عـظـمـت ايـن كـار بزرگ آن حضرت ، وقتى آشكار شد كه نبرد عاشورا به پايان رسيد و اهـل بـيـت آن جـنـاب اسير شدند و با پايان يافتن جنگ مسلحانه در ميدان كربلا، رسالت و مسئوليت زينب كبرى عليهاالسّلام و ديگر اسيران ، شروع شد و حركت فرهنگى آنان عليه سپاه ظلمت ، آغاز گرديد. اينجا بود كه اهميت اقدام بسيار بجا و حساب شده امام حسين عليه السّلام اهر گشت .
اگـر حـسـيـن عليه السّلام تنها با گروهى از مردان جنگى قيام كرده بود و افراد خانواده اش را هـمـراه نـمـى برد، با پايان يافتن نبرد، همه چيز تمام مى شد و نهضت نجات دهنده اش نـمـى توانست آن اثر جدّى و سريع را داشته باشد و در تاريخ ، نقشى ابدى را به عـهـده گـيـرد. و بـا توجه به وسايل ارتباط جمعى آن روزگاران ، همه چيز به زودى در بـوته فراموشى قرار مى گرفت و جنگ سرنوشت ساز كربلا مانند هزاران صحنه نبرد ديـگر، در سينه تاريخ ، مدفون مى شد. و چه بسا تحريفگران دربارى ، آن را به نفع يزيد، ثبت مى كردند.
اما اگر قيام ارزنده حسينى همچنان در طول تاريخ براى هميشه تازه و سازنده باقى مانده اسـت ، يـكـى از عـوامل آن اين است كه امام عليه السّلام همه ابعاد آن را محاسبه كرده بود و كاروان اسيران ، همان نقشى را در به ثمر رسانيدن اين انقلاب عهده دار بودند كه گروه 145 نـفـرى شـهـيـدان (20) كـربـلا عـهـده دار آن بـودنـد. و عـظـمـت نـقـش زينب عـليـهـاالسـّلام در سـرپرستى گروه 84 نفرى اسرا به همان اندازه عظمت داشت كه عظمت رهـبـرى حـسـيـن عـليـه السـّلام ر قـيـام خـونين عاشورا از آن برخوردار بود. و اين دو نواده پيامبر، كارشان مكمل كار يكديگر بود.
به هرحال ، از غروب روز عاشوراى سال 61 هجرى ، زينب كبرى مسئوليتى را كه تاريخ بـه او واگذار كرده بود، عهده دار شد و در انجام اين وظيفه خطير، خاطرات تلخ و شيرين و تـجـربـيـاتـى را كـه از آغـاز زنـدگـى تـا سن 51 سالگى از گذشته داشت ، همه را مشعل راهگشاى خويش قرار داد. و اَلْحق ، چه نيكو ماءموريت خويش را انجام داد.
و چـون لب بـه سـخن گشود، خطبه هاى على عليه السّلام را با دنيايى از دانش و بينش و كـوهـى از درد و رنـج و مـصـايـب ، در خـاطـره هـا زنـده كـرد. و مـوجى پرخروش بود كه از اقيانوسى عظيم به حركت درآمده باشد. و كلامش همه رنجها و دردها و ناراحتيهاى زهرا، على ، حـسـن و حـسـيـن عـليـهـم السـّلام را بـازگو مى كرد و دنيايى از خاطرات تلخ و شيرين و جهانى از رسالت و احساس مسئوليت را در برداشت .
امـيـد اسـت در بـخـشـهـاى آينده ، بتوانيم گوشه اى از نقش پرارزش اين بزرگ زن جهان اسـلام را بـازگو كنيم كه چگونه بعد از شهادت برادر بزرگوارش حسين عليه السّلام در به ثمر رسانيدن نهضت نجات دهنده حسينى ، سازنده بود.
از هـمـان نـخـسـتـيـن لحـظاتى كه سپاهيان امام حسين عليه السّلام در سرزمين ((طـف )) فرود آمـدنـد، رفـتـه رفته نقش حضرت زينب عليهاالسّلام بيش از پيش ، حسّاس و حساس تر مى شـد. امـام زيـن العابدين عليه السّلام مى فرمايد:((شبى كه فرداى آن ، پدرم شهيد شد، عمّه ام زينب از من پرستارى مى كرد)). (21)
آن طـور كـه از نوشته مورخين برمى آيد، شب عاشورا حضرت زينب كه گهگاهى به خيمه هـا سـركـشـى مـى كـرد، از نـحـوه راز و نـيـازهـاى امام حسين عليه السّلام دريافت كه امام و يارانش به شهادت نزديكند.
امام عليه السّلام به او فرمود: