فرازهایی از قرآن

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

نسخه متنی -صفحه : 375/ 42
نمايش فراداده

سفيه يا ضعيف باشد يا نتواند املا كند، ولىّ او بايد بـا رعـايـت عـدالت ، املا كند و دو نفر از مردان خود را (بر اين حق ) شاهد بگيريد و اگر دو مرد نـبـود، يـك مرد و دو زن ، از كسانى كه مورد رضايت و اطمينان شما هستند، انتخاب كنيد، (و اين دو زن بـايـد بـا هـم شـاهد قرار گيرند) تا اگر يكى فراموش كرد، ديگرى به يادش بياورد و گـواهـان ، هـنـگـامـى كـه براى شهادت ، فراخوانده مى شوند، نبايد خوددارى كنند، و از نوشتن بـدهـى كـوچـك يـا بـزرگ بـاتعيين مدت ملول نشويد، اين نزد خدا، به عدالت نزديكتر و براى شهادت ، مستقيم تر و براى پيشگيرى از ترديد و شك (و نزاع و بگو مگو) راهى نزديكتر است ، مگر اينكه داد و ستد، نقدى باشد كه در ميان خود دست به دست مى كنيد، (در اين صورت ) بر شما باكى نيست كه آن را ننويسيد. (و در عين حال ) هنگامى كه خريد و فروش را (نقدى مى كنيد نـيـز) شـاهـد بـگـيـريد. به نويسنده و شاهد نبايد (به خاطر حقگويى ) زيانى برسد (و تحت فشار قرار بگيرند) و اگر چنين كنيد، از فرمان حق ، خارج گشته ايد و تقواى الهى پيشه كنيد و خدا به شما تعليم مى دهد و خداوند به هر چيزى داناست .

تاءكيد بر نوشتن دَيْن

در ايـن آيـه كـه طولانى ترين آيه قرآن كريم مى باشد، با تاءكيد فراوان به نوشتن دين و تنظيم اسناد تجارى امر شده است :

الف ـ خداوند امر به كتابت و تنظيم سند كرده است . (فَاكْتُبُوهُ) ب ـ از بـى حـالى و خـسـتـگـى و مـلالت در نـوشـتـن ديـن نـهـى فـرموده است . (وَ لا تَسْئَمُوا اَنْ تَكْتُبُوهُ) ج ـ حكمت و فلسفه كتابت و شاهد گرفتن را بيان كرده است . 220 فـلسفه نوشتن (دَيْن ) اين است كه (تنظيم اسناد و دقت در آن ، از يكسو ضامن اجراى عدالت و از سـوى ديـگر، موجب تقويت و اطمينان شهود به هنگام اداى شهادت ، و از طرف سوم مانع ايجاد نزاع در ميان افراد اجتماع مى گردد.) 221

فرق دين و قرض

در آيـه شـريـفـه ، كـلمه (دين ) استعمال شده است ، نه (قرض )، براى آنكه قرض تنها در تـبـادل دو چـيـز كـه مـانـنـد يـكـديـگـرنـد، اسـتـعـمـال مـى شـود، مـانـنـد ايـنـكـه پـول يـا جـنـسـى را بـه عـنـوان قـرض گـرفـتـه و از آن اسـتـفـاده مـى كـنـنـد و سـپـس عين آن يا مـثـل آن و يا قيمت آن را رد مى نمايد، ولى (دين ) دامنه وسيعترى دارد؛ زيرا هر گونه معامله كه انـجـام گـيـرد، مـانـنـد صـلح ، اجـاره ، خـريـد، فـروش ... و يـكـى از طـرفـيـن بـدهـكـار گردد، شـامـل مـى شـود. بنابراين ، آيه مورد بحث ، شامل تمام معاملاتى مى شود كه به صورت پيش خريد يا نسيه انجام مى گيرد و در عين حال قرض را هم دربرمى گيرد. 222

به پاس موهبت الهى

كـاتـب بـايد در نوشتن قرارداد، حق را در نظر بگيرد و عين واقع را بنويسد و به پاس موهبتى كه خداى متعال به او عنايت كرده است ، نبايد از نوشتن قرارداد، شانه خالى كند. در ضمن قدرت نوشتن موهبتى الهى شمرده شده است :(وَ لا يَاءْبَ كاتِبٌ اَنْ يَكْتُبَ كَما عَلَّمَهُ اللّهُ فَلْيَكْتُبْ) چه كسى بايد املا كند بـدهـكـار با در نظرگرفتن خداى متعال و بدون كم و كاست ، حقى را كه بر ذمه اوست ، املا كند تـا نـويـسـنـده آن را ثـبـت نـمـايد. در ضمن ، اين املاكردن اقرار به بدهى است از طرف بدهكار (وَلُْيمْلِلِ الَّذى عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللّه رَبَّهُ وَ لا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئا)