فرازهایی از قرآن

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

نسخه متنی -صفحه : 375/ 265
نمايش فراداده

2 - كدام قرآن

بعضى گفته اند كه قرآنى كه در دست ماست تحريف شده و اين آيه كه فرموده اسـت :مـا قـرآن را حـفـظ مى كنيم ، نظر به قرآنى دارد كه اميرمؤ منان (ع ) جمع آورى كرد ودست بـه دسـت گـشته تا به دست مبارك امام زمان (عج ) رسيده است و آن قرآن مصون از تحريف مانده است .

در جـواب بـايـد گـفـت :اولاً مـصـحـف امـيـر مـؤ مـنـان (ع ) عـلاوه بـر مـتـن قـرآن بـه تـرتـيـب نـزول سـوره هـا، حـاوى شـاءن نـزول آيـات و بـيـان نـاسـخ و مـنـسـوخ ، مجمل و مبين و عام و خاص بوده است نه اينكه آياتى بيش از قرآن موجود در دست ما داشته و قرآن مـوجـود تـحـريـف نـشـده اسـت و دلايـل نـفـى تـحـريـف هـمـه بـه هـمـيـن قرآن موجود باز مى گردد مـثـل هـمـيـن آيـه صـدر بحث دلالت بر محفوظ بودن قرآن دارد و محفوظ بودن قرآن غير از محفوظ بـودن نـسـخـه اى از آن اسـت . بـايد همين قرآن موجود محفوظ باشد تا هدايتگرى و بيان و تبيين صورت پذيرد.

3 - دلايـل نفى تحريف

الف ) در آيه شريفه با توجه به استهزاى مشركان كه قرآن را (نعوذ بـالله ) هـذيـان گـويـى رسـول خـدا مـى دانـسـتـنـد، تـصـريـح مـى كـنـد كـه مـا خـود قـرآن نـازل كـرديم و خود هم آن را حفظ مى كنيم و در حفظ آن به غير ما احتياج نيست واين مضمون را به انـواع مـخـتـلف مورد تاءكيد قرار داده است . (دو بار حرف تاءكيد (انّ) و يك بار حرف تاءكيد (لام )). ايـن آيـه بـه بـهـتـريـن و مـحـكمترين وجه بر مصونيت قرآن از تحريف دلالت دارد، چه تـحـريـف بـه مـعـنـاى دسـتـبـرد و كـم كـردن يـا زيـاد كـردن يـا بـه مـعـنـى جـابـجـا كـردن يـا تبديل كردن .

ب ) قرآن در آيات زيادى خود را به (ذكر)، (هدايت )، (بيان )، (نور) و غير آن تـوصـيـف مـى كـنـد و اگـر قـرآن تـحـريـف شـده بـود بايد اين اوصاف از آن مفقود مى شد و حـال آنـكـه هـمـيـن قـرآن مـوجـود ايـن اوصـاف را بـه كـاملترين وجه داراست .

ج ) اخبار زيادى از رسـول خـدا رسـيـده كه به ما دستور مى دهد به هنگام بروز فتنه ها به قرآن پناه ببريد. اين احـاديث خود دليل بر اين است كه قرآن در هر عصر محفوظ و بهترين پناهگاه خواهد بود.

د) اخبار زيـادى از پـيـامـبـر و امـامـان رسـيـده كـه بـه مـا دسـتـور داده انـد روايـات نـقـل شـده و مـنسوب به آنان را به قرآن عرضه كنيم و در صورت مطابقت با قرآن بپذيريم .

پـس بـايـد قرآن خود محفوظ و در امان از دستبرد باشد تا معيار بودنش ثابت بماند.

ه‍)در حديث (ثـقـليـن ) پـيـامـبـر خـدا مـا را بـه تـمـسـك بـه قـرآن و عـتـرت سـفـارش مـى كـنـد و معنا ندارد رسـول خـدا مـا را بـه تـمـسـك به قرآن فرا بخواند در صورتى كه بعدها تحريف خواهد شد. بعلاوه ، ائمه معصوم عليهم السلام نيز ما را به تمسك همين قرآن دعوت كرده اند

و) در روايات مـتـعـددى از امـام عـلى و سـايـر امـامـان عـليهم السلام رسيده كه ما را به همين قرآن موجود دردست مـسـلمـانان ارجاع داده و دستور داده اند كه پيروانشان هم قرآن را به همان قرائت مشهور بين مردم بخوانند.

دلايـل فـوق و دلايـل فـراوان ديـگـر، دلالت دارد كـه قـرآن مـوجـود هـمـان قـرآن نـازل شـده بـر پـيـامـبر است بدون اينكه در آن تحريفى صورت پذيرفته باشد و با اينكه قـرآن جـمع آورى شده توسط امام على با اين قرآن از لحاظ ترتيب تفاوت داشته و در آن علاوه بـر آيـات قـرآن ، بـيـان نـاسـخ و مـنـسـوخ و... هـم وجـود داشـتـه ولى آيـات نازل بر رسول خدا كه در آن ثبت شده همين آياتى است كه در اين قرآن ثبت شده و از اين جهت تفاوتى با هم ندارند.(94)

توجيه گرى در برابر حق

(وَ لَوْ فـَتـَحـْنـا عَلَيْهِمْ باباً مِنَ السَّماءِ فَظَلُّوا فيهِ يَعْرُجُونََ لَقالُوا اِنَّما سُكِّرَتْ اَبْصارُنا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُون )(حجر، 15 ـ 14) و اگـر مـا، درى از آسـمـان به رويشان باز مى كرديم تا پيوسته در آن بالا روند، هرآينه مى گفتند:جز اين نيست كه ديدگان ما بسته شد و در واقع ما بطور جمعى جادو شده ايم .

چند نكته

1 - مـراحـل عـنـاد

گـاهـى عـنـاد، سـراسـر وجـود شـخـص را فـرا مـى گـيـرد و سـبـب كـوردلى كـامـل او مـى گـردد. در ايـن حـال ، حـقـايـق را نـمـى بـيـنـد و بـاطـل را مـى پذيرد و مى پسندد مانند كسى كه از دروغ حيا نكند و آن را زشت نداند بلكه نشان زيـركـى و هـوشـمـنـدى بـدانـد و گـاهـى عـنـاد بـه ايـن درجـه نـمـى رسـد كـه درايـن حـال حـقـايـق را انكار مى كند اما خودش مى داند كه (حق ) را انكار