آسمانْ ما / ت و مبهو / تُ مانده ست / در سكوت / مه آلو / دِ دريا.
-U- -/ U- -/ U- -/-U- -/ U- -/ U-- فاعلاتن / فعولن / فعولن / فاعلاتن / فعولن / فعولن .
حـسـيـن دارنـد در ايـن غـزل عـاشـورايـى ، از مـوسـيقى وزنى استفاده كرده است كه در شعر عاشورايى معاصر تازگى دارد:
يك علَم بى / صاحب افتا / ده ست / چشمش امّا / رو به صحرا / هاست .
-U- -/-U- -/-/-U- -/-U- -/ - فاعلاتن / فاعلاتن / فاع / فاعلاتن / فاعلاتن / فاع اين قبيل اوزان دامنه دار و مطنطن عروضى به شاعر اين اجازه را مى دهد كه در فضاى آهنگين آن پـرواز كـند و در اين طَيران عاطفى ، افق هاى جديدى را كشف كرده و به تصوير كشد، تصويرى كه از زبانى ساده و صميمى سرشار است و به راحتى مى تواند با مخاطبان خـود ارتـبـاط بـرقـرار كـنـد، ولى آيا در اوزان كوتاه عروضى نيز، اين گستره آوايى و عـرصـه بـيـانـى در اخـتـيـار شـاعـر قـرار مـى گـيـرد؟! و شـايـد يـكـى از علل رويكرد شاعران معاصر به اوزان بلند و تازه عروضى ريشه در همين احساس داشته بـاشـد كـه در اوزان بـلند و دامنه دار بهتر مى توان حركت كرد و گفتنى ها را فرياد زد. اهـتـمـام شاعران امروز به كشف اوزان جديد و تلاشى كه در شكار (واژه هاى خوش آهنگ)از خـود نـشـان مـى دهـنـد، غـالباً به نتيجه مى رسد و حضور واژه هاى دوست داشتنى ولى كم سابقه ، در شعر عاشورايى امروز، از همين تلاش حكايت دارد. چون در اين اثر به مقتضاى كـلام از انـواع شـعـر عـاشـورايى دو دهه اخير با اوزان مختلف و متنوّع سخن رفته است لذا بـراى پـرهـيـز از اطـاله دامـنـه مـقـال ، به تبيين كاربرد اوزان كوتاه عروضى در قالب (مثنوى)و تطوّر آن در دو دهه اخير، بسنده مى كند.
يكى از رايج ترين قالب ها در شعر فارسى ، قالب (مثنوى)است و به خاطر استقلالى كـه هـر بـيـت آن از نـظـر: (كـلمـات قـافـيـه)و (رديف)در صورت مردَّف بودن دارد، كشش بيانى و وسعت واژگانى متنوّعى را دارا است و همين خصيصه استثنايى قالب (مثنوى)است كـه نـظر شاعران را به هنگام آفرينش موضوعات دامنه دار عشقى ، تاريخى ، داستانى و عـرفـانـى نـسـبـت بـه خـود جلب مى كند و شاعر با انتخاب اين قالب ، در حقيقت خود را از تـنـگـنـاهـاى دهها (قوافى همسان)كه رعايت آنها در ساير قالب هاى شعرى الزامى است ، نـجات مى دهد و با انتخاب (قافيه هاى دلخواه)و احياناً (رديف هاى متنوّع)طراوت خاصّى بـه شـعـر خـود مـى بـخـشـد و تنها امرى كه رعايت آن در تمامى ابيات يك (مثنوى)براى شـاعـر الزامـى اسـت ، وزن عروضى يكسانى است كه خود انتخاب كرده است و اين الزام در ساير قالب هاى شعرى نيز وجود دارد.
انتخاب اوزان عروضى كوتاه براى قالب (مثنوى)در شعر فارسى ، امر متداولى بوده و نـمـونـه هـاى فراوانى از اين گونه را مى توان در پيشينه شعر فارسى ارايه داد ولى نگاه شاعر امروز به قالب (مثنوى)و آهنگ مطنطنى كه براى آن انتخاب مى كند، از نياز و احساس ديگرى سرچشمه مى گيرد كه در فراز پايانى اين بخش به آن خواهيم پرداخت .