بیشترلیست موضوعات زندگاني حضرت زينب (سلام الله عليها) عقيله بنى هاشم نامه امام حسين (ع ) به معاويه ترجمه نامه امام حسين (ع ) زينب (س ) در سرزمين كربـلا سخنرانى دختر على (ع ) در كوفه اسرا در مجلس ابن زياد راهى شدن كاروان به سوى مدينه سخن گفتن حضرت سجاد (ع ) براى مردم محل دفن حضرت زينب (س ) فرجام جنايتكاران قيام توّابين انتقام از جنايتكاران توضیحاتافزودن یادداشت جدید
اجـِعـُونَ، مـا از خدا هستيم و بازگشتمان نيز به سوى اوست . چه بزرگ و دردناك و سخت و مؤ لم و سوزنده و تلخ و دشـوار اسـت ، ايـن مـصـيبتى كه ما بدان آزمايش شديم !! و خداوند به حساب اين همه ظلم و ستمى كه در حق ما روا داشته اند خواهد رسيد؛ زيرا قدرتمند و گيرنده انتقام ، فقط اوست )). (85)وقـتـى سـخـنـان امـام سـجـاد عـليـه السـّلام بـديـنجا رسيد، شخصى به نام ((صوهان بن صـعـصـعة بن صوهان )) ـ كه مردى زمينگير بود ـ به زحمت از جاى برخاست و شروع به عذرخواهى نمود و گفت : اى پسر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله ! من مردى از كار افتاده و زمـيـنگير بودم ، لذا نتوانستم شما را يارى كنم و به مدد شما برخيزم . حضرت فرمود: خدا تو را رحمت كند، تو معذور هستى . (86)آنگاه كاروانِ رسانندگان پيام قيام خونين كربلا، در ميان صداى ناله و شيون مردم مدينه ، راهـى شـهـر شـد. هـركـس به سوى خانه خود مى نگريست ولى چه خانه اى ، اكثر مردان بـنـى هـاشـم شـهـيـد شـده بودند.گويى خانه ها از گمشدگان سراغ مى گيرند و غمى سنگين بر خانه هاى شهدا حكومت مى كرد مدينه با همه مردمش ، به سوك نشست .همينكه اهل بيت طهارت عليهم السّلام وارد شهر مدينه شدند، وقتى نظر آنان به مرقد مطهر پـيـامـبر گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و آله افتاد به ناگاه فريادبركشيدند:واه جداه ! واه مـحـمـداه ! يـا رسـول اللّه ! نـور ديـدگـانـت حـسين عليه السّلام را با لب تشنه شهيد كـردنـد، مـا اهـل بيت تو را به گونه اسيران رومى ، شهر به شهر همراه سرهاى شهيدان گردانيدند. با شنيدن فرياد اهل بيت عليهم السّلام مردم مدينه بار ديگر به خروش آمدند و صـداى گـريه و ناله آنان تمام شهر را پر كرد. گويى كاروان پيام خون شهيدان مى دانـد كه چگونه و به چه شكلى بايد رسالت خود را انجام دهد و در هر موقعيتى وظيفه آن چـيـسـت . و از هر فرصتى به بهترين وجه در رسانيدن پيام خويش استفاده مى كند، همه و هـمـه ، چـه افـراد قـافـله تـازه از راه رسـيـده ، چـه مـردم مـديـنـه و چـه بـازمـانـدگـان اهـل بـيـت كـه در مـديـنـه بـجـا مـانـده بـودنـد و اكـنـون هـمـراه سـايـر مـردم شـهـر، بـه اسـتـقـبـال رفـتـه بـودنـد، به سوى مرقد مطهر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله رهسپار شـدنـد، در آنـجـا زيـنـب كـبـرى عـليـهـاالسـّلام هـمـيـنـكـه بـه درب مـسـجـد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله رسيد حلقه درب را گرفته ، ندا در داد:((ي ا جَدّ اهُ! اِنّى ناعِيَةٌ اِلَيْكَ اَخِى الْحُسَيْنَ عَلَيْهِ السَّلا مُ؛ يعنى : اى جد بزرگوار! من خبر شهادت حسين عليه السّلام را براى تو آورده ام )).آرى ، زينب با همين كلماتِ به ظاهر ساده ، آنچنان تحولى و آنچنان انقلابى در مردم مدينه ايجاد كرد كه ديگر مدينه هرگز آرام نگرفت ، چندين روز پياپى از تمام خانه هاى مدينه صـداى گريه و زارى به گوش مى رسيد و پس از آن نيز، ديرى نگذشت كه مردم مدينه و كوفه و بعضى مكانهاى ديگر، عليه حكومت يزيد قيام كردند.در عـراق ، (( سـليـمـان بـن صـرد)) (87) نهضت توّابين را رهبرى كرد. و به دنـبـال او، ((مختار بن ابوعبيد ثقفى )) (88) و ((ابراهيم بن مالك اشتر نخعى )) (89) و يارانش ، تمامى جنايتكاران صحراى كربلا را به كيفر رسانيدند. در مـديـنـه اگرچه قيام مردم در ((حرّه )) (90) سخت سركوب شد، ولى همه از خواب غفلت بيدار شدند.بـا يـارى خـداونـد مـنّان ، در مباحث آينده خواهيم ديد كه اثرات خون شهيدان كربلا و خطبه هـاى زيـنـب كـبرى عليهاالسّلام و ديگر افراد اهل بيت ، چگونه ظاهر شد و براى هميشه چه تاءثيرى در عالم از خود به جاى نهاد.
محل دفن حضرت زينب (س )
هـمـان طـور كـه در تـاريـخ تـولد حـضـرت زيـنـب عـليـهـاالسـّلام هـم در روز و هـم در سـال تـولد، بـيـن تـاريـخ نـويـسان اختلاف نظر ديده مى شود، در مورد تاريخ وفات و محل دفن پيكر مطهر آن جناب نيز اختلاف ، وجود دارد.البـتـه بـدان گـونه كه در مورد سال تولد وى از روى قراين ، زمان نزديك به حقيقت را مـى تـوان حـدس زد، در تـاريـخ وفـات آن بـزرگـوار مـى تـوان يـقـيـن حـاصـل كرد كه تا يك سال بعد از واقعه كربلا زنده بوده ؛ چون در اكثر تواريخ ، به ايـن مـطـلب بـه اَشـكـال مـخـتـلف اشـاره رفـتـه اسـت ، ولى در