زندگانی حضرت زینب (سلام الله علیها) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

زندگانی حضرت زینب (سلام الله علیها) - نسخه متنی

مصطفی اولیایی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

يا آنان وفات مى كردند.

مژده اى معاويه ! كه در روز قصاص ، به حساب تو رسيدگى خواهد شد و بدانكه خداوند تبارك و تعالى را نامه اى است كه خُرد و كلان همه چيز در آن ثبت و ضبط است . و خداوند فراموش نخواهد كرد كه تو مردم را با پندار مؤ اخذه مى كنى و اولياى او را به ناحق به قتل رسانيده اى و يا از خانه و كاشانه آنان را به ديار غربت تبعيد كرده اى . و اينكه هم اكـنون براى پسر ناسزاوارت كه شراب مى نوشد و سگبازى (16) مى كند، از مـردم بـيـعـت مـى گـيـرى و من مى دانم كه زيان اين كارها جز به تو، هيچ كس را نخواهد رسـيـد. از ديـن ، بيزارى جسته اى و بر امت اسلام ، حيله ورزيده اى و در امانت ، خيانت كرده اى و از سـبـك مـغـز نـادان ، سـخـن شنيده اى و پرهيزگاران پارسا را به خاطر آنان آزرده كرده اى ، والسلام )).

در سـال 60 هـجـرت ، مـعـاويـه از دنـيـا رفت و يزيد پليد جانشين او شد. يزيد با زور و فـشـار و تـهـديد، مى خواست از سيدالشهداء عليه السّلام بيعت بگيرد كه امام حسين عليه السـّلام قـيـام كرد و به عنوان اعتراض ، به مكه رفت و سپس از آنجا راهى عراق شد او در ايـن سـفـر پـرارزش و تـاريـخ ‌سـازِ خـويـش ، زن و فـرزنـد و اهـل بـيـت و نـزديـكـان خـود را هـمـراه بـرد، كـه از آن جـمـله اسـت خواهر والامقامش زينب كبرى عليهاالسّلام . (17)

هـنـگـامـى كه سرور آزادگانِ جهان حسين بن على عليهماالسّلام از مكه عازم عراق شد، همسر حـضـرت زيـنب ؛ يعنى ((عبداللّه بن جعفر طيار)) و برادر زاده على بن ابيطالب ، دو پسر خـويـش به نامهاى ((عون و محمد)) را به نزد امام حسين عليه السّلام فرستاد و در نامه اى از او خـواسـت كـه از رفـتـن بـه كـوفه منصرف شود. اين دو، خود را در وادى ((عقيق )) به قافله عشق و شهادت و كاروان سرنوشت ساز تاريخ ، سپاه حسين عليه السّلام رسانيدند. عـبـداللّه بـن جعفر نيز امان نامه اى از حاكم مدينه ((عمرو بن سعيد))

براى امام حسين عليه السـّلام گـرفـت و در وادى ((ذات عـرق )) خود را به امام عليه السّلام سانيد و از آن جناب خواست كه به مدينه برگردد.

امـا آن حـضـرت فـرمـود:((جدم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در خواب به من دستور داده راهـى را كـه در پيش گرفته ام ادامه دهم )) و سپس جواب نامه عمرو بن سعيد را نوشت . و بـه عـبـداللّه داد تـا به مدينه ببرد. عبداللّه به دو فرزند خود محمد و عون سفارش كرد كـه از حـضـرت امـام حـسـين عليه السّلام ست برندارند و آنگاه آن دو را به امام حسين عليه السـّلام سـپـرد و خـود هـمـراه نـامـه آن حـضرت به مدينه رفت . بنا به نوشته برخى از مـُورخـين ، ((عون )) فرزند حضرت زينب عليهاالسّلام و ((محمد)) از همسر ديگر عبداللّه بن جـعـفـر بـود و هردو در كربلا شهيد شدند (18) ، لكن مشهور آن است كه اين دو پسر، فرزندان حضرت زينب بوده اند.

كـاروان حـسـينى بعد از طى طريق و گذشتن از منازل مختلف ، در وادى طف و سرزمين كربلا فـرود آمـد و سـرانجام در روز عاشوراى سال 61 هجرى ، قهرمانان عاشق پيشه سپاه حسين عـليـه السـّلام عـلى رغـم تـعـداد انـدك خويش ، در برابر لشگريان ابن سعد، حماسه اى جـاويـد آفـريـدنـد و به جهانيان درس شهامت و از خودگذشتگى دادند. و به تمام نسلها و تمامى جهان اعلام كردند كه :((مرگ سرخ بِه از زندگى ننگين است )). و هنوز هم كه هنوز اسـت ، صـداى رسـا و جـانـبـخش حسين عليه السّلام در جهان طنين انداز است كه :((فرومايه پسر فرومايه ! (19) مرا در ميان مرگ و زندگى مخيّر كرده است ولى من مرگ بـا عـزت را بـر زنـدگى با ذلّت ترجيح مى دهم ، من مرگ را جز سعادت ، و زندگى با ستمگران را جز ذلّت و خوارى نمى بينم )).




  • بزرگ فلسفه قتل شاه دين اين است
    كه مرگ سرخ بِه از زندگى ننگين است



  • كه مرگ سرخ بِه از زندگى ننگين است
    كه مرگ سرخ بِه از زندگى ننگين است



گروهى بر حسين عليه السّلام خرده مى گرفتند و مى گفتند در اين سفر كه سرانجام آن بـه جـنـگ و خـونـريـزى خـواهـد كـشـيـد، چـرا زن و فـرزنـد و اهـل بـيت خويش را به همراه مى برد؟ آنان نمى دانستند كه آن جناب با اين كار خويش ، مى خـواهـد عـمـلاً ثـابـت كـنـد كـه در يـك قـيـام اجـتـمـاعـى ، تـمـامـى بـافـتهاى جامعه از كودك خردسال تا پير كهنسال و زن و مرد، همه بايد حضور داشته باشند و هركدام را رسالتى است كه بر ديگرى نيست .

/ 49