سرنوشت ملتها - فرازهایی از قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرازهایی از قرآن - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

2 - مـوانـع هـدايـت

سـربـاز زدن از پذيرش حق و پرداختن به كفر يا فساد، علاوه بر اينكه از دلبـسـتـگـى بـه لذتـهـا و سـرگـرمـيـهـاى دنـيـوى نـاشـى مـى شـود،تـحـت تـاءثـيـر عامل ديگرى نيز پديد مى آيد و آن دلخوشى به اميد و آرزوهاى بى اساس و توجيهات پوشالى است .

فـريـفـتـه شـدن بـه جـملاتى مانند:(كى از قيامت خبر آورده ؟!)، ( خدا خود مى بخشد!)، (در آيـنده ، توبه خواهيم كرد) و... ديدگان را در خواب و خيالى فرو مى برد كه سرانجام روزى بـا مشاهده قهر خدا يا مرگ يا عذاب باز خواهد شد و آن وقت ، كار از كار گذشته است و فرصت هيچگونه تصميم گيرى نيست .

3 - روز حـسـاب

چه كسى در زندگى دنيا پيروز و برنده است ؟ اگر زندگى دنيا بامرگ به پـايـان مـى رسـيـد، مـمـكـن بـود كـسـانـى را كـه بـهـره بـيـشـتـرى ـ روا يـا نـاروا، حلال ياحرام ـ از دنيا برده اند، برنده بدانيم اما با اعتقاد به ادامه اين زندگى در جهان ديگر و بـازپـرسـى در روز حـسـاب بـايـد گـفـت :پـيـروز كـسـى اسـت كـه بـا ايـمـان كامل به هشدار مناديان الهى و با عمل صالح ، خود را براى حسابرسى در قيامت آماده مى كند.

سرنوشت ملتها

(وَ ما اَهْلَكْنا مِنْ قَرْيَةٍ اِلاّ وَ لَها كِتابٌ مَعْلُومٌَ ما تَسْبِقُ مِنْ اُمَّةٍ اَجَلَها وَ ما يَسْتَاءْخِرُونَ) (حجر، 5 ـ 4) مـا هـيـچ شـهـر و ديـارى را هـلاك نـكـرديـم ، مـگـر آنـكـه اجـل مـعـيـن (و زمـان تـغـيـيـر نـاپـذيـرى ) داشـتـنـد. هـيـچ گـروهـى از اجل خود پيشى نمى گيرد و از آن عقب نخواهد افتاد.

چند نكته

1 - سـرنـوشـت مـشـخـص جوامع

هر جامعه اى زندگى و آغاز و انجامى دارد، همان گونه كه فرد فـرد انـسـانـهـا نيز چنين هستند. بدين ترتيب ، هر يك از افراد انسان كتابى دارد،(90) امتها نيز داراى كتاب و اجل و سرنوشت معينى هستند.(91)

2 - عـبـرتها

تاريخ ، داستانى است كه ما، هم خواننده و هم نويسنده آن هستيم . آنچه ، ديگران با عـمـل خـود نـوشـته اند مى خوانيم و با عمل خود، دنباله آن را مى نويسيم . تابناكى يا تيرگى صـفـحـاتـى كـه مـا رقـم مـى زنـيـم به عواملى بستگى دارد؛ از جمله عبرتى كه از ماجراهاى اين داسـتان چند هزار ساله گرفته ايم . غفلت از سنتهاى تاريخ و چشم پوشى از حقايق و حوادث ، به معناى ناديده گرفتن خطرات و پرتگاهها و فرو افتادن در دامها و دره هاست .




  • هر كه نامخت از گذشت روزگار
    هيچ ناموزد زهيچ آموزگار



  • هيچ ناموزد زهيچ آموزگار
    هيچ ناموزد زهيچ آموزگار



هر انسان و جامعه اى عمرى معين دارد. اين از مهمترين سنتهاى تاريخ است .

عقربه زمان بر نمى گردد. از ثانيه ها بايد بيشترين استفاده را برد.




  • اى كه دستت مى رسد كارى بكن
    پيش از آن كز تو نيايد هيچ كار(92)



  • پيش از آن كز تو نيايد هيچ كار(92)
    پيش از آن كز تو نيايد هيچ كار(92)



عدم تحريف قرآن

(اِنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ اِنّا لَهُ لَحافِظُونَ)(حجر، 9) بى گمان اين ماييم كه قرآن را نازل كرديم و بى ترديد، خود نگاهبان آنيم .

چند نكته

1 - مراد از ذكر

آيه شريفه بالا همان گونه كه از ظاهر آن نيز بر مى آيد درباره حفظ قرآن و نفى تحريف آن است برخى پنداشتند كه مراد از (ذكر) پيامبر (ص ) است و آيه وعده حفظ ايشان را مـى دهـد. ايـن تـصـويـر درسـت نـيـسـت چـون بـراى (ذكـر) از فـعـل (نـزلنـا) ـ فـرو فـرسـتـاديـم ـ استفاده كرده است نه (ارسلنا) ـ يعنى روانه كرديم ، فـرسـتـاديـم ـ از طـرف ديـگـر، آيه مزبور پاسخ مشركان را مى دهد كه در مقام تمسخر پيامبر گفته بودند:(يا اَيُّهَا الَّذى نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ اِنَّكَ لَمَجْنُونٌ)(93)

/ 375