كشكول و احياناً آثارى چون اربعين و غيره مى شناسند ولى اهل تحقيق مى دانند كه از ايشان آثار بسيار متنوع و فراوان و ارزشمندى به جاى مانده و خوشبختانه بيش از 88 اثر ممتاز وى در دسترس اهل علم و معرفت قرار دارد و از آن ميان تعداد زيادى در ايران و خارج از ايران به زيور طبع آراسته شده كه بعضاً جزء كتب درسى نيز مى باشد1; به احتمال قريب به يقين تعداد آثار شيخ افزون از اين بوده ولى به تدريج در طول زمان بى نام و نشان مانده و احتمالاً در قفسه كتابِ كتاب پرستانى يا صندوقچه زراندود طالبان دينارى به رهن درهم و دينار مانده و چه بسا گرد و غبار اعصار بر آن قشر ضخيمى از ملال فراموشى كشانده كه لاجرم به نيستى آن قبيل آثار انجاميد; با اين حال اگر چه اكثر آثار شيخ بارها به چاپ رسيده ولى تجزيه و تحليل و شرح و تفسير بسيارى از آنها همچنان باقى است و همتى جانانه مى طلبد تا دقايق و ظرايف بى شمار علمى و ادبى و فقهى آثار او بازگو شود.
نكته قابل ذكر اين كه در بين بزرگان علم و ادب و عرفان ايران شخصيتهاى شاخص و بى نظيرى وجود دارند كه در زمينه خاصى شهرت جهانى دارند; اين بزرگان گر چه به رشته اى از علوم ممتاز گرديده امّا عموماً در رياضيات و به خصوص شعر عرفانى با هم وجه مشترك دارند و شيخ بهاء الدين عاملى از اين قبيل دانشمندان است; به تعبير ديگر شعر عرفانى در ايران شيرازه اى مى باشد كه هر حال و هوايى را به هم نزديك مى كند و وجه مشترك همه علوم مى باشد.
آن سيّاح خسته از طى طريق و آن رياضيدان باز آمده از جنگ اعداد و آن شيميدان و پزشك آزمايشگر و آن سياستمدارِ پيرِ دستگاه حكومتى و آن فقيه در بند مباحثات مدرسه اى و آن شيخ خراباتى همه و همه با شعر عرفانى خمار از سر به در مى كند و به جان طراوت مى بخشد و با اين وجه مشترك احساسى بيزارى نهانى خويش را از وجهه شهرت زاى مشهور در ميانه اغيار بازگو مى كند و اين زبان مشترك در كلام سترگ حكيم رياضيدان نيشابور (خيّام) جاودانه تاريخ مى شود كه:
و يا از زبان شيرين و شيواى شيخ الرئيس ابوعلى سينا كه در ابراز تمسخر خويش به جمع عارف نمايان كوته بين چنين مى فرمايد:
ييا آن فقيه عاليقدر كاشى كه دور از چشم عامى زمزمه مى فرمايد: