دست خدا درجنگ - فرازهایی از قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرازهایی از قرآن - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

رسول و نزديكان آن بزرگوار (41) يادآورى صحنه جنگ بدر واراده خدا بر پيروز كردن حق و شـكـست باطل درآن صحنه (42) كم جلوه دادن كفار در خواب به پيامبر تا مسلمانان به پيروزى امـيـدوار شـونـد وكـم نـشـان دادن مـسـلمـانـان بـه كـفـار و كـفـار بـه مـسلمانان تا طرفين برجنگ دليرشوند(43 ـ 44).

دست خدا درجنگ

(فـَلَمْ تـَقْتُلُوهُمْ وَلكِنَّ اللّهَ قَتَلَهُمْ وَمارَمَيْتَ اِذْرَمَيْتَ وَلكِنَّ اللّهَ رَمى وَلِيُبْلِىَ الْمُؤْمِنينَ مِنْهُ بَلاءً حَسَناً اِنَّ اللّهَ سَميعٌ عَليمٌ)(انفال ، 17) شـمـا آنـهـا را نـكـشـتيد و ليكن خدا آنها را كشت و هنگامى كه تو (خاك به صورت آنها) پرتاب كـردى ، تـو پـرتـاب نـكـردى بلكه خدا پرتاب كرد تا از ناحيه خود مؤ منان را به آزمايشى نيكو بيازمايد كه خداوند شنوا و داناست .

چند نكته

1 ـ اراده الهى

خـداونـد درآيـات بـسـيـارى به مؤ منان ، وعده داده است كه اگر تقوا پيشه كنند و براى خدا به جـهـاد بـا كـفـار و سـدكـنـنـدگـان راه خـدا قـيـام كـنـنـد، يـارى خـود را شامل حال آنان گرداند. صحنه جنگ بدر از نمونه هاى عينى تحقق اين وعده الهى است .

در سـال دوم هـجـرى ، كـاروان تـجـارتـى بـزرگـى از مـشـركـان مكه رهسپار شام شد. به هنگام بـرگـشـت كـاروان ، پـيـامـبـر ومـسـلمانان براى مصادره كاروان از مدينه خارج شدند. سرپرست كـاروان از حـركت مسلمانان آگاه شد و ضمن حركت دادن كاروان بسوى بيراهه به قريش پيام داد كـه بـراى حـمـايـت از كـاروان اقدام كنند. مسلمانان كه ازمدينه به اميد تصاحب كاروان تجارتى بـيـرون آمده بودند، با خبر شدندكه كاروان از قلمرو تعقيب آنان خارج شده و جنگجويان قريش براى حمايت از كاروان بسوى آنان آمده اند. پيامبر (ص ) با ياران به مشورت نشست و سرانجام بنا شد با جنگجويان روبه رو شوند. آيات شريفه درمورد اين مرحله مى فرمايد:

به يادآوريد آن زمانى كه خداوند دستيابى به يكى از دو گروه (كاروان تجارى يا رزمندگان قـريش ) را به شما وعده داد و شما دوست داشتيد كه آن گروه ، كاروان تجارتى باشد كه قوه و قـدرت نـداشـت ، ولى خـداونـد اراده كـرده بـود كـه حـق را پـا بـرجـا سـاخـتـه و دنـبـاله و نسل كفار را قطع كند. (206) در آيه ديگرى بدين مضمون مى فرمايد اگر شما با كفار وعده مى گذاشتيد كه دراين موضع ، اجـتـماع كنيد، سپس با خبر مى شديد كه تعداد كفار زياد است و با تعداد كم خودتان مقايسه مى كـرديد، وعده را مى شكستيد و در ميعادگاه ، حاضرنمى شديد و ليكن خداوند، شما را بدون اراده قبلى خودتان ، دراينجا گرد آورد و با دشمن روبه رو گردانيد تا اراده حتمى و نافذ خود را در پيروز كردن حق و شكست دادن باطل به مرحله اجرا بگذارد. (207) بـنـا بـه بـيـان ايـن آيات و بعضى آيات ديگر، اراده خداوند بر پيروز شدن مسلمانان و شكست كـفـار، قـرار گـرفـتـه بـود و بـا ايـنكه مسلمانان از روبه رويى با كفار، كراهت داشتند، ولى بـدون ايـنـكـه از اول قصد مقابله با رزمندگان قريش را داشته باشند، از خانه بيرون آمدند و نـاگـاه در مقابل عمل انجام شده قرار گرفتند. كاروان ازدسترس آنان خارج شده بود و دشمن در مـقـابـل آنـان قـرار گـرفته بود. گفتنى است كه كفّار نيز از ابتدا قصد جنگ نداشتند، آنها به قـصـد حـمـا يـت كـاروان تـجارتى ازمكه خارج شدند و وقتى كاروان بسلامت از معركه گريخت ، بعضى وظيفه را تمام شده مى پنداشتند، ولى خداوند براى اينكه اراده خود را اجرا كند، هر كدام را درنگاه ديگرى كم جلوه داد تابرجنگيدن ، دلير شوند و بدين صورت اراده خود را محقق ساخت . (208)

2 ـ امدادهاى غيبى

خداوند در اين صحنه مؤ منان را با امدادهاى متعددى ، يارى داد از جمله :

الف ـ وعده پيروزى به يكى از دوطايفه

ب ـ كم نشان دادن دشمن به پيامبر درخواب تا وقتى پيامبر خوابش را براى مسلمانان تعريف مى كند، آنان به پيروزى ، اميدوار شوند.

/ 375