(بَقيَّةُ اللّهِ خَيْرٌ لَكُمْ) چنين مى شود:اگر به خداوند، ايـمـان داريد سود حلال كه بقيه اى است الهى و خداوند شما را از طريق فطرت بسوى آن هدايت مـى كـنـد، بـهـتـر از مـالى اسـت كـه از طـريـق كـم فـروشـى و كـم گـذاردن در مـيـزان وكيل به دست مى آوريد. (152) اين آيه بقيه سفارش حضرت شعيب به قوم خويش است و در حـقـيـقـت توضيح دستوراول اوست كه بدانها فرمود:پيمانه و وزن را با عدالت وفا كنيد (و تـمام دهيد) و بر اشياء مردم (براى پايين آوردن قيمت ) عيب مگذاريد و از حق آنان نكاهيد و در زمين فساد مكنيد. (153)
در پاره اى از تعبيرات ، كلمه (بقية اللّه ) نام حـضـرت مـهـدى شـمـرده شـده است كه اشاره به وجود پرفيض و صاحب فضيلت اوست كه ذخيره بزرگ الهى براى برافراشتن پرچم عدالت در جهان است . تفسير (صـافـى ) ذيـل هـمـيـن آيـه از كـتـاب (اكـمـال الديـن ) نـقـل مـى كـند كه امام محمّد باقر(ع ) فرمود:
نخستين سخنى كه امام مهدى (ع ) پس از قيام خود مى گويد، اين آيه است :
(بَقِيَّةُ اللّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ) سـپـس مـى گـويـد:منم بقية اللّه و حجت و خليفه او در ميان شما آن گاه هيچ كس بر او سلام نمى كند مگر اينكه مى گويد:
(السَّلامُ عَلَيْكَ يا بَقَّيةَ اللّهِ فى اءَرْضِهِ) (154)
(فَاءَمَّا الَّذينَ شَقُوا فَفِى النّارِ لَهُمْ فيها زَفيرٌ وَ شَهيقٌ خالِدينَ فيها ما دامَتِ السَّمواتُ وَاْلاَرْضُ إِلاّ مـاشـاءَ رَبُّكَ إِنَّ رَبَّكَ فـَعـّالٌ لِمـا يـُريـدُ وَ اءَمَّا الَّذيـنَ سـُعـِدُوا فـِى الْجـَنَّةِ خـالِديـنـَفـيـهـا مادامَتِالسَّمواتُ وَاْلاَرْضُإِلاّماشاءَرَبُّكَعَطاءً غَيْرَمَجْذُوذٍ)(هود،106ـ108) امـا آنـها كه شقاوت ، پيشه كردند در آتشند و براى آنها زفيرو شهيق (ناله هاى طولانى و دم و بـازدم آتـش جـهـنـم ) اسـت . جـاودانـه در آن خـواهند ماند، تا آسمانها و زمين برپاست ، مگر آنچه پـروردگـارت بـخـواهد كه پروردگارت هر چه را اراده كند انجام مى دهد. امّا آنها كه سعادتمند شـدنـد، در بـهـشـت ، جـاودانـه خـواهـنـد بـود، مـادام كـه آسـمـانـهـا و زمـيـن بـرپاست ، مگر آنچه پروردگارت بخواهد، بخششى قطع نشدنى است .
در آيـات بـالا هـم شـقـاوت پـيشگان ـ بدبختهاـ و هم سـعـادتـمـنـدان را مخّلد (بصورت جاودانه و ابدى در آتش و يا بهشت ) مى داند، و اين معنا را با عبارت (خالِدينَ فيها مادامَتِ السَّمواتِ وَ الاَْرْضِ) بيان نموده است .
مـمـكـن اسـت اين اشكال به ذهن ، خطور كند كه در اين آيه ، جاودانگى افراد در بهشت و دوزخ به دوام آسـمـانها و زمين محدود شده ، با اينكه آنها دائمى نيستند، بلكه روز قيامت ، آخرين روز وجود آسمانها و زمين و ابتداى خلود و زندگى جاويد مى باشد. (155) پـاسـخ ايـن اسـت كـه خـداونـد در قـرآن ، آسـمـانـهـا و زمينى براى قيامت معرفى مى كند كه غير آسمانها و زمين دنياست ، و مى فرمايد:
(يَوْمَ تُبَدَّلُ اْلاَرْضُ غَيْرَ اْلاَرْضِ وَ السَّمواتُ وَ بَرَزُوا لِلّهِ الْواحِدِ الْقَهّارِ) (156) روزى كه زمين و آسمانها به گونه اى ديگر تبديل شوند، و همه براى خداى واحد قهار آشكار گردند.
خلاصه ، جهان همواره آسمانها و زمين دارد، لكن در آخرت ، نظام دنيايى اش را از دست مى دهد.
مراد از جمله استثنائيه (إِلاّ ماشاءَ رَبُّكَ) در آيات بالا، اين است كه قدرت و اراده او بـر هـمه چيز حاكم است ، هر چند به مقتضاى حكمتش پاداش و عذاب رابر سعادتمندان و شقاوتمندان ، جاودانه قرار داده است .
شـاهـد سـخـن ، جـمـله (عـَطـاءً غـَيـْرَ مـَجـْذُوذٍ) اسـت كـه بـعـد از جـمـله (إِلاّ مـاشـاءَ