فرازهایی از قرآن

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

نسخه متنی -صفحه : 375/ 61
نمايش فراداده

ب ـ اسـتـبـداد راءى رهـبـران و مـديران جامعه ، موجب توقف رشد استعدادهاى توده مردم مى گردد و بـزرگـتـرين سرمايه هاى انسانى يك ملت را به هدر مى دهد، در حالى كه مشورت با ديگران ، نوعى احترام به شخصيت و طرز تفكر آنان و مايه رشد و پرورش استعدادهاى نهفته در آنان است .

ج ـ كسى كه با ديگران مشورت مى كند، در صورتى كه كامياب و پيروز شود، از حسادت آنان در امـان خواهدبود، چرا كه آنان را در موفقيت خود سهيم كرده است و معنا ندارد كه انسان در كارى كـه خـود نيز نقش داشته ، حسادت ورزد، و در صورتى كه در آن كار، با شكست روبه رو شود، زبان اعتراض و ملامت آنان بسته است ؛ زيرا كسى به نتيجه كار خود، اعتراض نمى كند و زبان به ملامت نمى گشايد، بلكه دلسوزى و غمخوارى مى كند.

د ـ انـسـان آن گـاه كـه بـا ديـگـران مشورت مى كند، از لابه لاى سخنان و پيشنهادات آنان ، به شـخـصـيـّت و مـيـزان دوستى شان پى مى برد و در دستيابى به موفقيت ، از اين شناسايى مى تواند بهره بگيرد.

با چه كسانى مشورت نكنيم انـسـان نبايد هر كسى را طرف مشورت خويش قراردهد، زيرا شخصيت و خصايص روحى افراد در پشت زبان آنها نهفته است و در كلامشان متبلور مى شود. اگر كسى كه دچار نقطه ضعفهايى است ، طـرف مـشـورت انـسـان قـرار گـيـرد، نـقـاط ضـعـف او از طـريـق زبـان بـه انـسـان ، منتقل خواهد شد. از اين رو، اميرمؤ منان على عليه السلام مشورت با سه دسته را منع كرده است :

الف ـ افراد بخيل

(لاُ تُدْخِلَنَّ فى مَشْوَرَتِكَ بَخيلاً يَعْدِلُ بِكَ عَنِ الْفَضْلِ وَ يَعِدُكَ الْفَقْرَ) 330 در جلسه مشاوره خود (بويژه آنجا كه سخن از خدمات مالى است ) بخيلى را راه مده ، زيرا تو را از بخشش منصرف مى كند و از فقر مى ترساند.

ب ـ افراد ترسو

(وَ لا جَباناً يُضْعِفُكَ عَنِ الْاءُمُورِ) 331 در محفل مشورت خود هيچ ترسويى را راه مده .

چـنين افرادى را بخصوص در اقداماتى كه به همت و اراده اى پولادين نياز دارد نبايد وارد كرد؛ زيرا در انجام كارهاى مهّم ، موجب تضعيف روحيه و سستى اراده مى شوند.

ج ـ افراد حريص و آزمند

(وَ لا حَريصاً يُزَيِّنُ لَكَ الشَّرَهَ بِالْجَوْرِ) 332 در جـلسـه مـشـورت خـويـش ، هـيـچ حـريص و آزمندى را وارد مكن ، زيرا چنگ انداختن حريصانه بر اموال و ثروتها را به ستم در چشم تو زينت مى دهد.

وظيفه مشاور

مـشاور موظف است خالصانه ، ناصحانه و صادقانه آنچه به نظرش خير و صلاح است بگويد و از اظـهـار آن خـوددارى نـكـند. مشاور همچنين بايد دور از اغراض و تعصبات ، نقاط ضعف و قوت شـخـص را بـيـان كند، هر چند به غيبت و عيبجويى شخص ‍ منجر شود و اين كار او حرام نبوده و از موارد استثنايى حكم غيبت است .

اگـر مـشـاور در مـشـورت ، صـداقـت را پـيـشـه خـود نـسـازد و در بـه كـارگـيـرى تـوان و عـقـل و فـهـم خـود كـوتـاهـى كـنـد، خـداونـد بـه كـيـفـر كـوتـاهـى او، عقل و فهمش را خواهد گرفت . چنان كه در روايتى ، پيامبر اكرم (ص ) فرمود:

(مَنِ اسْتَشارَ اَخُوهُ الْمُؤْمِنُ فَلَمْ يُمَحِّضْهُ النَّصيحَةَ سَلَبَهُ اللّهُ لُبَّهُ) 333 كـسـى كـه مـورد مـشـورت برادر مؤ من اش قرار گيرد، پس نصيحت خود را براى او خالص نكند، خداوند عقل او را از او مى گيرد.

مرحله تصميم نهايى

پـس از مـشـورت و آگـاهى از آراى ديگران ، مرحله جمع بندى و تصميم نهايى فرا مى رسد. در اين مرحله بايد از ميان عقايد و افكار گوناگون كه عرضه شده است ، يكى را كه صحت آن با دلايـل و شـواهـد