيـنُ عـَلى مـُلْكِ سـُلَيْمانَ وَ ما كَفَرَ سُلَيْمانُ وَ لكِنَّ الشَّياطينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النّاسَ السِّحْرَ وَ ما اءُنْزِلَ

/ 375